- 13 -
الإمام ناصر محمد اليماني
04 - جمادی الأوّل - 1431 هـ
18 - 04 - 2010 مـ
۲۹- فروردین-۱۳۸۹ه.ش
01:13 صبح
ــــــــــــــ
خداوند قسم را برهان صدق گفتار کسی که مردم را به سوی او دعوت میکند، نمیداند؛ بلکه برهان علمی از نزد خداوند الرحمن است...
حال امام ناصر محمد یمانی پاسخ داده و میگوید: بسم الله الرحمن الرحيم، وأُصلي وأسلم على جدي مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله الطيبين وسلم تسليماً، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين وبعد.. سلام خدا بر برادری که از عالمان مذهب القرآنی است و رحمت خدا و برکاتش بر او باد سلام خدا بر تمام بندگان مسلمان خدا؛ سلام بر ما و بندگان صالح و سلام بر رسولان خدا و الحمدلله رب العالمین.. ای کسی که قسم خوردن به خداوند رحمن را به عنوان برهان برای فتوا در نظر گرفتهای! از خدا پروا کن. برهان، دلیل علمی از آیات محکم کتاب است؛ آیاتی که آیات بینه و محکم و ام الکتابند پس از جاهلان مباش و چیزی را که نمیدانی به خداوند نسبت مده. اگر برهانِ فتوا دادن در دین قسم بود، شیاطین بشر میتوانستند همه مسلمانان را گمراه کنند چون آنها با آگاهی از دروغ بودن قسمهایشان؛ سوگند دروورغ به خدا میخورند. آنها در پیشگاه پروردگار هم قسم [دروغ] میخورند؛ همانطور که در دنیا برای بندگان خدا به دروغ قسم یاد میکنند. خداوند تعالی میفرماید: { سَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ إِذَا انقَلَبْتُمْ إِلَيْهِمْ لِتُعْرِضُوا عَنْهُمْ ۖ فَأَعْرِضُوا عَنْهُمْ ۖ إِنَّهُمْ رِجْسٌ ۖ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۹۵﴾ } صدق الله العظيم [التوبة] و خداوند تعالی میفرماید: { يَحْلِفُونَ لَكُمْ لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ ۖ فَإِن تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَرْضَىٰ عَنِ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ ﴿۹۶﴾ } صدق الله العظيم [التوبة] وخداوند تعالی میفرماید: { أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ تَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِم مَّا هُم مِّنكُمْ وَلَا مِنْهُمْ وَيَحْلِفُونَ عَلَى الْكَذِبِ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿۱۴﴾ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا ۖ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۱۵﴾ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ فَلَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ ﴿۱۶﴾ لَّن تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُم مِّنَ اللَّهِ شَيْئًا ۚ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۱۷﴾ يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ ۖ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَىٰ شَيْءٍ ۚ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْكَاذِبُونَ ﴿۱۸﴾ اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ ۚ أُولَٰئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ ۚ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿۱۹﴾ إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَٰئِكَ فِي الْأَذَلِّينَ ﴿۲۰﴾ كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ ﴿۲۱﴾ } صدق الله العظيم [المجادلة] ولی شما ای عالم قرآنی! «قسم خوردن» را حجت و برهان دین خدا قرار دادهای، به این ترتیب برای شیاطین حجتی فراهم کردهای تا دانسته با قسم خوردن دروغ، مسلمانان را گمراه کنند؛ آنها میدانند که قسمشان به خدا دروغ است؛ پس از جاهلان مباش چون آنها [شیاطین] سرسختترین دشمنان خداوندند و میخواهند نور خداوند را خاموش گردانند. آیا نمیبینی وقتی ناصر محمد یمانی به حق برای شما قسم میخورد، بلافاصله برایتان به حق فتوا میآورد، خداوند قسم را حجت نمیداند؛ بلکه برهان علمی از پروردگار عالمیان حجت است؟ و این برهان درست برای علمای دین و خطبای منابر مسلمین است. خداوند تعالی میفرماید: { قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ } صدق الله العظيم [البقرة:۱۱۱]. خداوند قسم را برهان صدق گفتار کسی که مردم را به سوی او دعوت میکند، نمیداند؛ بلکه باید برهان علمی از نزد خداوند رحمن بیاورد. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ ۖ هَٰذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي ۗ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ ۖ فَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿۲۴﴾ } صدق الله العظيم [الأنبياء] تصدیق فرموده خداوند تعالی: { إِنْ عِندَكُم مِّن سُلْطَانٍ بِهَٰذَا ۚ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿۶۸﴾ قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ ﴿۶۹﴾ مَتَاعٌ فِي الدُّنْيَا ثُمَّ إِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ نُذِيقُهُمُ الْعَذَابَ الشَّدِيدَ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ ﴿۷۰﴾ } صدق الله العظيم [يونس] و خداوند به مسلمانان امر نفرموده تا مسایل دینی خود را از کسانی بپرسند که به خدا قسم میخورند که صادقند و به قسم آنها به عنوان برهان علمی بسنده کنند؛ هیهات، هیهات.... از کجا میدانند آنها برای بازداشتن مردم از راه خدا، با قسم دروغ به نام خدا چیزی را عنوان میکنند که از نزد او نیست و سپس با قسم شهادت میدهند که این از نزد پروردگارشان است. هیهات، هیهات.. بلکه خداوند تعالی میفرماید: { فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿۷﴾ } صدق الله العظيم [الأنبياء] ای علمای مذهب «قرآنی» ! خداوند برهان دعوت من [امام مهدی ناصر محمد یمانی] را در اسم و یا رؤیای در خواب قرار نداده است؛ بلکه «علم» برهان من است و برای شما از آیات محکم کتاب خداوند رحمن قرآن عظیم برهان میآوریم. این برهانها از آیات محکمی است که ام الکتابند و تنها کسانی که قلبشان از حق مبین، گمراه شده باشد از حقی که در این آیات آمده است؛ منحرف میشوند. ای جماعت «قرآنییون» ! من امام مهدی منتظر حق هستم و جز حق به خداوند نسبت نمیدهم؛ من با ظن و اجتهاد شخصی سخن نمیگویم که ظن و گمان کسی را از حق بینیاز نمیکند و پناه برخدا که از جاهلان باشم... ای جماعت «قرآنییون» ! از من پیروی کنید تا با بیان حق قرآن مجید شما را به راه خداوند عزیز و حمید هدایت کنم. همانا که خداوند مرا حَکَم قرار داده تا در اختلافات دینی حکم کنم و به حق سخن گفته و با قرآن مجید مردم را به راه خداوند عزیز و حمید هدایت نمایم. خداوند تعالی میفرماید: {وَكَذَٰلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا ۚ مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَٰكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَن نَّشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا ۚ وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ﴿۵۲﴾} صدق الله العظيم [الشورى] خداوند تعالی میفرماید: { وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ ﴿۹۲﴾ } صدق الله العظيم [النمل] خداوند تعالی میفرماید: { تِلْكَ آيَاتُ الْقُرْآنِ وَكِتَابٍ مُّبِينٍ ﴿۱﴾ هُدًى وَبُشْرَىٰ لِلْمُؤْمِنِينَ ﴿۲﴾ } صدق الله العظيم [النمل] خداوند تعالی میفرماید: { إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ } صدق الله العظيم [الإسراء:۹] بلکه قرآن حجت خداوند رحمن بر رسولش و مؤمنان است. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ ۖ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ ﴿۴۴﴾ } صدق الله العظيم [الزخرف] خداوند سبحان، قرآن را به عبث محفوظ نگه نداشته است؛ بلکه برای آن است که مؤمنانی که یقین دارند قرآن به حق از سوی پروردگارشان است؛ از کتاب محفوظ از تحریف خداوند پیروی کنند؛ تا مردم بعد از نازل شدن کتابی مفصل که از تحریف محفوظ است؛ در پیشگاه خداوند عذر و حجتی نداشته باشند. خداوند تعالی میفرماید: { وَهَٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۱۵۵﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿۱۵۶﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿۱۵۷﴾ } صدق الله العظيم [الأنعام] و تصدیق فرموده خداوند تعالی: { إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَٰنَ بِالْغَيْبِ ۖ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ ﴿۱۱﴾ } صدق الله العظيم [يس] ولی ای جماعت قرآنییون! بدانید پیروی از ذکر محفوظ از تحریف به معنی کافر بودن نسبت به سنت حق محمد رسول الله نیست! بلکه پیروی از ذکر یعنی نسبت به هرچه که مخالف آیات محکم کتاب است کافر شوید؛ فرقی ندارد در سنت نبوی باشد یا در تورات و انجیل. خداوند امام مهدی را مانند قرآنییون که از سنت حق محمد رسول الله روگردانند، قرار نداده است؛ سنت حقی که بیان و تفصیل بیشتر قرآن برای مردم عالم است. خداوند مرا از اهل سنت و جماعت هم قرار نداده که به سنت نبوی پایبند هستند بدون اینکه احادیث سنت را به قرآن عرضه کنند تا روشن شود بر خلاف آیات محکم قرآن هستند یا نه؟ اهل سنت به راویانی که آنها را ثقات [مورد اعتماد] میدانند اعتماد میکنند و درآیاتی که ام الکتابند تدبر نمیکنند تا ببینند آیا روایات با آنها در تعارضند یا خیر. درحالیکه خداوند در آیات محکم کتابش به آنان فتوا داده که برای آنکه روشن شود روایات و احادیث ار نزد خدا ورسولش هستند یا خیر؛ باید در آیات قرآن محفوظ از تحریف تدبر کنند اگر حدیث دروغین بوده و از نزد خداوند نباشد؛ بین آن حدیث و قرآن محفوظ از تحریف اختلاف زیادی خواهند یافت. خداوند مرا از شیعیان نیز قرار نداده است، کسانی که بدون اینکه روایاتی که از آل بیت نقل شدهاند را به آیات محکم قرآن عرضه کنند تا روشن شود تعارضی وجود دارد یا نه؛ از آن پیروی میکنند. واقعیت این است که شیعیان و اهل سنت از سنتی پیروی میکنند که حق و باطل در آن آمیخته است و تنها از بخشی از قرآن پیروی مینمایند که موافق داشتههای آنها باشد و وقتی آیه محکمی بیاید که مخالف احادیث و روایات آنان باشد؛ از آیه روگردانده و میگویند تأویل آن را تنها خدا میداند، کاری هم ندارند که چقدر آن آیه محکم است؛ از آن پیروی نمیکنند. آنان احادیث و روایات باطل را مرجع قرآن عظیم قرار دادهاند!!! وای بر آنان از عذاب روز عقیم.... خداوند مرا از قرآنییون هم قرار نداده است، کسانی که خود را متمسک به قرآن دانسته و نسبت به بیان حق آن [سنت] کافرند و ندانسته به خداوند نسبت میدهند؛ خداوند مرا از عذاب شوندگانی که دین خود را فرقه فرقه کرده و هر گروه به داشتههای خود خرسندند، قرار نداده است. آنان که با فرمان خدا در آیات محکم کتابش مخالفت کردهاند که فرموده است: { أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ } صدق الله العظيم [الشورى:۱۳] و وعده عذاب دردناکی را به آنها میدهم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ ۚ وَأُولَٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿۱۰۵﴾ } صدق الله العظيم [آل عمران] و هیچ کاری با آنان ندارم . تصدیق فرموده خداوند تعالی: { إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ } صدق الله العظيم [الأنعام:۱۵۹] و اعلان میکنم که مطلقاً نسبت به تعدد مذهبی در دین کافرم؛ این تعدد مذهبی باعث تفرقه مسلمانان شده تا جایی که شوکتشان از بین رفته چنان که امروز ذلیل ترین مردم روز زمین شدهاند و تنها جهادی که تصمیمگیرندگان آنها میکنند، محکوم کردن فساد آخر بنی اسراییل است! امر به معروف و نهی از منکر نمیکنند. آیا تصمیمگیرندگانی که خداوند به آنها در زمین حکومت عطا کرده است، نمیدانند در روزی که مردم در برابر پروردگار عالیمان قرار میگیرند؛ مسؤول امر به معروف و نهی از منکر بشمار میآمدهاند؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی: { الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ ۗ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ ﴿۴۱﴾ } صدق الله العظيم [الحج]
ولی من مهدی منتظر، به خداوند واحد قهار قسم میخورم که اگر پروردگارم در زمین به من قدرت دهد؛ به اذن الهی امر به معروف و نهی از منکر خواهم کرد و در راه خدا از سرزنش هیچ کس هراسی ندارم. من هیچ نیازی به رضایت مردم ندارم، من به رضایت هیچ کس در آسمانها و زمین نیازی ندارم؛ بلکه تنها بنده رضوان پروردگار رحمانم هستم که آن گونه که باید قدرش شناخته نشده است. ای کسانی که بنده رضوان بندگان خداهستید! هرکس به دنبال رضوان خدا نباشد و در تمنای رضوان پروردگار و حب و قرب او نباشد، از حزب خداوند نیست و هرکس از رضوان خداوند اکراه داشته باشد؛ خداوند اعمالش را بیهوده میکند. چگونه به جای خداوند، رضوان بندگان خدا برایتان مهم است؛ چه کسی شما را از خداوند رحمن درامان خواهد داشت؟ من جز خداوند برای شما ولی و نصیری نمییابم، مگر آن که رضوان خدا را عبادت کنید که راز خلقت شما در آن نهفته است؛ آیا تقوا نمیکنید؟!
ای جماعت «قرآنییون» ! به خداوند شهادت میدهم، شهادتی که حق و یقین و بر پایه برهان روشن از آیات محکم قرآن عظیم است، نمازهای واجب در خانههای خداوند پنج نوبت نماز است. بیتردید باید پنج بار در روز ندای نماز سر داده شود و حضور در مسجد برای نماز سه بار[کافی] است. من راست میگویم و شایسته نیست غیر از حق به خداوند نسبت دهم. چون بعد از سجود، بر مؤمنان واجب است نماز به جای آورند؛ مگر نماز وسطی که تنها بهجا آورده میشود ولی اکثر شما نمیدانید...و این از آن جهت است که بعد از سجده بر مؤمنان است تا نماز واجب بهجا آورند مگر نماز وسطی که به تنهایی اقامه میشود ولی اکثر شما نمیدانید.... تصدیق فرموده خداوند تعالی: { فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ ﴿۳۹﴾ وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَأَدْبَارَ السُّجُودِ ﴿۴۰﴾ } صدق الله العظيم [ق] و همانا که مقصود از { وَأَدْبَارَ السُّجُودِ } برخاستن برای بّجا آوردن نمازهایی است که بر مؤمنان واجب شدهاند و نماز ظهر و عصر را چه در سفر باشند و چه در حضر [محل سکونت] از هم جدا نکرده و باهم یا در وقت نماز ظهر [جمع تقدیم] و یا در وقت نماز عصر [جمع تأخیر] بهجا بیاورند. نماز مغرب و عشاء نیز از هم جدا نشده و یا در وقت نمازمغرب [جمع تقدیم] و یا در وقت نماز عشاء [جمع تأخیر] بهجا بیاورند، فرقی ندارد در سفر باشد یا درحضر؛ چنان که مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم در زمان حج چنین میکردند. ممکن است یکی از برادران ما از علمای اهل سنت بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «همانا که این نماز کوتاه و شکسته است که در سفر بجا آورده میشود. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَن يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا ۚ إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُّبِينًا ﴿۱۰۱﴾ }صدق الله العظيم [النساء] پس امام مهدی منتظر حق پروردگارشان درجواب چنین میگوید: همانا که نماز قصر یا شکسته؛ این است که دو رکعت نماز واجب را یک رکعت بخوانید و در کتاب خدا شرط محکمی برای این کاروجود دارد: { إنْ خِفْتُمْ أَن يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا ۚ إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُّبِينًا }صدق الله العظيم. { وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا يَمَسُّهُمُ الْعَذَابُ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ ﴿۴۹﴾ }صدق الله العظيم [الأنعام] و خداوند تعالی میفرماید: { قُل لَّا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ ۙ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿۵۶﴾ قُلْ إِنِّي عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَكَذَّبْتُم بِهِ ۚ مَا عِندِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ ۚ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ ۖ يَقُصُّ الْحَقَّ ۖ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ ﴿۵۷﴾ }صدق الله العظيم [الأنعام] وشاید کسانی از جماعت قرآنییون که در مساجد نماز میخوانند، به خاطر اینکه برای نماز گزاردن سه بار درخانههای خدا حاضر میشوند به اشتباه افتاده باشند. هریک از آنها سه بار در روز در مسجد حاضر خواهند شد تا نماز بهجا آورند؛ ولی نمیدانند که نماز ظهر و عصر از هم جدا نیست و نماز مغرب و عشاء هم از هم جدا نیست و یک اذان و دو اقامه دارند. و با درنظر گرفتن بهجا آوردن نماز وسطی در مساجد؛ کسانی که در مسجد نماز میگذارند؛ روزی سه بار برای نمازهای واجب در خانههای خدا حاضر میشوند. فرد برای بهجا آوردن نماز مغرب و عشاء در مسجد حاضر شده و این دو نماز را پشت سرهم و با یک اذان و دو اقامه بهجا میآورد و حضور برای نماز ظهر و عصر هم یک ندا برای اذان و دو اقامه است. برای هرنماز جماعت؛ دو نفر امام مسلمین هستند؛ یکی ندای نماز ظهر را سرداده و همراه مؤمنان دو رکعت نماز ظهر بجا میآورد و بعد از تمام شدن نماز ظهر و سجده نماز ظهر؛ اقدام به خواندن نماز عصر به صورت جمع تقدیم میکند. اما نفر دوم در زمان ندای نماز عصر در مسجد حاضر شده و نماز عصر و سپس نماز ظهر را به صورت جمع تأخر با مؤمنان بهجا میآورد. اما باید پنج بار ندای نماز سرداده شود و هرکس میخواهد نماز ظهر و عصر را اول بخواند؛ با ندای اذان ظهر در مسجد حاضر میشود و کسی که مشغول کار است و میخواهد نماز ظهر را با نماز عصر به صورت تأخر بهجا آورد میتواند [در زمان اذان عصر]- چنین کند؛ خداوند کار را برای شما آسان میخواهد نه سخت. و اما سومین بار حضور در خانههای خدا برای نماز وسطی است و برهان روشن و آشکار درمورد اینکه نماز وسطی نماز صبح [فجر] است را پیش از این آوردهایم و به تفصیل از کتاب خدا آن را بیان نمودیم. پاک و منزه است پروردگارم؛ اگر امام مهدی از شما سؤال کند: طول یک روز چقدر است؟ میگویید ۲۴ ساعت و اگر بگویم آغاز روز و پایان آن کی است؟ میگویید از غروب آفتاب و پنهان شدن آن پشت حجاب شروع میشود و آغاز یک شبانهروز؛ دخول شب است. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً ۚ قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَ لَيَالٍ سَوِيًّا ﴿۱۰﴾ }صدق الله العظيم [مريم] و اگر به شما بگوییم مقصود خداوند از این فرموده چیست: {ثَلَاثَ لَيَالٍ سَوِيًّا}؟ میگویید مقصود سه شبانهروز است. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً ۖ قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزًا } صدق الله العظيم [آل عمران:۴۱] پس امام مهدی به شما میگوید: پس ای مردم؛ چون آغاز روز از زمان فرو شدن خورشید در حجاب است، پس اولین نماز؛ نماز مغرب است و سپس نماز عشاء و سپس نماز فجر و نماز ظهر و نماز عصر؛ پس حق برایتان روشن شد که نماز وسطی؛ نماز فجر[صبح] است؛ آیا فکر نمیکنید!! نگاه کنید تا ببینید به حق مقصود از نماز وسطی نماز فجر است: ۱. مغرب ۲.عشاء ۳. فجر[نماز صبح] ۴. ظهر ۵. عصر ای امت اسلامی! با شما چه باید کرد؟ چرا از دعوت حق پروردگارتان رومیگردانید؟ چرا مرا تصدیق نکرده و از من پیروی نمیکنید؛ تا شما را با بیان حق قرآن به راه خداوند عزیز و حمید هدایت کنم؟ شاید یکی از آنان که ندانسته به خداوند نسبت میدهند، بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «تو از بدعت گزارانی، چگونه تو را تصدیق کنیم؛ تو از راه شبکه عنکبوتی جهانی از ما دعوت میکنی؟ این بدعت است و محمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم چنین نکرده است» . پس امام حق پروردگارتان در پاسخ میگوید:ای مردم! بدعت یعنی درامر دین خدا، چیزی را بگویید که نه خدا و نه رسولش آن را نگفتهاند و اما اینترنت وسیلهی تبلیغ است؛ آیا عقل خود را به کار نمیگیرید! شما را چه میشود که فکر نمیکنید؟ آیا اینترنت نعمت بزرگ خدا نیست؟ من نمیتوانم همه شما را برای گفتگو بر سر یک میز جمع کنم، مگر از راه اینترنت جهانی. شما را چه میشود که به ندای کسی که شما را به سوی حق پروردگارتان دعوت میکند؛ پاسخ نمیدهید؟ تا اگر ناصر محمد یمانی گمراه باشد برای دفاع از حدود دین؛ وارد عمل شوید و نگذارید باعث گمراهی مسلمانان شود و یا برایتان روشن شود دعوت ناصر محمد یمانی حق است و راه راست [صراط مستقیم] را نشان میدهد. جناب حسین بن عمر و تمام اعضای مدیریت میز گفتگو! چرا میبینم این مرد میگوید نوشتهاش حذف شده است! علیه ما به مردم حجت ندهید، هرچقدر هم مخالف ما باشد؛ ما او را به عنوان میهمان گرامی و کریم در پایگاهمان بر سر میز گفتگو پذیرفتهایم. چون پایگاه مهدی منتظر، پایگاه گفتگوی آزاد برای تمام مسلمانان و کافران است و باید در بین تمام پایگاههای علمای مسلمین و نصارا [مسیحی] و یهودی؛ امتیازمنحصر به فرد داشته باشد. پس به همه مردم جهان چه مسلمان و چه کافر، که برای گفتگو به پایگاه مهدی منتظرمیآیند؛ خوشآمد میگوییم؛ بلکه حتی به ابلیس شیطان رجیم برای گفتگو بر سر میز جهانی گفتگوی مهدی منتظر؛ خوشآمد میگوییم و برای هیچ کس، چه مسلمان باشد و چه کافر، محدودیتی برای حضور در آن قائل نمیشویم؛ و اگر مجبور شویم مانع حضور کسی شویم؛ تنها بعد از اقامه حجت حق دربرابرش؛ چنین خواهیم کرد. همانا که برانگیخته شدن مهدی منتظر، خبر بزرگی برای تمام بشریت و از وقایع عظمای کتاب است.
ای جماعت مسلمانان! ما نمیتوانیم مردم را به پیروی از کتاب خدا قرآن عظیم دعوت کنیم، چون شما مسلمانان اولین کسانی هستید که نسبت به دعوت ما کافر شده و از دعوت امام ناصر محمد یمانی برای پیروی از ذکرتان [قرآن] رومیگردانید؛ آیا تعقل نمیکنید؟ چگونه می توانید اولین کسانی باشید که به دعوت به حکمیت براساس کتاب قرآن عظیم و پیروی از آن کافر شوید؛ آیا شما مسلمان نیستید؟ خداوند تعالی میفرماید: { وَمَا أَنتَ بِهَادِي الْعُمْيِ عَن ضَلَالَتِهِمْ ۖ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ ﴿۸۱﴾ } صدق الله العظيم [النمل] و خداوند تعالی میفرماید: { إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۵۱﴾ وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَخْشَ اللَّهَ وَيَتَّقْهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿۵۲﴾ } صدق الله العظيم [النور] ای مردم! به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم؛ هرکس از من اطاعت کند، از خدا و رسولش اطاعت کرده است و هرکس دربرابر من عصیان کند؛ در برابر خدا و رسولش عصیان کرده است. همانا که ما از چیزی برای شما سخن میگوییم که خداوند مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم را با آن برانگیخت. ما با کتابی جدید به سراغ شما نیامدهایم؛ بلکه با قرآن مجید شما را به راه خداوند عزیز و حمید هدایت میکنیم. و با قرآن به کسانی که از وعده خداوند هراسانند؛ تذکر میدهیم و به شما درمورد عذاب شدید خداوند هشدار میدهیم که روز عقیم نزدیک شده است، ولی شما از کسی که مردم را به صراط مستقیم دعوت میکند؛ روگردانید. شما میخواهید از چه چیزی جز حدیث خداوند که در آیات محکم کتاب محفوظ از تحریفش آمده است؛ برایتان حجت بیاوریم؟ آیا متذکر نمیشوید؟! فرموده خداوند تعالی را به یاد داشته باشید: { فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ ﴿۶﴾ } صدق الله العظيم [الجاثية] در آخر بیانم این را اضافه کنم که جدم مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله و سلم از اینکه پروردگارش به او خبر داد که مردی همراه زن و برخی از فرزندانشان برای حب و قرب خداوند با هم رقابت میکنند لبخند زد. جدم مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم به خاطر غیرت آنها نسبت به پروردگارشان لبخند زد و آنها از آنچه که در نفوسشان است آگاهاند و جدم مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: [أولئك من رُفقاء مُحمد رسول الله والمهدي المُنتظر عند مليكٍ مُقتدر]
[ آنها از رفقای محمد رسولالله و مهدی منتظر در نزد فرمانروای مقتدر هستند] ـــــــــــــــ پایان
آنها خود از عمل خود آگاهند و من از آنچه که در نفس ایشان میگذرد بیخبرم؛ فقط مضمون این رؤیای حق را برایتان نقل کردم و حکمت اینکه آن را در این بیان عمومی آوردهایم نمیدانم شاید خیر بزرگی در آن برای مؤمنین باشد. وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
وسلامُ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
أخوكم الإمام المهدي ناصر مُحمد اليماني.
الإمام ناصر محمد اليماني
08 - جمادی الأوّل - 1431 هـ
22 - 04 - 2010 مـ
۲-اردیبهشت-۱۳۸۹ه.ش.
01:22 صبح
ـــــــــــــــــــــــ
فوری؛ خطاب به انصار و همه بازدیدکنندگان میز گفتگو..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدي مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
سلام بر تمام انصار پیشگام برگزیده، سلام بر تمام حقجویان میز گفتوگو و سلام خداوند بر برادر گرامی «بنورصالح» که به ناحق به من ناسزا و دشنام میدهد، ولی من خود را ملزم به اجرای فرمان خداوند در آیات محکم کتابش میدانم که میفرماید:
ممکن است که ناصر محمد مانند «بنورصالح» و امثال او از مهدیونی باشد که مسّ شیطان به آنان رسیده و گستاخانه دروغ بگوید ومهدی منتظر نباشد؛ امکان آن هم هست که امام ناصر محمد یمانی؛ به حق مهدی منتظر برگزیده پروردگار عالمیان باشد.
«بنورصالح» ! میبینم ادعای امامت کرده و برانگیخته شدن مهدی منتظر را انکار میکنی، به میز گفتوگو خوش آمدی؛ میز گفتوگو بین تمام مهدیون و ائمهای که ندانسته به خداوند نسبت میدهند و مسّ شیطان در آنها سرگردان شده و مهدی منتظر حق پروردگار. حال که بشر در عصر برانگیختن مهدی منتظر است، هرکدام از ما که خداوند به او برتری علمی داده باشد؛ مهدی منتظر حق از جانب رب العالمین است.
ای جماعت انصار پیشگام برگزیده! من به خاطر مسائل خاصی، سه روز در پایگاه حضور نداشتم و یکی از انصار با نام من وارد پایگاه شده بود تا با استفاده از نام و اسم حق من بیانات را از پایگاه قدیمی به اینجا منتقل کند. شاید دیگران گمان کردهاند ناصر محمد یمانی از پایگاه دیدن کرده ولی از پاسخ دادن به کسانی که ندانسته به خداوند نسبت میدهند؛ عاجز بوده است. آنها نمیدانند من مشغول بودم و سه روز وارد پایگاه نشدهام و از بیانات «بنورصالح» خبر نداشتم مگر امشب. پس شاهد گفتگو میان من و این مرد باشید که خود را امام دانسته ومنکر برانگیخته شدن مهدی منتظر است. او میگوید خداوند [درمورد برانگیخته شدن مهدی منتظر] برهانی نازل نکرده است. پس اگر با علم و برهان آشکار بر من غلبه کرد؛ او راست میگوید و ناصر محمد یمانی دروغ و اگر من با علم و برهانی آشکار به حق بر او چیره شدم؛ او دروغگوست و امام ناصر محمد یمانی راست میگوید. بر اساس فرموده خداوند تعالی:
{ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿۶۴﴾ } صدق الله العظيم [النمل]
پس بر اساس کتاب خداوند حکم خواهیم کرد، «بنورصالح» مرا مجبور خواهد کرد تا درمورد نمازهای واجب پنجگانه برهان و تفصیل بیشتری برای شما بیاورم و حکم را تنها از کتاب خداوند خواهیم آورد و خدا را به حق و یقین به شهادت میگیرم که زبان او را به حق خاموش کرده و بر دهانش لجام میزنم تا کاملا تسلیم حق شود و یا غرور و تعصب او را به گناه کشانده و پیرو شیطان گردد که در این صورت مورد لعنت شدید خدا خواهد بود.
اما از شرط خود عدول نمیکنم، «بنورصالح» ! شرط من این است که نام و عکس واقعی خود را بگذاری، بدون اینکه در درست بودن آنها شکوتردید باشد و سپس به خداوند بزرگ قسم یاد کنی که این عکس و نام واقعی توست و ما مطمئن شویم حقیقت شخصیت تو چیست.
و گفتوگو را ادامه میدهیم جناب «بنور»... ذکر نماز در اول و آخر روز، باعث فریب شما شده است و شما نمیدانید ظهر و عصر از هم جدا نیستند و عصر آخر روز است و مغرب بخشی از شب. همانا که کسانی که برای نماز به مسجد میروند، سه بار در مسجد حاضر میگردند؛ ولی نماز پنجگانه است. واقعیت این است که نماز ظهر به صورت تأخیر با نماز عصر جمع میشود و یا نماز عصر به صورت تقدم با نماز ظهر جمع شده و بهجا آورده میشود. ولی اذان را سه بار و اقامه را پنج بار میخوانند، چون نماز ظهر و عصر با هم و نماز مغرب و عشا با هم اقامه میشوند و همینطور برای نماز وسطی که نماز فجر است هم در مسجد حضور مییابند.
ای«بنور» ! ای انصار پیشگام برگزیده و تمام بازدیدکنندگان از میز گفتوگو! شاهد باشید چه مطلبی در ادامه آورده میشود؛ این اقتباس از بیانات «بنور» است که میگوید:
پایان نقل قول بیانات «بنور»
امام ناصر محمد یمانی درپاسخت میگوید: جناب «بنور» ! بر سر این مورد باهم توافق داریم، اگر من برهانهایی را که تو میآوری، بهتر از خودت تشریح نکردم و تأویل بهتری نیاوردم؛ مهدی منتظر حق پروردگار عالمیان نیستم. پس به تمام نکاتی که در بیانت آوردهای یک به یک پاسخ خواهیم داد. وعده ما دروغ نیست؛ اما به این شرط که تو به شرط اساسی ما درمورد «فریضه نماز» پایبند باشی تا بعد از آن، ما درمورد نماز گفتگو کنیم. نام و عکس واقعی خود را بگذار و سپس قسم یاد کن که عکس و نام واقعی توست. ما درمورد واقعی بودن اسم و عکسش؛ به قسم او کفایت میکنیم. اما در مسایل دینی اکتفا به قسم غیر منطقی است و علم و برهان لازم است. اگر با شرط ما موافقت کردی، به گفتگو ادامه خواهیم داد و اگر سرباز زدی؛ ما به این شرط پایبند میمانیم تا زمانی که امکان آن برای ما فراهم شود و منحصراً از کتاب خداوند قرآن عظیم نمازهای پنجگانه واجب را به طور مفصل و فراگیر تشریح کنیم و «بنور» ! بدان که حکم از آن خداوند است؛ پس از خداوندی که از نگاههای پنهان و رازهای مخفی شده در سینهها آگاه است پروا کن... و اگر ظهر و عصر را ثابت نکردم، مهدی منتظر نیستم؛ پس ای انصار پیشگام برگزیده و ای بازدید کنندگان! همگی شاهد گفتگوی بین مهدی منتظر و «بنور» باشید و امور به خداوندی باز میگردد که از نگاههای پنهان و رازهای مخفی شده در سینهها آگاه است.
حسین ابن عمر! مدیران میز گفتگو! میدانید چرا «بنور» علیرغم اینکه سفارش او را به شما کردم، به من ناسزا میگوید؟! میخواهد از اجرای فرمان من سرباز زده و بیانش را حذف کنید؛ پس صبر جمیل پیشه کنید...
جناب«بنور» ! مادامی که از قرآن بامن محاجه کنی، این همانی است که ما شما را به آن دعوت میکنیم و تأویل من از کتاب خداوند حتی در یک آیه دچار تناقض و اختلاف نمیشود ولی تفاسیر شما از روی گمان است، لذا باعث میشود به نظر برسد در آیات محکم کتاب خدا اختلافات زیادی وجود دارد؛ چراکه تفاسیر شما شیطانی است و علت هم این است که شما از فرمان شیطان پیروی کرده و ندانسته به خداوند نسبت دادهاید. مثل همین که یک آیه را بگیری و آن طور که خودت میبینی آن را تفسیر کنی. اما ناصر محمد یمانی، بیان آن آیه را از آیات محکم کتاب خدا میآورد و برای تفصیل و تشریح آیاتی از قرآن که نیاز به تأویل دارند؛ از آیات محکم قرآن حجت میآورد. ولی شما به دنبال تشابهات لغوی رفته و به خطا میافتید.
درهر حال من حکم تو را را به یاد تو میآورم که قبلاً آن را میدانستیم : حکم از آن خداست. و همانا که ما احکام حق او را از محکمات کتابش خواهیم آورد. «بنور» ! ما منتظریم که عکس و نام خودت را بدون معطلی و بهانه آوردن بگذاری . ما درمورد فریضه نماز با افراد ناشناس گفتوگو نکرده و نخواهیم کرد. این شرطی است که ما از ماهها قبل و پیش از آن که «بنور» سراغ ما بیاید گذاشتهایم و هنوز به این شرط پایبند هستیم. البته ما این شرط را تنها برای رکن و فریضه نماز قائل شدهایم.
ما به شرط خود پایبند بوده وبر اساس آن گفتوگو را ادامه خواهیم داد. چقدر وقتی کسی مرا با کتاب خداوند به مبارزه میطلبد؛ مسرور میشوم چون من در بیان ذکر خبیرم و میتوانم به اذن خداوند علی القدیر با آن به حق، دیگران را خاموش کنم.
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
أخوكم الإمام المهدي ناصر مُحمد اليماني.
الإمام ناصر محمد اليماني
08 - 05 - 1431 هـ
22 - 04 - 2010 مـ
01:22 صباحاً
ـــــــــــــــــــــــ
عاجل إلى كافة الأنصار وزوَّار طاولة الحوار ..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدي مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
السلام عليكم معشر الأنصار السابقين الأخيار، السلام على كافة الباحثين عن الحق في طاولة الحوار، وسلامُ الله على أخي الكريم (بنور صالح) الذي يسبني ويشتمني بغير الحق ولكني مُلتزمٌ بأمر الله في مُحكم كتابه في قول الله تعالى: {وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ ﴿55﴾} صدق الله العظيم [القصص].
ويجوز أن يكون ناصر مُحمد اليماني كمثل (بنور صالح) كأمثال المهديين الذين اعترتهم مُسوس الشياطين فيصبح كذاباً أشراً وليس المهديّ المُنتظَر، ويجوز أن يكون الإمام ناصر مُحمد اليماني هو حقاً المهديّ المُنتظر المُصطفى من ربّ العالمين.
ويا بنور صالح، إنّي أراك تدّعي الإمامة وتنكر بعث المهديّ المُنتظَر ونقول أهلاً وسهلاً ومرحباً بك في طاولة الحوار العالميّة لكافة المهديين والأئمة الذين يقولون على الله ما لا يعلمون من الذين تتخبطهم مُسوس الشياطين وبين المهديّ المُنتظَر الحقّ من ربهم، فبما إنّ البشر في زمان بعث المهديّ المُنتظَر فأيّنا زاده الله بسطةً في العلم فهو المهديّ المُنتظر الحقّ من ربّ العالمين.
ويا معشر الأنصار السابقين الأخيار إني تغيبت عن الموقع قدر ثلاثة أيام تقريباً لظروفٍ خاصة، وإنّما يدخل باسمي أحد الأنصار لنقل البيانات من الموقع القديم إلى الموقع الجديد بواسطة معرّفي واسمي الحقّ، ولربما يظنّ الآخرون إنّ ناصر مُحمد اليماني قد زار الموقع وعجز عن الرد على الذين يقولون على الله ما لا يعلمون وهم لا يعلمون إنّي مشغول ولم أدخل طيلة ثلاثة أيام ولم اطَّلع على بيان (بنور صالح) إلّا هذه الليلة، فكونوا من الشاهدين على الحوار بيني وبين هذا الرجل الذي يزعم إنّه إمام وينفي بعث المهديّ المُنتظَر ويقول أنّه ما أنزل الله به من سُلطان! فإن غلبني بعلمٍ وسُلطانٍ مُبينٍ فصدق وكذب ناصر مُحمد اليماني، وإن غلبته بعلمٍ وسُلطانٍ مُبينٍ وهيمنتُ عليه بالحقّ فكذب وصدق الإمام ناصر مُحمد اليماني، وبناءً على قول الله تعالى: {قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿64﴾} صدق الله العظيم [النمل].
فسوف نحتكم إلى كتاب الله وسوف يجبرني (بنور صالح) أن نزيدكم تفصيلاً كثيراً من البُرهان للصلوات الخمس المفروضات ومن حُكم كتاب الله حصرياً وأشهدُ لله شهادة الحقّ اليقين لأخرسن لسانه بالحقّ حتى يُسلم للحقّ تسليماً، أو تأخذه العزّة بالإثم فيتّبع الشيطان فيلعنه الله لعناً كبيراً، ولكني لن أتنازل عن شرطي يا بنور صالح وهو أن تقوم بتنزيل اسمك الحقّ وصورتك الحقّ لا شك ولا ريب، ومن ثم تقسم بالله العظيم إنّها صورتك واسمك الحقّ و نقوم بالتّأكد من حقيقة شخصيتك.
ويستمر الحوار يا بنور... لقد غرّكم ذكر مواقيت الصلوات في أول النهار وآخرة وأنتم لا تعلمون إنّ العصر والظُهر لا يفترقان، والعصر هو آخر النهار والمغرب من الليل، وإنّما الحضور إلى بيوت الله للذين يصلّون في المساجد هو ثلاث مرات ولكنّ الصلوات هي خمس، وإنّما يجمع الظُهر مع العصر جمع تأخير أو يجمع العصر مع الظُهر جمع تقديم، ولكن النداء ثلاثة والإقامة خمس إقامات نظراً لأن صلاة الظُهر والعصر لا يفترقان وصلاة المغرب والعشاء لا يفترقان، وكذلك الحضور للصلاة الوسطى وهي الفجر.
ويا بنور ويا معشر الأنصار السابقين الأخيار وكافة الزوار لطاولة الحوار، كونوا شهداء على ما يلي وما يلي اقتباس من بيان بنور قال ما يلي:
انتهى الاقتباس من بيان بنور.
ومن ثُمّ يردُ عليك الإمام ناصر مُحمد اليماني وأقول: وعلى ذلك اتّفقنا يا بنور، وإذا لم أفصّل براهينك خيراً منك وأحسن تأويلاً فلستُ المهديّ المُنتظَر الحقّ من ربّ العالمين، ولسوف أجيبك على كافة نقاط بيانك نقطةً نقطةً ذلك وعد غير مكذوب ولكن بشرط أن تلتزم يا بنور بشرطنا الأساسي لمن سوف يُحاورنا في فرض الصلاة، وكان شرطنا أن يقوم من يحاورنا بشرط الصلاة بتنزيل اسمه وصورته ومن ثُمّ يقسم على ذلك إنّها صورته واسمه الحقّ ونكتفي بقسمه على حقيقة صورته واسمه لأنّ العلم هو البُرهان، وأما أن نكتفي بقسمه في المسائل الدينية فهذا غير منطقي! فإن وافقتنا على شرطنا فليستمر الحوار بيني وبينك وإذا أبيْتّ فنحن مُتمسكون بهذا الشرط حتى يتسنّى لنا التفصيل الشامل للخمس صلوات المفروضات تفصيلاً وحصرياً من كتاب الله القرآن العظيم والحكم لله يا بنور، فاتّقِ من يعلم خائنة الأعين وما تخفي الصدور. وإذا لم أثبت الظُهر والعصر فلستُ المهديّ المُنتظَر فكونوا من الشاهدين يا معشر الأنصار السابقين الأخيار ويا كافة الزوار كذلك كونوا من الشاهدين بين المهديّ المُنتظَر وبنور وإلى الله تُرجع الأمور يعلمُ خائنة الأعين وما تخفي الصدور.
ويا أيها الحُسين بن عُمر وكافة أعضاء طاولة الحوار، فهل تدرون لماذا شتمني بنور برغم إنّي أوصيتكم فيه؟ وذلك لكي يفتنكم عن تنفيذ الأمر علّكم تحذفوا بيانه فصبرٌ جميلٌ.
ويا بنور، ما دمت سوف تحاجّني من القرآن فذلك ما أدعوكم إليه ولن يختلف تأويلي لكتاب الله عن آيةٍ واحدةٍ، ولكنّ تفاسيركم الظنيّة سوف أثبت فيها اختلافاً كثيراً في مُحكم كتاب الله لأنّها أصلاً تفاسير شيطانيّة لأنّكم أطعتم أمر الشيطان وقلتم على الله ما لا تعلمون! كمثل أن تأخذ الآية وتفسرها حسب ما تراها أنت، ولكن ناصر مُحمد اليماني يأتي ببيانها من مُحكم كتاب الله وأفصّل بيان القرآن تفصيلاً للآيات التي لا تزال بحاجة للتفصيل، ولكنكم تتّبعون التشابه اللفظي فتقعون في الخطأ.
وعلى كُل حال إني أذكِّرك بحكمك الذي شرفناه مسبقاً (إنّ الحَكَم هو الله)، وإنما سوف نأتي بأحكامه الحقّ من مُحكم كتابه، فنحن مُنتظرون لتنزيل صورتك يا بنور واسمك من غير لفٍّ ولا دوران، ولا ولن أحاور في فرض الصلاة مع مجهولٍ، وهذا شرطٌ قديمٌ من قبل أن يحضر إلينا بنور بأشهرٍ كثيرةٍ ولا نزال مستمسكين بهذا الشرط برغم إنّي لم أجعله إلّا في الحوار في رُكن الصلاة المفروضة، فالتزمْ بشرطنا ويستمر الحوار، فكم يسرّني من يتحدّاني بكتاب الله سروراً كبيراً لأنّي بالبيان للذّكر لخبير وعلى الإلجام بالحقّ منهُ لقدير بإذن الله العلي القدير.
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
أخوكم؛ الإمام المهدي ناصر مُحمد اليماني.
______________
- 15 -
الإمام ناصر محمد اليماني
08 - جمادی الأوّل- 1431 هـ
22 - 04 - 2010 مـ
۲-اردیبهشت ۱۳۸۹ه.ش.
10:21 بعد از ظهر
ـــــــــــــــــ و حال زمان بیان حق میقات «دلوک» است. همانا که مقصود از دلوک، امری در خود خورشید است. دلوک زمانی است که رنگ خورشید به زردی میگراید...
بسم الله الرحمن الرحيم، و صلوات و سلام بر جدّم محمد رسولالله صلى الله عليه وسلم وآله الأطهار و بر پیشگامان برگزیده از مهاجرین و انصار، سلام برما و بندگان صالح خداوند در میان پیشینیان و آیندگان و سلام بر رسولان الهی والحمدُ لله رب العالمين... سلام خدا بر تو باد برادر«بنور»، تو که حکم دادهای مهدی منتظر ناصر محمد؛ دروغگویی گستاخ است. آیا از خداوند واحد قهار نمیترسی که در حق خلیفه پروردگارت چنین فتوای باطلی میدهی؟ تو به خاطر چنین شهادتی در پیشگاه پروردگارت مورد سؤال واقع خواهی شد. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { سَتُكْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَيُسْأَلُونَ }صدق الله العظيم [الزخرف:۱۹] بیتردید شهادت دادن، یعنی شهادت با چشم و گوش، برای حادثهای است که شاهد آن بودهاند؛ برای مثال کسانی که شاهد گناه زشت [زنا] یا دزدی یا قتل یا دین و قرض بین مؤمنان بوده و شهادت بدهند. و اما درمورد گذاشتن عکس، این شرط برای عاجز کردن «بنور» گذاشته نشده است؛ چندین ماه قبل از اینکه «بنور» به سراغ ما بیاید؛ برای «بیان نماز ازکتاب» این شرط را قائل شده بودیم. ما تنها و تنها در مورد بیان نماز چنین شرطی را قائل شدهایم، پس فرار نکن و در راه خدا از سرزنش احدی مترس؛ اگر که از راستگویان و صادقانی... جناب «بنور» ! همانا که شهادت با گوش وچشم و درمورد واقعهای است که اتفاق افتاده است، اما در امر دعوت به سوی خدا؛ دعوت کننده ملزم است بصیرت علمی از پروردگارعالمیان داشته باشد. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿۱۰۸﴾ }صدق الله العظيم [يوسف] و دعوتِ دینی، بر برهان آشکار برگرفته از کتاب مُنزَل [قرآن] تکیه دارد. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ }صدق الله العظيم [البقرة:۱۱۱]. بیتردید برهان از کتاب مبین آورده میشود. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً ۖ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ ۖ هَٰذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي ۗ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ ۖ فَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿۲۴﴾ }صدق الله العظيم [الأنبياء] آنچه که در ادامه میآید نقل قولی از بیان «بنور» است که در آن گفته است:
پایان نقل قول.
«بنور» ! آیا علمای فرقه قرآنییون همه مانند تو هستند؟!! اگر چنین است که به شدت گمراهند!! تو نماز ظهر و عصر را انکار میکنی، منکر نماز جمعه هم هستی؛ درحالیکه سورهای به نام «الجمعة» نازل شده و سپس خداوند در آیات محکم کتابش و در آیات بینه و محکم سوره جمعه از آن یاد کرده و میفرماید: { يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِن يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ۚ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۹﴾ فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۱۰﴾ }صدق الله العظيم [الجمعة] و موعد آن هم ظهر است نه شب، برای همین خداوند تعالی میفرماید: { فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ }صدق الله العظيم و نمیتوان نماز جمعه را به صورت فرادا[انفرادی] خواند و برای همین هم به آن «صلاة الجُمُعة» گفته میشود، چون جمعی است و نه در سفر و نه در حضر، نمیتوانی آن را به صورت فردی بهجا آوری؛ بلکه جمعی و گروهی است و برای همین خداوند فرمان میدهد سعی کنید تا در آن حاضر شوید و حین انجام نماز جمعه خرید و فروش را رها کنید و در نماز جمعه حاضر شوید و همینطور نمازهای فریضه واجب هم بهتر است تلاش شود تا به صورت جماعت برگزار گردد. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ ﴿۳۶﴾ رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ ۙ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ ﴿۳۷﴾ }صدق الله العظيم [النور] و اما «الغدو» نماز فجر [صبح] است و «الأصال» [دو اصیل] دو موعد و میقات است؛ موعد اصیل اول در خود خورشید و زمانی است که رنگ آن میخواهد به زردی بگراید و آن «شمس الأصیل» و موعد نماز عصر و ظهر [به صورت جمع تأخیری] است و اما الأصیل دیگر، نزدیک ظهور شفق «شمس الأصیل» و بعد از غروب است که موعد آغاز شب است. موعد نماز مغرب بعد از ظهور شفق است و موعد نماز عشاء زمان آغاز «الغسق» و شروع تاریکی و ظلمات است و این [شفق] زمانی است که [غیر ماه رمضان] نماز مغرب و عشاء باهم و به صورت تقدیم بهجا آورده میشوند. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { فَلَا أُقْسِمُ بِالشَّفَقِ ﴿۱۶﴾ وَاللَّيْلِ وَمَا وَسَقَ ﴿۱۷﴾ }صدق الله العظيم [الإنشقاق] همانا که خداوند به این موعد مکرم قسم میخورد چون برای بجا آوردن نماز فریضه برمیخیزی. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ ﴿۳۳﴾ وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ ﴿۳۴﴾ }صدق الله العظيم [المدثر] و این موعد اقامه نماز فجر است، نه زمان اذان صبح؛ چون زمان اذان زمانی است که در فجر و سمت مشرق؛ خط سفید از خط سیاه برایتان نمایان میشود. ولی فاصله زمانی اقامه نماز فجر[از اذان] را خداوند طولانیتر مقرر فرموده تا مؤمنان فرصت داشته باشند، برای اقامه نماز فجر که نماز وسطی است حاضر شوند، چرا که بعضی از آنها جنب شده و نیاز به غسل دارند. این فاصله طولانی است تا کسانی که از خواب بیدار شدهاند، بتوانند مهیای نماز شوند. برای همین هم خداوند بین ندا برای نماز [اذان صبح] که زمان مشخص شدن خط سپید از خط سیاه شب در سمت مشرق و زمان فجراست تا برپایی نماز فجر زمانی طولانیتر قرار داده است. البته برای روزه گیران، زمان آغاز روزه، شنیدن ندا و اذان فجر است. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ۖ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ }صدق الله العظيم [البقرة:۱۸۷] و اما موعد اقامه نماز فجر زمانی است که ستارگان از نظر ناظران متواری میشود [ادبار نجوم] . این موعد اقامه نماز فجر است؛ یعنی زمانی که ستارهها به کسی که به آسمان مینگرد به اصطلاح پشت کرده واز دید او ناپدید میشوند. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ ﴿۴۹﴾ }صدق الله العظيم [الطور] و تصدیق فرموده خداوند تعالی: { وَاللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ ﴿۱۷﴾ وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ ﴿۱۸﴾ }صدق الله العظيم [التكوير] و بیان حق فرموده خداوند تعالی:
{ وَاللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ ﴿۱۷﴾ }صدق الله العظيم
یعنی روگردانده و پشت میکند که به علت افتادن پرده شب و روشنایی صبح زود است. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ ﴿۳۳﴾ وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ ﴿۳۴﴾} صدق الله العظيم [المدثر]. و اما موعد نماز عصر زمانی است که رنگ خورشید به زردی میگراید، گرچه من قبلا دلوک را در مقصود خودش ذکر نکرده بودم، چون نمیتوانستم آن را به حق بیان نمایم؛ مگر اینکه اجل مسمای آن فرا رسد و نمیتوانستم آن را روشن کنم، چون هنوز موعد بیان نماز به صورت جمع نرسیده بود. بلکه اهتمام من، اثبات تعداد نمازهای پنجگانه بود. و حال زمان بیان حق میقات دلوک است. همانا که مقصود از دلوک، امری در خود خورشید است. دلوک زمانی است که رنگ خورشید به زردی میگراید. این موعد بهجا آوردن نماز عصر و ظهر به صورت جمع تأخیری به خصوص در رمضان است. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ ۖ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا ﴿۷۸﴾ }صدق الله العظيم [الإسراء] در این آیه بیان چهار نماز یعنی نماز عصر و ظهر به صورت تجمیع تأخیری و نماز مغرب و عشاء باز هم به صورت تجمیع تأخیری آمده است. هم چنین ذکر نماز وسطی که تنهایی بهجا آورده میشود: { وَقُرْآنَ الْفَجْرِ ۖ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا }صدق الله العظيم و این میقات نمازها به صورت تجمیع تأخیری نماز ظهر با عصر و مغرب با عشاء در میقات غسق [آغاز گسترش ظلمات و تاریکی شب] است که برای آسان کردن کار برای مسلمانان است و برای همین موعد نماز مغرب که زمانش شفق است طول داده شده و تا زمان غسق ادامه مییابد و این برای آن است که روزهگیران فرصت داشته باشند افطار کنند. ای کسانی که نماز مغرب را در ماه رمضان چند دقیقه بعد از اذان مغرب و درحالیکه مسلمانان هنوز روزه هستند و إفطار نکردهاند بهجا می آورید؛ آیا از خدا نمیترسید! بلکه ماه رمضان ماه روزه گرفتن است و خداوند به شما فرمان داده است در ماه رمضان در خانههای خدا غذا بخورید و هر انسانی که با شماست را هم از افطار با خود منع نکنید، چه مسلمان باشد و چه کافر. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا ۚ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ ﴿۳۱﴾ }صدق الله العظيم [الأعراف] چرا که خوردن در خانههای خداوند، تضمین کننده این است که درغذا اسراف نشده و اضافی آن دور ریخته نشود، وقتی در خانههای خداوند غذا خورده میشود؛ هرچقدر هم زیاد بیاید از بین نمیرود؛ چون افراد ضعیف و مسکین آن را در بار خود گذاشته و میبرند و برای سحری نگاهش میدارند. اما شما در رمضان غذای اضافی را اسراف کرده و هر چه که زیاد بیاید را دور میریزید، در حالیکه میتوانید کسانی را پیدا کنید که آن را بخورند. این اسراف است و خیری در اسرافکاران نیست، چون میتوانند بروند و مساکینی را پیدا کنند که غذای اضافی به آنها داده شود. در هر صورت وقتی افطار در خانههای خدا انجام شود، درغذا اسراف نمیشود. اما اگر کسی در رمضان بخواهد خوراک را در خانه نگه دارد تا او و اهل بیتش بعداً آن را بخورند، اشکالی ندارد تنها مقداری که برای إفطار لازم است را با خود بردارد و به مسجد بروند و باقی را برای اهل منزل بگذارد و تنها قسمتی از آن را با خود ببرد و باقی را برای غذای خانوادهاش بگذارد؛ البته به شرطی که مسرفانه نباشد.
به هرحال از موضوع خارج نشویم و به ذکر نمازها به صورت جمع با تقدم و جمع با تأخر بازکردیم و اما برهان جمع نمازها به صورت تأخیری را در این فرموده خداوند تعالی مییابیم: { أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ ۖ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا ﴿۷۸﴾ }صدق الله العظيم [الإسراء] در اینجا خداوند از پنج نماز یاد کرده است، البته به صورت تجمیع تأخیری. پس به شما اجازه داده شده که نماز ظهر را به تأخیر انداخته و با عصر بجا آورید. البته اول نماز عصر و سپس نماز ظهر بهجا آورده میشود. نماز عشاء هم در موعد «غسق» خوانده شده و سپس نماز مغرب بهجا آورده میشود، پس وقت نماز مغرب که در زمان شفق است تا زمان «غسق» گسترش یافته و در «غسق» که موعد نماز عشاء است؛ نماز مغرب همراه نماز عشاء به صورت جمع تأخیری بهجا آورده میشود. اما برهان برای جمع نمازها به صورت تقدمی را در این فرموده خداوند تعالی مییابید: { وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّيْلِ }صدق الله العظيم [هود:۱۱۴] ای جماعت قرآنییون! شما راه راست را گم کرده و نماز ظهر و عصر و نماز جمعه را از دست دادهاید؛ آیا از خدا نمیترسید!! ای جماعت مؤمنان! به حق و یقین شهادت داده و خداوند را شاهد میگیرم که نمازهای واجب روزانه پنج نماز هستند و در هر نماز دو رکعت نماز واجب و دو رکعت سنت برای نماز واجبی است که اول بهجا آورده میشود. برای مثال، زمانی که ندای اذان نماز ظهر سرداده شد؛ بین اذان و اقامه دو رکعت نماز سنت به صورت فردی بهجا میآورید تا ندای اقامه نماز بلند شود. سپس نماز ظهر را بهجا آورده و بلافاصله نماز عصر را اقامه میکنید و نیازی نیست برای نماز عصر هم نماز سنت بهجا آورده شود. نماز سنت تنها بین اذان و اقامه نماز اول خوانده میشود. یعنی دو رکعت نماز سنت، برای نمازی است که میقات آن است؛ نه نمازی که به صورت جمع با آن بهجا آورده میشود نماز دوم فقط [دو رکعت] واجب آن اقامه میشود. اگر نماز عصر همراه نماز ظهر، در میقات نماز ظهر اقامه میشود؛ دیگر نماز سنت عصر بهجا آورده نمیشود. فقط دو رکعت نماز سنت بین اذان و اقامه نماز ظهر بهجا آورده میشود.. اما اگر نماز ظهر به صورت جمع تأخیری و در میقات نماز عصر اقامه شود، نماز سنت برای نماز عصر خوانده میشود؛ چون نمازی که اول بهجا آورده و میقات آن فرا رسیده نماز عصر است ونماز سنت بین اذان و اقامه نماز عصر خوانده میشود. برای نماز مغرب هم همینطور عمل میشود. اگرمیقات نماز مغرب باشد، نماز مغرب اول است و بین اذان و اقامه آن دو رکعت نماز سنت بهجا آورده میشود و دیگر برای نماز عشاء که بعد ازفریضه نماز مغرب اقامه میشود؛ نماز سنت خوانده نمیشود. پس اول فریضه مغرب بهجا آورده میشود و سپس به دنبال آن نماز فریضه عشاء و دیگر نماز عشاء دو رکعت سنت قبل خود ندارد؛ مگر اینکه میقات نماز عشاء باشد که در این صورت بین اذان و اقامه دو رکعت نماز سنت بهجا آورده میشود، سپس نماز عشاء را اقامه میکنید و بلافاصله بعد از آن فریضه نماز مغرب به صورت جمع تأخیری ادا میشود و تا زمانی که اولویت با نماز عشاء است؛ برای نماز مغرب سنت لازم نیست. چون نماز سنت بین اذان و اقامه ادا میشود، وقتی وارد مسجد شدید و اذان گفته شد؛ نمینشینید بلکه دو رکعت نماز سنت برای نمازی که صاحب آن میقات است و برای اقامه کردن آن اذان گفته شده؛ بهجا میآورید و برای نمازی که با این نماز به صورت جمع خوانده میشود؛ نماز سنت وجود ندارد. اما نماز وسطی، نماز فجر است و بعد از اذان فجر تا جایی که میتوانید نماز بخوانید تا زمانی که در کتاب برای برپایی نماز فجر معین شده فرا برسد؛ یعنی زمانی که ستارهها از دید ناظران پنهان میشوند [ادبار النجوم].... ای جماعت انصار پیشگام برگزیده! مرا چه میشود، دیشب مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم را غمگین دیدم. ایشان فرمود: [ بعضی از انصارت را چه میشود؟ نزدیک است کسانی که چیزی نمیدانند، آنها را از نور به ظلمات بکشانند. آن هم بعد از اینکه اطمینان یافتند و قلبهایشان از ذکر خدا سرشار شد و از چشمهایشان به خاطر شناختن حق اشک جاری گردید و این هدایت الهی است. و هرکس از دعوت و پیروی ازتو روگرداند؛ خداوند قلبش را تنگ کرده و آرامش و طمأنینه قلبیاش را از دست میدهد تا اینکه به سوی حق بازگردد. آیا بعد از حق چیزی جز گمراهی هست؟ فرموده خداوند تعالی را به آنان یادآوری کن:
{ وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَىٰ ﴿۱۲۴﴾ قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَىٰ وَقَدْ كُنتُ بَصِيرًا ﴿۱۲۵﴾ قَالَ كَذَٰلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا ۖ وَكَذَٰلِكَ الْيَوْمَ تُنسَىٰ ﴿۱۲۶﴾ } صدق الله العظيم [طه] قسم به آن که محمد را به حق برانگیخت! کسی که از دعوت مهدی منتظر ناصر محمد روگرداند و امر او را انکار کند، قلبش خاشع نمیشود، مگر به سوی پروردگارش توبه کند و پیرو حق گردد؛ آیا بعد از حق چیزی جز گمراهی هست؟ اما کسانی که در راه پروردگار با هم رقابت میکنند؛ پروردگارم مرا از کار آنان به خنده میاندازد. آنها خود از حالشان خبر دارند و تو ای امام! تو هم از راز آنان آگاهی و رازشان را تا زمان مقدر پنهان میکنی. کار ایشان را به خدا بسپار؛ او که همراه آنان است و فرجام و مآل آنان را میداند{وَاللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ ﴿۱۹﴾}. آنان که از نفس خود آگاهند. کسانی که دوستان خدایند؛ محبوب خداوندند و محب او وقتی یاد خداوند میشود قلبهایشان را خوف فرا میگیرد و وقتی آیات او بر ایشان خوانده میشود به ایمانشان افزوده شده و به پروردگارشان توکل میکنند و برای جب و قرب خداوندشان رقابت مینمایند{اشاره به آیه کریمه سوره الأنفال: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّـهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ ﴿٢﴾}. ای مهدی منتظر! به انصارت هشدار بده کسی که برایش روشن شود دعوت ناصر محمد یمانی حق است و صراط مستقیم را نشان میدهد، اگر به گذشته خود بازگردد، خداوند بعد از روگرداندن او از ذکر پروردگارش؛ زندگی او را سخت خواهد کرد تا با توبه واقعی به سوی پروردگارش باز گردد و پیرو حق شود: و بعد از حق چیزی جز گمراهی نیست؛ آیا از حق پروا نمیکنند!] پایان رؤیای حق....
من بر این اساس حکم شرعی نمیدهم و خداوند رؤیایی که ناصر محمد یمانی برای شما نقل کرد را برای شما حجت قرار نمیدهد، ولی اگر در عالم واقعیات این رؤیا تحقق یابد؛ پروردگارم مرا تصدیق کرده است و در این صورت برای شما حجت خواهد بود. شاید ناآگاهان بگویند: «ناصر محمد یمانی! ناصر محمد یمانی! چرا الآن دلوک را بیان کردی؟ درحالیکه پیش از این طور دیگری گفته بودی؟» . در پاسخ میگویم: آیا آن موقع برهانی برایتان آوردم که دلوک نزدیک اول و آخر روز را میگویند!؟ بلکه بدون آوردن برهان رهایش کردم تا اجل مسمای آن برسد؛ و الآن «دلوک الشمس» را به حق روشن میکنم. همانا که «دلوک شمس» تغییر رنگ خورشید و زرد شدن آن است و این موعد و میقات نماز عصر است و همان «شمس الأصیل زرد» است. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ ﴿۳۶﴾ رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ ۙ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ ﴿۳۷﴾ }صدق الله العظيم [النور] «دلوک» قبل از غروب آفتاب رخ میدهد و موعد نماز عصر است و کسانی که برای نماز ظهر حاضر نشدهاند، میتوانند نماز ظهر را با نماز عصر جمع کرده و درست بعد از اقامه نمازعصر، نماز ظهررا بهجا آورند و کسانی که برای نماز ظهر حاضر خواهند شد؛ نماز عصر را به صورت جمع تقدیم بهجا آورده و در زمان «شمس الأصیل» که قبل از غروب آفتاب است، برای نماز عصر حاضر نمیشوند؛ چون نماز ظهر و عصررا با هم به صورت جمع تقدیم اقامه کردهاند و خداوند آسانی را برای شما میخواهد نه سختی... اما متأسفانه قرآنییون به خاطر ذکر موعد نمازهایی که باهم خوانده میشوند و همینطور نماز نافله شب، دچار اشتباه شده و این موارد را با هم قاطی کرده و به خطا رفته و از راه راست گمراه شدهاند؛ چون سنت حق رسول الله را رها کردهاند. درحالیکه سنت نبوی برای توضیح و بیان بیشتر قرآن آمده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ﴿۴۴﴾ }صدق الله العظيم [النحل] بیتردید ناصر محمد یمانی نسبت به آنچه که در سنت نبوی بر خلاف آیات محکم کتاب خداوند آمده است؛ کافر است. ای جماعت قرآنییون! من به حق و یقین شهادت داده و خدا را شاهد میگیرم که نمازهای واجب [روزانه] پنج نماز هستند . هر نماز دو رکعت دارد چه در سفر و چه در حضر؛ فقط نماز قصر [شکسته] یک رکعتی است و آن هم در صورتی است که حین نماز از فتنه کافران بترسید. برای همین دو گروه میشوید و یک گروه همراه امام یک رکعت نماز بهجا آورده و سلام داده و جای خود را به گروه دیگر که نماز نخواندهاند میدهید و آنها یک رکعت باقی را با امام میخوانند. این نماز شکسته یا «قصر» شده از نماز اصلی است. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَن يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا ۚ إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُّبِينًا ﴿۱۰۱﴾ وَإِذَا كُنتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلَاةَ فَلْتَقُمْ طَائِفَةٌ مِّنْهُم مَّعَكَ وَلْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِن وَرَائِكُمْ وَلْتَأْتِ طَائِفَةٌ أُخْرَىٰ لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَكَ وَلْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ ۗ وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَأَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُم مَّيْلَةً وَاحِدَةً... } صدق الله العظيم [النساء] و اما نمازهایی که درحضر بهجا میآیند: خداوند نماز ظهر و عصر را با هم به صورت جمع تقدیم [در میعاد نماز ظهر] و یا نماز عصر و ظهر به صورت جمع تأخیر [میعاد نماز عصر] مقرر فرموده است و کسانی که نماز خود را به صورت جمع تأخیر اقامه میکنند میتوانند از کسانی که نماز را به صورت جمع تقدیم بهجا میآورند حراست کنند و همین طور کسانی که نماز خود را در میعاد نماز ظهر بّجا آوردهاند از گروهی که نماز عصر و ظهر را در میعاد نماز عصر اقامه میکنند؛ حراست مینمایند تا به این ترتیب مراقب هم باشید و دشمنانتان نتوانند حین نماز چه در سفر و چه در حضر شما را تهدید کنند. از خدا بترسید و پیرو مهدی منتظر باشید؛ او که بیان حق ذکر را برایتان تشریح میکند. جناب «بنور» ! از خداوند واحد قهار بترس. تو حتی رکوع را نفی میکنی درحالیکه ذکر رکوع و سجود در آیات محکم قرآن عظیم آمده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ ﴿۴۳﴾ }صدق الله العظيم [البقرة].
و همینطور فرموده خداوند تعالی: { فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَاعْبُدُوا [[۩]] ﴿۶۲﴾ }صدق الله العظيم [النجم] ای جماعت قرآنییون که ندانسته به خداوند نسبت میدهید؛ نمازتان چگونه است؟! مهدی منتظر همچنان مصرّ است تا «بنور» وهر کسی که میخواهد درمورد بیان نماز از آیات محکم ذکر گفتگو کند؛ عکس خود را بگذارند تا برای انصار و تمام بازدیدکنندگان روشن شود کدام یک از ما دروغگوی گستاخ هستیم.
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
أخو الأنصار السابقين الأخيار المهدي المُنتظر ناصر مُحمد اليماني. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ *منظور از «طرفی النهار» یعنی سمت بامداد روز [النهار الغدوة = پیش از ظهر] و سمت عصر روز [النهار العشیء= بعد از ظهر] و موعد نماز ظهر بین این دو وقت است، یعنی ما بین صبح روز و عصر روز و این موعد نماز ظهر است که مابین دو طرف روز یعنی پیش از ظهر یا «نهار الغدو» و بعد از ظهر یا «نهار العشي» است.
- 15 -
الإمام ناصر محمد اليماني
08 - 05 - 1431 هـ
22 - 04 - 2010 مـ
10:21 مساءً
ـــــــــــــــــ
وآن الأوان لبيان ميقات الدلوك بالحقّ، ألا وإن الدلوك هو في ذات الشمس فيتغيّر لونها إلى الأصفر ..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي مُحمد رسول الله صلى الله عليه وسلم وآله الأطهار والسابقين الأخيار من المُهاجرين والأنصار، السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين في الأولين وفي الآخرين، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
سلامُ الله عليكم أخي (بنور) الذي حكم على المهديّ المُنتظَر ناصر مُحمد أنّهُ كذّاب أشِر، أفلا تخاف الله الواحدُ القهار من فتواك بالباطل في خليفة الله الحقّ من ربك؟ وسوف تُسأل عن شهادتك بين يدي ربّك. تصديقاً لقول الله تعالى: {سَتُكْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَيُسْأَلُونَ} صدق الله العظيم [الزخرف:19].
وإنّما الشهادة هي شهادة بالبصر والسمع على الحدث الذي شهدوا عليه، كمثال الشُهداء على الذين يأتوا الفاحشة أو السرقة أو القتل أو التداين بالقرضة بين المؤمنين.
وأما بالنسبة لتنزيل الصورة فهذا الشرط لم يكن تعجيزاً لبنور، بل تمّ تنزيله في بيان الصلوات من الكتاب من قبل أن يأتينا بنور بأشهرٍ معدودةٍ، وجعلنا هذا الشرط حصريّاً في الحوار في بيان الصلوات فلا تتهرّب ولا تخَف في الله لومة لائم إن كنت من الصادقين.
ويا بنور إنّما الشهادة هي بالسمع والبصر على الأحداث فقط، وأمّا الدعوة إلى الله فيلزم الداعية بصيرة العلم من ربّ العالمين. تصديقاً لقول الله تعالى: {قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿108﴾} صدق الله العظيم [يوسف].
وتعتمد الدعوة في الدين على البرهان المُبين من الكتاب المُنزل. تصديقاً لقول الله تعالى: {قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:111]. وإنما البُرهان من الكتاب المُبين. تصديقاً لقول الله تعالى: {أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً ۖ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ ۖ هَٰذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي ۗ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ ۖ فَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿24﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
وما يلي اقتباس من بيان بنور وقال فيه ما يلي:
انتهى الاقتباس.
ويا بنور، فهل عُلماء فرقة القُرآنيين على شاكلتك؟ إذاً فقد ضلّوا ضلالاً بعيداً! فأنت تُنكر صلاة العصر والظُهر وكذلك تُنكر صلاة الجمعة رغم أنها أُنزلت سورة باسم الجُمعة! ومن ثُمّ ذكرها في مُحكم كتاب الله في آياتٍ بيّناتٍ مُحكماتٍ في سورة الجُمُعة في قول الله تعالى: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِن يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ۚ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿9﴾ فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿10﴾} صدق الله العظيم [الجمعة].
وميقاتها نهاراً وليس ليلاً، ولذلك قال الله تعالى: {فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ} صدق الله العظيم، ولا يمكن أن تُصلى الجمعة فرديّة ولذلك تُسمى صلاة الجُمُعة لأنّها جامعة، ولا يمكن أن تصلوها فُرادى لا في سفرٍ ولا في حضرٍ؛ بل هي جُمُعة جامعة ولذلك أمركم الله بالسعي لحضورها وترك البيع إلى حين انقضاء صلاة الجمعة لحضور صلاة الجُمُعة، بل وكذلك السعي لقضاء الصلوات المفروضات لمن استطاع أن يصليها جماعة. تصديقاً لقول الله تعالى: {فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ ﴿36﴾ رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ ۙ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ ﴿37﴾} صدق الله العظيم [النور].
فأما الغدو فهي صلاة الفجر، وأما الآصال فهي ميقاتين اثنين، فأمّا ميقات الأصيل الأول فهو في ذات الشمس مقرون بتغير لونها إلى الأصفر وتلك هي شمس الأصيل وذلك ميقات صلاة العصر والظُهر جمع تأخير، وأما الأصيل الآخر فهو مقرون بظهور شفق شمس الأصيل من بعد الغروب ميقات دخول الليل فيحين ميقات صلاة المغرب بعد ظهور الشفق، ومن ثم العشاء عند حلول الغسق لبداية الظُلمة وذلك جمع تقديم في غير شهر رمضان. تصديقاً لقول الله تعالى: {فَلَا أُقْسِمُ بِالشَّفَقِ ﴿16﴾ وَاللَّيْلِ وَمَا وَسَقَ ﴿17﴾} صدق الله العظيم [الإنشقاق].
وإنّما يُقسم بميقاتٍ مُكرمٍ كونها تُقام فيه صلاةٌ مفروضةٌ. كمثال قول الله تعالى: {وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ ﴿33﴾ وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ ﴿34﴾} صدق الله العظيم [المدثر]. وذلك ميقات الإقامة لصلاة الفجر وليس ميقات الآذان، وذلك لأنّ ميقات الآذان حين يتبيّن لكم الخيط الأبيض من الخيط الأسود من الفجر جهة الشرق، وأما ميقات الإقامة لصلاة الفجر فقد جعله الله طويلاً لكي يتسنى للمؤمنين الحضور لصلاة الفجر الصلاة الوسطى فمنهم من يحتاج إلى وقتٍ لكي يغتسل إذا كان جُنباً، وكذلك الميقات لكي يتهيّأون لصلاة الفجر من بعد منامهم ولذلك جعل الله من بعد النداء وقتاً طويلاً بين النداء حين يتبيّن الخيط الأبيض من الأسود من الفجر في جهة الشرق فذلك ميقات النداء لصلاة الفجر، وعقد الصيام للصائمين مقرون بسماع ميقات النداء لصلاة الفجر. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ۖ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ} صدق الله العظيم [البقرة:187].
وأما ميقات الإقامة لصلاة الفجر فهي عند إدبار النجوم عن الناظر إليها، فذلك حين ميقات الإقامة حين يُسفر الصباح فتدبر النجوم عن الناظر إلى السماء. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ ﴿49﴾} صدق الله العظيم [الطور].
وتصديقاً لقول الله تعالى: {وَاللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ ﴿17﴾ وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ ﴿18﴾} صدق الله العظيم [التكوير].
والبيان الحقّ لقول الله تعالى: {وَاللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ ﴿17﴾} صدق الله العظيم، أي ولّى فأدبر بسبب إسفار الصباح الباكر. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ ﴿33﴾ وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ ﴿34﴾} صدق الله العظيم [المدثر].
وأما ميقات الإقامة لصلاة العصر فهي حين يصفر لون الشمس، وبالرغم أنّي بيّنت الدلوك من قبل بغير المقصود لأنّي لم استطِع أن أبيّنه بالحقّ إلى أجلٍ مُسمى فلم أستطِع أن أبيّنه وهو لم يأتِ بعد بيان الصلوات بالجمع بالتفصيل؛ بل اهتممْتُ بإثبات عدد الصلوات الخمس، وآن الأوان لبيان ميقات الدلوك بالحقّ. ألا وإن الدلوك هو في ذات الشمس فيتغيّر لونها إلى الأصفر، وذلك هو ميقات صلاة العصر والظُهر جمع تأخير وخصوصاً في رمضان. تصديقاً لقول الله تعالى: {أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ ۖ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا ﴿78﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
وفي هذه الآية جاء بيان أربع صلوات وهُنّ: صلاة العصر والظُهر جمع تأخير وصلاة المغرب والعشاء جمع تأخير.
وكذلك جاء ذكر الصلاة الوسطى بالمفرد: {وَقُرْآنَ الْفَجْرِ ۖ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا} صدق الله العظيم.
وهذه المواقيت لصلوات فتوى جمع التأخير، الظهر مع العصر والمغرب مع العشاء في ميقات الغسق، وذلك تيسير للمُسلمين ولذلك تجاوز ميقات صلاة المغرب في ميقات الشفق وجعلها جمع تأخير في ميقات الغسق وذلك حتى يتسنى للصائمين الإفطار على مهلهم، أفلا تتقون الله يا من تُقيمون الصلاة لأداء صلاة المغرب من بعد النداء بعدة دقائق في شهر رمضان؟ ولكن المُسلمين صائمون وليس كالفطر! بل شهر رمضان شهر الصيام والله أمركم أن تأكلوا عند بيوته في شهر رمضان ولا يُمنع من الإفطار معكم من كان من بني آدم مُسلمهم والكافر. تصديقاً لقول الله تعالى: {يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا ۚ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ ﴿31﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
وذلك لأنّ الأكل عند بيوت الله يضمن عدم الإسراف في الطعام الذي تذهبوا به للقمامة، وذلك لأنّ الطعام سوف يجد من يأكله عند بيوت الله مهما كثر فلن يتركه الضعفاء والمساكين بل سوف يأخذونه في أوعيتهم فيحتفظوا به للسحور، ولكنّكم تسرفون في رمضان في كثرة الطعام فيبقى منه الكثير فتقذفون به في القمامة برغم أنّكم سوف تجدون من يأكله فذلك هو الإسراف ولا خير في المُسرفين لأنّهم يستطيعون أن يذهبوا به للمساكين إن وجدوا. وعلى كُل حال حين تجعلوا الإفطار عند بيوت الله فلن يكون هُناك إسرافٌ في الطعام وإنّما ذلك في رمضان إلّا من يشاء أن يبقي اللحمة في داره ليدّخرها له وآل بيته فلا تثريب عليه أن يذهب بها إلى الجامع إلّا من كثير بل بطعام الفطور وليس كله، بل ويترك لآل بيته وإنّما يذهب بجزءٍ منه ويترك لهم ما يكفيهم من الطعام بغير إسراف.
وعلى كل حال حتى لا نخرج عن الموضوع فنعود إلى ذكر الصلوات جمع تقديم وجمع تأخير، فأما البرهان لجمع التأخير فتجدوه في قول الله تعالى: {أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ ۖ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا ﴿78﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
وفي ذلك ذكر الله الصلوات الخمس ولكن جمع تأخير، فأذن لكم أن تؤخّروا الظُهر مع العصر فتصلّوا العصر ومن ثُمّ الظُهر، وتصلوا العشاء في ميقات الغسق ومن ثُمّ المغرب ولذلك تجاوز ميقات صلاة المغرب عند الشفق فتجاوز ميقاتها إلى ميقات الغسق وهو ميقات صلاة العشاء لتجمعوا المغرب مع العشاء جمع تأخير. وأما البُرهان لجمع التقديم فتجدونه في قول الله تعالى: {وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّيْلِ} صدق الله العظيم [هود:114].
ويا معشر القُرآنيين، لقد ضللتُم عن الصراط المُستقيم فأضعتم صلاة الظُهر والعصر وصلاة الجُمُعة أفلا تتقون الله! ويا معشر المؤمنين أشهدُ لله شهادة الحقّ اليقين إنّ الصلوات المفروضات خمس صلوات وإنّ لكل صلاة ركعتين فرضاً وركعتين سنة للفرض الأول. كمثال أن تؤذِّنوا لصلاة الظُهر ومن ثُمّ تفعلوا ركعتين سنة فرديّة بين الآذان والإقامة حتى إذا حان ميقات النداء لإقامة الصلاة حتى إذا انتهيتم من أداء صلاة الظُهر ومن ثُمّ تقيمون صلاة العصر مُباشرةً ولا سنّة إلّا للفرض المُهيمن، أي للفرض الذي هو ميقاته ولا سنة للفرض الذي سوف تجمعونه به بل تقيمون ركعتي الفرض فقط، فإذا صليتم العصر مع الظُهر فلا سُنّة للعصر بل السنة هي بين النداء والإقامة لصلاة الظُهر، وأما إذا صلّيتم الظُهر جمع تأخير مع العصر فأصبحت السُّنة هي للعصر المُهيمن بالميقات فتجعلوا له سُنّةً بين الآذان والإقامة. وكذلك صلاة المغرب فلها سنّة إذا كانت المهيمنة بالميقات فتكون السُّنّة بين الآذان والإقامة ولا سنّة لصلاة العشاء من بعد أداء فريضة صلاة المغرب، ومن ثُمّ تقيمون الصلاة لتؤدّون صلاة العشاء من غير سُنّة لصلاة العشاء إلّا إذا كان العشاء هو المُهيمن بالميقات فله سُنّة بين الآذان والإقامة حتى إذا أقمتم الصلاة لأداء فريضة صلاة العشاء ومن ثُمّ تصلّون المغرب مُباشرةً جمع تأخير ولا سُنّة للمغرب ما دام العشاء هو المهيمن بالميقات، وذلك لأنّ السُّنّة إنّما هي بين الأذان والإقامة، فلا يجلس أحدكم إذا دخل بيت الله من بعد النداء للصلاة بل يُصلّي ركعتين سُنّة الفرض المُهيمن وهو صاحب الميقات المعلوم ولا سُنّة للفرض الذي سوف تجمعوه به، وأما الصلاة الوسطى وهي صلاة الفجر فصلّوا ما استطعتم حتى يأتي ميقات الإقامة المعلوم في كتاب عند إدبار النجوم عن الناظرين.
ويا معشر الأنصار السابقين الأخيار، ما بالي رأيت بالأمس مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم حزين وقال:
[ما بال بعض أنصارك يكاد يستفزّهم الذين لا يعلمون فيخرجونهم من النور إلى الظُلمات بعد أن اطمأنوا فلانت قلوبهم لذكر الله ودمعت أعينهم مما عرفوا من الحق؟ فذلك هُدى الله ومن أعرض عن دعوتك واتباعك فسوف يجعل الله صدره ضيقاً حرجاً فيذهب من قلبه السكينة والطمأنينة حتى يرجع إلى الحقّ، فهل بعد الحقّ إلّا الضلال؟ فذكرهم بقول الله تعالى: {وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَىٰ ﴿124﴾ قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَىٰ وَقَدْ كُنتُ بَصِيرًا ﴿125﴾ قَالَ كَذَٰلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا ۖ وَكَذَٰلِكَ الْيَوْمَ تُنسَىٰ ﴿126﴾} صدق الله العظيم [طه]
والذي بعث مُحمداً بالحقّ إنه لن يخشع قلب من أعرض عن دعوة المهديّ المُنتظَر ناصر مُحمد وأنكر أمره حتى يتوب إلى ربّه فيتّبع الحقّ، فهل بعد الحقّ إلّا الضلال؟ وأما المُتنافسون إلى ربهم الذي أضحكني منهم ربي بالحقّ فهم يعلمون أنفسهم، وأنت أيها الإمام بهم عليم فاكتم سرّهم إلى قدرٍ معلوم وفوض إلى الله أمرهم الذي هو معهم ويعلم مُتقلّبهم ومثواهم الذي يعلمُ بما في أنفسهم، أولئك من أحباب الله يحبّهم ويحبّونه إذا ذُكر الله وجلت قلوبهم وإذا تُليت عليهم آياته زادتهم إيماناً وعلى ربهم يتوكلون ويتنافسون في حُبّ الله وقربه.
ويا أيها المهديّ المُنتظَر أنذر الأنصار إنه من انقلب على عقبيه من بعد ما تبيّن له أن ناصر مُحمد اليماني يدعو إلى الحقّ ويهدي إلى صراطٍ مُستقيمٍ فإن لهُ معيشةً ضنكاً بعد أن أعرض عن ذكر ربه حتى يتوب إلى ربه متاباً فيتبع الحقّ وما بعد الحقّ إلّا الضلال أفلا يتقون الحق؟].
انتهت الرؤيا بالحقّ، ولن نبني عليها أحكاماً شرعية ولم يجعلها الله حُجّة عليكم بسبب أن ناصر مُحمد اليماني رواها لكم بالرؤيا، ولكن إذا تبيّن لكم إن الرؤيا حقٌّ على الواقع الحقيقي فقد أصدقني ربي الرؤيا بالحقّ وعند ذلك تكون حُجة لله عليكم.
ولربما يقول الذين لا يعلمون: "ويا ناصر مُحمد اليماني لماذا تبيّن الآن الدلوك وبينته من قبل بغير ذلك؟". ومن ثُمّ أقول له: وهل قدّمت لكم البرهان على أنّ الدلوك هو زُلفةً من الليل أوله وآخره؟ بل تركته من غير بُرهانٍ إلى أجله المُسمى، وأما الآن فأُبيّن الدلوك للشمس بالحقّ ألّا وإنّ دلوك الشمس هو تغيّر لونها إلى الأصفر وذلك ميقات الإقامة لصلاة العصر وهي شمس الأصيل الصفراء. تصديقاً لقول الله تعالى: {فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ ﴿36﴾ رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ ۙ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ ﴿37﴾} صدق الله العظيم [النور].
ويحدث الدلوك قبل غروب الشمس وذلك ميقات صلاة العصر وتجمعون الظُهر معها من بعدها مُباشرةً للذين لم يحضروا صلاة الظُهر، وذلك لأنّ الذين سوف يحضرون صلاة الظُهر سوف يُصلّون العصر جمع تقديم ولذلك لن يحضروا الصلاة في ميقات شمس الأصيل قبل غروب الشمس نظراً لأنهم صلّوا الظُهر والعصر جمع تقديم، ويريدُ الله بكم اليُسر ولا يريدُ بكم العسر.
ولكن للأسف إنّ القُرآنيين أضلّهم ذكر مواقيت صلاة الجمع وصلاة النافلة الليلية وخلطوا ولخبطوا وأخطأوا وأضلّوا عن سواء السبيل بسبب تركهم لسُنّة مُحمد رسول الله الحقّ، ألا وإن السُّنّة النبويّة إنّما جاءت لتُزيد القُرآن بياناً. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ﴿44﴾} صدق الله العظيم [النحل]. وإنّما يكفر ناصر مُحمد اليماني بما جاء مُخالفاً لمُحكم كتاب الله في السُّنة النبويّة.
ويا معشر القُرآنيين، إنّي أنا الإمام المهديّ أشهدُ لله شهادة الحقّ اليقين إنّ الصلوات المفروضات خمس صلواتٍ ولكل صلاةٍ ركعتان في سفرٍ أو في حضرٍ إلّا صلاة القصر ركعةً واحدةً إن خشيتم أن يفتنكم الذين كفروا أثناء صلواتكم، ولذلك تمّ تقسيمكم إلى جماعتين اثنتين وكل جماعة تُصلّي مع الإمام ركعةً واحدةً فيسلّموا فيخلفهم آخرون لم يصلّوا فيصلّوا الركعة الباقية وتلك هي صلاة القصر تقصروها من الأصل. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَن يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا ۚ إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُّبِينًا ﴿101﴾ وَإِذَا كُنتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلَاةَ فَلْتَقُمْ طَائِفَةٌ مِّنْهُم مَّعَكَ وَلْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِن وَرَائِكُمْ وَلْتَأْتِ طَائِفَةٌ أُخْرَىٰ لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَكَ وَلْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ ۗ وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَأَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُم مَّيْلَةً وَاحِدَةً} صدق الله العظيم [النساء:101-102].
وأما الصلوات في الحضر فقد جعل الله صلاة الظُهر والعصر جمع تقديم، أو صلاة العصر والظُهر جمع تأخير، فالذين يُصلّون الظُهر مع العصر جمع تأخير فبإمكانهم أن يحرسوا الذين يُصلّون الظُهر والعصر جمع تقديم، وكذلك الذين صلّوا صلاة العصر مع الظُهر جمع تقديم فبإمكانهم أن يحرسوا إخوانهم الذين يُصلّون صلاة العصر والظُهر جمع تأخير وذلك حتى يحرس بعضكم بعضاً حتى لا يفتك بكم أعداؤكم أثناء صلواتكم لا في سفرٍ ولا في حضرٍ. فاتقوا الله واتّبعوا المهديّ المُنتظَر الذي يُفصّل لكم البيان الحقّ للذكر، ويا بنور اتّقِ الله الواحدُ القهار بل حتى الركوع تنفيه برغم ذكر الركوع وذكر السجود في مُحكم القُرآن العظيم. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ ﴿43﴾} صدق الله العظيم [البقرة]، وكذلك قول الله تعالى: {فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَاعْبُدُوا [[۩]] ﴿62﴾} صدق الله العظيم [النجم]، فكيف صلاتكم يا معشر القُرآنيّين يا من تقولون على الله ما لا تعلمون؟
ولا يزال المهديّ المُنتظر مُصِرّاً على (بنور) بتنزيل الصور لمن يحاور في بيان الصلوات من مُحكم الذكر حتى يتبيّن للأنصار وكافة الزوار أيّنا الكذاب الأشِر.
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخو الأنصار السابقين الأخيار المهديّ المُنتظَر؛ ناصر مُحمد اليماني.
____________
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
«بنور» ! از خدا بترس و با ظن و گمان به خداوند نسبت مده، که ظن و گمان کسی را از حق بینیاز نمیکند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا ۚ إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ ﴿۳۶﴾ }صدق الله العظيم [يونس] به فتوایی که با ظن دادهای نگاه کن:
پایان نقل قول. حال امام ناصر محمد یمانی به تو پاسخ میدهد: خدا را به شهادت میگیرم جناب «بنور» که تو با ظن به خدا نسبت میدهی و ظن و گمان کسی را از حق بینیاز نمیکند. تفسیر تو از روی ظن و گمان است و برهانی ندارد. خداوند تعالی میفرماید:
اول اینکه زمان ندا و اذان برای نماز صبح؛ در آخر شب و قبل از باز شدن مغازههاست. یعنی زمانی که در فجر، در افق شرقی، رشته سفید از رشته سیاه شب جدا میشود. این برای آن است که وقتی روزهگیران این ندا را شنیدند؛ روزه خود را آغاز نمایند و تا شب که ظهور شفق در غرب و شمس الأصیل است آن را ادامه دهند. در این زمان خورشید پشت حجاب رفته و روز تمام شده و شب با ظهور شفق در افق غربی آغاز میشود. برهان ندا دادن برای نماز صبح دراین فرموده خداوند تعالی است:
{ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ۖ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ ۚ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ ۗ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ }صدق الله العظيم [البقرة:۱۸۷] به فرموده خداوند تعالی بنگر:
{ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ۖ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ }صدق الله العظيم لذا روزه از زمانی آغاز میشود که صدای اذان برای نماز صبح بلند شود و وقت إفطار وقتی است که صدای اذان برای نمازمغرب شنیده شود. چطور ندا برای نماز صبح را بعد از باز شدن بازار و مغازهها قرار دادهای؟!! حقجویان میبینند که بازار و فروشگاهها در آخر شب باز نمیشوند و بعد از طلوع خورشید است که به تدریج بازار و مغازهها باز میشوند. اما تو با ظن به خدا نسبت میدهی، درحالیکه عقل و منطق هم این را نمیپذیرد. طوری سخن میگویی که انگار نماز فقط روزهای جمعه خوانده میشود و در روزهای دیگر نماز اقامه نمیگردد!! سبحان الله... بلکه خدا میداند وقتی را که برای نماز جمعه مقرر فرموده، زمانی است که مغازهها و بازار باز هستند و برای همین هم به مردم امر میفرماید که برایشان بهتر است فروش را رها کرده و به سوی ذکر خداوند که خطبه نماز [ذکر] است؛ بشتابند . تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَىٰ تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۵۵﴾ }صدق الله العظيم [الذاريات]
وسپس از نماز یاد شده است و بعد از تمام شدن آن، به هرجا که میخواهند بروند؛ فرقی ندارد به بازار بروند تا از فضل خدا روزی به دست آورند یا به منازلشان. اما زمان استراحت ظهر «الضهیره» بعد از خوردن غذاست که انسان احساس میکند نیاز به استراحت دارد و لذا لباس خود را کنار میگذارد و برای همین خداوند این زمان را زمانی خصوصی و برای خلوت قرار داده، نه برای فریضه واجب نماز مؤمنان. وقت استراحت ظهر «الضهیره» بعد از ظهر و برای استراحت و خوابی سبک است. اما تو تسبیح واجب خداوند را که در نماز ظهر مقرر شده و زمانی است که خورشید به وسط آسمان میرسد ومیقات نماز ظهر است نفی میکنی. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَحِينَ تُصْبِحُونَ ﴿۱۷﴾ وَلَهُ الْحَمْدُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَعَشِيًّا وَحِينَ تُظْهِرُونَ ﴿۱۸﴾ } صدق الله العظيم [الروم] از «بنور» و تمام حقجویان میز گفتگو خواهش میکنم کمی در اینجا درنگ کرده و تدبر و تفکر کنند که مقصود خداوند از این کلام چیست:
{ فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ }، آیا این یک موعد کاملاً مشخص است و یا مطلق؟! و خداوند تعالی میفرماید:
{ اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا }صدق الله العظيم [الزمر:۴۲]
پس مقصود از کلمه {حِينَ} روشن شد. معنی آن وقتی مشخص است و برای همین خداوند تعالی میفرماید: { فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ } صدق الله العظيم و این زمانی مشخص و مقصود از شفق تا عسق [آغاز گسترده تاریکی و ظلمت شب] و موعد تسبیح خداوند در طی نماز مغرب و عشاء است.
اما فرموده خداوند تعالی: { وَحِينَ تُصْبِحُونَ }، این موعدی مشخص و معلوم برای فریضه تسبیح خداوند طی نماز فجر است و زمانی که صبح روی نمایانده و ستارهها از دید ناظر مخفی میشوند. این قبل از طلوع خورشید و در«میقات ظل» [سپیده دم = نیم سایه اول صبح] است و موعد اقامه نماز صبح است، نه موعد اذان؛ بلکه این موعدی است که باید نماز صبح بهجا آورده شود؛ یعنی زمانی که شب پشت کرده و صبح رخ مینماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ ﴿۳۳﴾ وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ ﴿۳۴﴾ }صدق الله العظيم [المدثر] و این میعاد مکرم تسبیح خداوند در نماز صبح روزجدید است.
پس مقصود ازکلام خداوند تعالی برایتان روشن شد که میفرماید:
{ فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَحِينَ تُصْبِحُونَ } صدق الله العظيم مقصود موعدی مشخص برای فریضه نمازی است که بر مؤمنان واجب شده است.
و به سراغ این فرموده خداوند تعالی میآییم:
{ فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَحِينَ تُصْبِحُونَ ﴿۱۷﴾ وَلَهُ الْحَمْدُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَعَشِيًّا وَحِينَ تُظْهِرُونَ ﴿۱۸﴾ }صدق الله العظيم [الروم] برایتان روشن میشود که در زمان ظهر نمازی بر مؤمنان واجب شده است و موعد آن وسط دو طرف روز [پیش از ظهر و بعد از ظهر] است و زمانی است که روز به نیمه تقسیم میشود. اما سؤالی که مطرح میشود این است: مقصود خداوند تعالی چیست که میفرماید: { وَعَشِيًّا وَحِينَ تُظْهِرُونَ }صدق الله العظيم؟! چرا اول صحبت عصر به میان آمده و سپس ظهر؟! [مترجم: مقصود از العشی عصر وقبل ازغروب آفتاب است] علت این است که نماز عصر و ظهر از هم جدا نیستند و با با هم به صورت جمع تقدیم [در موعد نماز ظهر] و یا جمع تأخیر [در موعد نماز عصر] اقامه میشوند؛ برای همین میبینید که اینجا نماز عصر مقدم بر ظهر بیان شده است: { وَعَشِيًّا وَحِينَ تُظْهِرُونَ }صدق الله العظيم.
پیش از این از آیات محکم کتاب درمورد موعد «العشی» توضیح دادیم و گفتیم قبل از غروب آفتاب است و برهان آن هم این فرموده خداوند تعالی است:
{ وَوَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَيْمَانَ ۚ نِعْمَ الْعَبْدُ ۖ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿۳۰﴾ إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ ﴿۳۱﴾ فَقَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَن ذِكْرِ رَبِّي حَتَّىٰ تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ ﴿۳۲﴾ رُدُّوهَا عَلَيَّ ۖ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالْأَعْنَاقِ ﴿۳۳﴾ }صدق الله العظيم [ص]
پس برایتان روشن شد که «العشی» قبل ازغروب آفتاب و موعد نماز عصر است، اما اینکه در اینجا ذکر میشود: { وَعَشِيًّا وَحِينَ تُظْهِرُونَ } صدق الله العظيم، و ذکر موعد عصر اول آمده و سپس ظهر بیان میشود از آنجایی است که خداوند میخواهد کار بر شما آسان باشد و سخت نمیگیرد و ازاینجا برهان تجمیع نماز ظهر و عصر به صورت تقدم یا تأخر روشن میگردد [مترجم: در جمع تقدم اول نماز ظهر و سپس عصر در موعد نماز ظهر بهجا آورده میشود . درحالیکه در تجمیع به صورت تأخر اول نماز عصر و سپس نماز ظهر در موعد نماز عصر بهجا آورده میشوند] آیا پروا نمیکنید!!
برهان برپایی نماز ظهر و عصر با هم به صورت تقدمی را در این فرموده خداوند تعالی پیدا میکنید:
{ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّيْلِ } صدق الله العظيم [هود:۱۱۴] و لازم است بدانید مقصود از «طرفی النهار» غروب و طلوع آفتاب نیست، بلکه مقصود این است که خورشید روز را به دو نیمه تقسیم میکند؛ نیمه قبل از ظهر [الغدو] و نیمه بعد از ظهر[العشی]. موعد نماز ظهر بین این دو طرف روز [قبل از ظهر و بعد از ظهر] است و از آنجا که چنین بیانی از روی ظن و گمان نیست؛ برهان آن را در این فرموده خداوند تعالی مییابید:
{ فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا } صدق الله العظيم، سپس موعد نمازعشاء و مغرب که دراوایل شب است روشن میشود:
{ وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ }صدق الله العظيم،
و سپس برایتان روشن میشود، مقصود خداوند چیست که میفرماید:
{ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَىٰ }صدق الله العظيم،
و به حق مقصود از «اطراف النهار» سمت غرب و شرق روز [یعنی غروب و طلوع خورشید] نیست چون این دو زمان مربوط به نماز صبح و عصر هستند که ذکر آنها به این ترتیب آمده است:
{ فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا }صدق الله العظيم.
سپس از نماز مغرب و عشاء یاد میشود که در اوایل شب اقامه میشوند: { وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ } صدق الله العظيم،
آیا جز موعد نماز ظهر چیزی میماند؟ و لذا خداوند تعالی میفرماید:
{ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَىٰ }صدق الله العظيم. «بنور» ! این هم برهان آشکاری که ما درمورد نماز ظهر و عصربرایت آوردیم و از آنجا که بیان تو تنها با توجه به ظاهر آیهها نوشته شده و تدبر و تفکر نشده که آیا با آیات دیگرمحکم کتاب تناقض دارد یا نه؛ حاصل این است که بیانت از روی گمان و ظن باشد و با این فرموده خداوند تعالی در تناقض قرار گیرد که میفرماید: { وَعَشِيًّا وَحِينَ تُظْهِرُونَ }صدق الله العظيم در این آیه خداوند به شما اجازه میدهد نماز عصر و ظهر را با هم بهجا آورید حال یا به صورت تقدم [در موعد نماز ظهر] و یا به صورت تأخر [در موعد نماز عصر]. علت اینکه اجازه داده شده نمازها با هم اقامه شوند هم، مسافرانی هستند که بعد از ظهر سفر میکنند و میتوانند نماز ظهر و عصر را در موعد نماز ظهر [جمع تقدم] بهجا آورند. جناب «بنور» ! به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم که نمازهای واجب [روزانه] پنج نوبت نماز است و هر نماز چه در سفر و چه درحضر [غیر سفر] دو رکعتی است. خداوند به شما اجازه داده تا نماز ظهر را با نماز عصر به صورت تأخیری [در وقت نماز عصر] اقامه کنید و یا نماز عصر را همراه نماز ظهر به صورت جمع تقدم [موعد نماز ظهر] بهجا آورید و این هم ازروی حکمت بالغه خداوند است اگر میدانستید...تا اگر در محل سکونت و درحالیکه مسافر نباشید، مورد حمله کفار قرار گیرید و کسانی که در موعد نماز ظهر، آن را همراه نماز عصر با هم خواندهاند، در صورت تعرض و مکر کافران، حین نماز عصر؛ بتوانند از آبرو و دیار شما دفاع کنند.
ممکن است کس دیگری بخواهد سخن مرا قطع کرده وبگوید: «ای مهدی منتظر! اگر زمان نماز صبح کافران مکر و حیله بکار برند چه؟» . مهدی منتظر در پاسخ میگوید: خداوند درکتاب خود شرط محکمی برای نماز شکسته [قصر] مقرر فرموده است:
{ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَن يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا }صدق الله العظيم [النساء:۱۰۱] و اگر بگوید: «مهدی منتظر! اگر ندانند که کافران حین نماز صبح در فکر فتنه و جنگ هستند چه؟». مهدی منتظر در جواب میگوید: باید بر طبق شواهد و دلایل جوانب احتیاط را رعایت کنید و اگر متوجه خطری نشدید به خداوند توکل نمایید که هرکس به خدا توکل کند؛ خدا برایش کافی است ودر زمان خطر برای حراست شما در حین نماز صبح کسی را مأمور مینماید؛ ملائکهی شب و روز که نگهبانان و شاهدان نماز صبح هستند . تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا }صدق الله العظيم [الإسراء:۷۸]
همانا که ملائکه خداوند رحمن در دنیا و آخرت اولیای شما هستند و برای همین میگویند:
{ نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ }صدق الله العظيم [فصلت:۳۱] اما این برای کسی است که به خدا توکل داشته باشد. هرکس به خدا توکل کند؛ خداوند برای او کافی است و از نزد خود برای او نگهبان میفرستد. خداوند تعالی میفرماید:
شاید یک نفر دیگر سؤال کند: «پس کفار در حین نماز صبح نمیتوانند ما را به قتل برسانند». با فرموده خداوند تعالی به او پاسخ میدهیم:
{ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ }صدق الله العظيم [الرعد:۱۱]
تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند، نمیتوانند آنچه را که خدا برایت مقدر نموده تغییر دهند و امور به سوی خداوند بازمیگردد که تصدیق فرموده خداوند تعالی است. برخی از شما خواهان آخرت و شهادت هستید و میخواهید در پیشگاه خداوند با شهادت به قتل برسید. برخی از شما هم میخواهید در دنیا بمانید تا به حب و قرب بیشتر الهی برسید و برخی هم به خاطر حب دنیا میخواهید بیشتر در دنیا بمانید و به این راضی هستید و سهمتان از علم همین قدر است. اینها مردمی هستند که تعقل نمیکنند. به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم! حیات و زندگی شما برای خداوند نیست، مگر اینکه تنها به خاطر خدا بخواهید در این دنیا بمانید. کسانی هم که میخواهند در راه خدا بمیرند؛ آنها هم به دنبال حیات حق هستند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ﴿۱۶۹﴾ }صدق الله العظيم [آل عمران] و اینها در طلب مرگ هستند تا به بهشت و حورالعین و نعیم برسند که آن جایگاهی عظیم است و آنان به همین خرسندند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
و گرامیتر از اینها؛ کسانی هستند که محبوب خداوند و محب او [یحبهم الله و یحبونه] آنها از مرگ در راه خدا نمیترسند، ولی آرزو دارند خداوند آنها را در این دنیا نگاه دارد تا «هدف حق» محقق گردد و در طول حیاتشان برای اعتلای کلمة الله تلاش میکنند تا «هدف حق» و هدایت [همه مردم] محقق شود و کلمة الله اعتلا یابد و تمام مردم به یک امت تبدیل شوند که در راه راست گام برمیدارند. با اینکه از شدت اشتیاق برای دیدن پروردگارشان، حیات دنیا برای آنان مانند زندان بوده و به نظرشان بسیار طولانی میآید؛ اما غایت و هدف نهایی آنان عبادت رضوان خداوند است. رضوان خدا غایت آنان است نه وسیله.... آنها مردمانی هستند که محبوب خداوندند و محب او، و تا نعیم اعظم محقق نشود؛ خداوند نمیتواند آنها را با تمام ملکوت خود راضی کند.
ممکن است کسی سخن مرا قطع کرده و بگوید: «ناصر محمد یمانی از خدا بترس! چطور میگویی: خداوند نمیتواند آنها را با تمام ملکوت خود راضی کند؟ مگر خداوند قادر بر هر کاری [علی کل شیء قدیر] نیست؟!» مهدی منتظر در پاسخ میگوید: من برای قدرت پروردگار سبحان حد و حدود قائل نشدم. او میتواند تمام ملکوت خود را به آنان عطا نماید و همان قدر تا بی نهایت به آن بیفزاید؛ ولی این عطا تنها باعث اصرار و پافشاری بیشتر آنها برای تحقق نعیمی میشود که از تمام ملکوت خدا بزرگتر است و این نعیم، یعنی: «خداوندی که آنها را دوست دارد و محبوب آنهاست؛ در نفس خود راضی گردیده و برای بندگانی که در حق خود ظلم کردهاند؛ حزین و متحسر نباشد» و ای،ن نه از روی مهربانی و رحمت نسبت به انسانهاست؛ بلکه چون میدانند حبیب آنها خداوند، ارحم الراحمین است؛ از حزن و تحسر او نسبت به بندگان باخبرند و برای همین نعیم جنت و حورالعین را رد کرده و میخواهند پروردگارشان راضی باشد؛ آن هم نه فقط از خودشان؛ بلکه میخواهند خداوند در نفس خود راضی باشد. اما رضوان نفس خداوند محقق نمیشود، مگر اینکه بندگان خدا مشمول رحمت او گردند. اینان مردمی هستند که محبتشان به خدا، بیش از محبت به نعیم خداوند در دنیا و آخرت است. آنها گروهی هستند که { يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ} خداوند آنان را دوست دارد و آنان نیز خداوند را دوست دارند. اینها ربانییونی هستند که بهترین مردم و آفریدههای خدایند، نه از انبیا هستند و نه از شهدا؛ ولی در روزی که مردم در پیشگاه «الرحمن» گردآورده میشوند؛ این گروه میهمانان مکرم خداوندند که بر بالای منابر نور جای گرفته و انبیا و شهدا به ایشان غبطه میخورند و من از راستگویانم. به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم! کسی که از آنان باشد میداند ناصر محمد یمانی بیهیچ شکوتردیدی به حق مهدی منتظر است و احدی نمیتواند او را از حق بگرداند و به فتنه بیندازد. علت هم این است به شدت قانع شده که حب و قرب و نعیم رضوان نفس خداوند به حق نعیمی است که از بهشت خداوند بسیار بزرگتر است و چون کاملا قانع شدهاند، پروردگارشان نمیتواند آنها را با نعیم و ملک مادی راضی کند؛ چون هرچه که بوده و باشد؛ ملکی مادی است. آنها از پروردگارشان میخواهند، نعیمی را محقق سازد که از ملکوت دنیا و آخرت عظیمتر است. آنها میخواهند کسی که محب آنها و محبوبشان است یعنی خداوند تعالی راضی شود و متحسر و حزین نباشد. چقدر حب آنها برای خداوند، بزرگ است و چقدر حب خداوند نسبت به ایشان عظیم؛ آنها مردمانی هستند که { يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ } و هدف حق خلقت خود را محقق کردهاند. آنها عابد رضوان پروردگارشان هستند و این رضوان برایشان وسیله نیست؛ غایت آنان است. پس خدا آنان را دوست دارد و ایشان را مقربترین بندگان خود خواهد کرد. چقدر آنان نزد خداوند گرامی هستند؛ کسانی که نه درباره مهدی منتظر به ناحق مبالغه میکنند و نه درباره مُحمد رسولالله که صلوات خدا بر او و بر همه ما و بر آنان باد. نمیگویند در راه حب و قرب خدا چگونه میتوانیم با مهدی منتظر رقابت کنیم و او برای حب و قرب خدا به ما اولویت دارد چون خلیفه مکرم خداوند است. خیر... خیر.... خداوند به آنها فرمان داده که به مسیر هدایت رسول و خلیفه حق او اقتدا کرده و از آنها پیروی نمایند و برای حب و قرب خدا با تمام بندگان مکرم خداوند رقابت نمایند. همه ما می خواهیم رضوان خداوند درنفسش محقق شود؛ ما رضوان خدا را نه به عنوان وسیله که غایت خود دانسته و عبادت میکنیم. اما کسانی که رضوان خداوند را به عنوان وسیله عبادت میکنند تا به هدفشان که جنت نعیم و حورالعین است برسند؛ از بهشت محروم نخواهند شد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۱۷۰﴾ }صدق الله العظيم [آل عمران] و اما ربانییونی که نعیم رضوان پروردگارشان را به عنوان غایت خود عبادت میکنند، تا زمانی که نعیم بزرگتر برایشان محقق نشود، از بهشت خداوند مسرور نمیشوند و اگر فرمان ورود به بهشت داده شود؛ خواهند گفت: «خدایا آیا هدف از خلقت ما این بود که ما را به بهشت بفرستی؟!» پاسخ پروردگارشان این خواهد بود:
اینها از گرامیترین متقیان هستند و در بهشت محشور نمیشوند، چون به آن راضی نیستند؛ بلکه در پیشگاه خداوند رحمن گرد خواهند آمد. آنها میهمانان مکرمی هستند که انبیا و شهدا به ایشان غبطه میخورند؛ همان گونه که مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم، در حدیثی حق درمورد آنان فتوا داده است. ولی کسانی که ایمانشان به خداوند آلوده به شرک است و بندگان مقرب خدا را با او شریک قرار دادهاند؛ حق را باطل میبینند و باطل را حق و وای بر آنها ...وای بر آنها....آنها به علت بزرگداشت انبیا و رسولان خدا، قدر خدایشان را آنگونه که باید نشناخته و نسبت به او معرفت نیافتهاند. همانا که این تعظیم و بزرگداشتی باطل است که بندهای را مورد تعظیم قرار داده و او را حد [خط قرمز] برای حب و قرب بدانند و معتقد باشند کسی حق ندارد و نباید برای حب و قرب خدا، با آن بنده رقابت کند و این شرک به خداوند است.. ای مؤمنانی که به خاطر تعظیم و بزرگداشت بندگان مقرب خداَ گرفتار شرک شدهاید آگاه باشید..... خداوند تعالی میفرماید:
{ وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلَّا وَهُم مُّشْرِكُونَ ﴿۱۰۶﴾ }صدق الله العظيم [يوسف] { وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ ۖ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ ﴿۱۳﴾ }صدق الله العظيم [لقمان] از خدایی پروا کنید که شما را به رقابت در راه حب و قرب و نعیم رضوان نفسش دعوت میکند:
{ فَذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ ۖ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ ۖ فَأَنَّىٰ تُصْرَفُونَ ﴿۳۲﴾ } صدق الله العظيم [يونس] جناب «بنور» از خدا بترس... چگونه کسی که تو را به عبادت خداوند یکتا و رقابت در راه حب و قرب پروردگارم دعوت میکند و میخواهد تحقق رضوان نفس خداوند سبحان و تعالی را در پیش گیری، میتواند کذاب باشد...تو درمورد ناصر محمد یمانی فتوا دادهای که او دروغگویی گستاخ است؛ آیا دعوت به سوی حق افترا و بهتان است؟! چه کسی تو را از عذاب روز عقیم نجات میدهد؛ ای کسی که مردم را از راه راست باز میداری؟...تو همچنین خواهان مباهله با مهدی منتظری، ولی قسم به پروردگار عالمیان اگر با تو مباهله کنم؛ پروردگارم همان گونه که ابلیس را تا یوم الدین لعنت کرد؛ تو را هم لعنت خواهد کرد. از خدا بترس و غرور تعصب تو را به گناه نکشاند برادر گرامی. تو هم جزئی از هدف من هستی و من در حق تو افراط نمیکنم و اگر برای مباهله اصرار داری؛ من به خود لعنت میفرستم اگر دروغگو بوده و مهدی منتظر حق پروردگار عالم نباشم. اما چون من بیهیچ شکوتردید مهدی منتظرم و ایمان من به اینکه پروردگارم مرا انتخاب کرده مانند ایمانم به این است که خداوند پروردگار یکتا و بی شریک است، برای همین از لعنت خدا نمیترسم؛ چون کسی از لعنت خدا میترسد که به ناحق به خداوند نسبت دروغ و کذب دهد. . وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين.
برادرتان امام مهدی منتظر، کسی که در انتظار تصدیق شدن از جانب شماست تا در کنار بیت عتیق در برابرتان ظاهر شود؛ ناصر محمد یمانی
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
ويا بنور اتقِ الله ولا تقل عليه بالظن فإنّ الظنّ لا يغني من الحقّ شيئاً. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا ۚ إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ ﴿36﴾} صدق الله العظيم [يونس]
فانظر لفتواك بالظنّ ونقتبس من بيانك ما يلي:
انتهى الاقتباس.
ومن ثُمّ يردُ عليك الإمام ناصر مُحمد اليماني: أشهدُ لله يا بنور أنّك تقول على الله بالظنّ الذي لا يغُني من الحقّ شيئاً! وتفسيرك تفسير ظنّيٌّ وليس لهُ بُرهانٌ. وقال الله تعالى: {وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا ۚ إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ ﴿36﴾} صدق الله العظيم [يونس].
وأقول أولاً إنّ النداء لصلاة الفجر هو في وقت آخر الليل قبل أن تُفتح المتاجر حين يتبيّن لكم الخيط الأبيض من الخيط الأسود من الفجر بالأفق الشرقي، ولذلك حتى إذا سمع النداء الصائمون يبدأوا صومهم فيتمّونه إلى الليل حين ظهور الشفق الغربي لشمس الأصيل التي توارت وراء الحجاب فينتهي النهار ويبدأ الليل بظهور الشفق بالأفق الغربي، والبرهان لنداء صلاة الفجر في قول الله تعالى: {وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ۖ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ ۚ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ ۗ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:187].
فانظر قول الله تعالى: {وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ۖ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ} صدق الله العظيم، إذاً بدء الصيام هو بسماع النداء لصلاة الفجر وأما الإفطار فهو بسماع النداء لصلاة المغرب، فكيف تجعل النداء لصلاة الفجر من بعد أن تُفتح المحلات والأسواق؟ ولكن هذا لن يجده الباحثون عن الحقّ أنّ الأسواق والمعارض تُفتح لتداول البيع في آخر الليل؛ بل بعد طلوع الشمس تبدأ الأسواق والمحلات شيئاً فشيئاً، ولكنّك تقول على الله بالظنّ الذي يُخالف للعقل والمنطق؛ بل جعلت وكأن الصلوات ليست إلّا يوم الجمعة، سبحان ربي! بل لأنّه يعلم أنه قد أنزل صلاة الجمعة في وقت تكون كافة المحلات والأسواق مفتوحة جميعاً ولذلك أمرهم إن يريدوا الخير لأنفسهم أن يذروا البيع فيسعوا إلى ذكر الله وهي الخطبة. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَىٰ تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ ﴿55﴾} صدق الله العظيم [الذاريات].
ومن ثُمّ ذكر الصلاة حتى إذا قُضيت فيذهبوا أينما يشاءوا سواءً إلى أسواقهم ليبتغوا من فضل الله أو إلى بيوتهم، وأما ميقات الظهيرة فذلك بعد تناول وجبة الغداء يشعر المرء أنه يُريد أن يسترخي فقد يضع ثيابه ولذلك جعل الله ذلك ميقات عورة وليس فيه قيام صلاةٍ مفروضةٍ على المؤمنين، فوقت الظهيرة هو ما بعد الظُهر في القيلولة، ولكنك تنفي التسبيح لله المفروض في صلاة الظُهر حين تكون الشمس بمنتصف السماء وذلك ميقات النداء لصلاة الظُهر. تصديقاً لقول الله تعالى: {فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَحِينَ تُصْبِحُونَ ﴿17﴾ وَلَهُ الْحَمْدُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَعَشِيًّا وَحِينَ تُظْهِرُونَ ﴿18﴾} صدق الله العظيم [الروم].
وأرجو من بنور وجميع الباحثين عن الحقّ في طاولة الحوار التوقف قليلاً هُنا للتفكر والتدبر فما يقصد الله بقوله: {فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ}، فهل ذلك ميقاتٌ معلوم بالضبط أم مطلق؟ وقال الله تعالى: {اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا} صدق الله العظيم [الزمر:42]. فيتبيّن لكم المقصود بقوله: {حِينَ} أنه وقتٌ معلوم، ولذلك قال الله تعالى: {فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ} صدق الله العظيم، وذلك وقتٌ معلوم في أول الليل من الشفق إلى الغسق لبداية الظُلمة ميقات التسبيح لصلاة المغرب والعشاء.
وأما قول الله تعالى: {وَحِينَ تُصْبِحُونَ}، وذلك ميقاتٌ معلوم لفرض التسبيح في صلاة الفجر حين يُسفر الصبح فتدبر النجوم عن الناظر، وذلك قبل طلوع الشمس في ميقات الظل وذلك ميقات الإقامة لصلاة الفجر وليس ميقات النداء؛ بل ميقات الإقامة لأداء صلاة الفجر حين يدبر الليل ويسفر الصبح. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ ﴿33﴾ وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ ﴿34﴾} صدق الله العظيم [المدثر]؛ وذلك ميقاتٌ مُكرَمٌ للتسبيح لله في صلاة فجر اليوم الجديد. فتبيّن لكم أنّ المُراد من قول الله تعالى: {فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَحِينَ تُصْبِحُونَ} إنه يقصد ميقاتٌ معلوم لصلاةٍ مفروضةٍ على المؤمنين.
ونأتي لقول الله تعالى: {فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَحِينَ تُصْبِحُونَ ﴿17﴾ وَلَهُ الْحَمْدُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَعَشِيًّا وَحِينَ تُظْهِرُونَ ﴿18﴾} صدق الله العظيم [الروم].
فتبيّن لكم حين الظُهر أنّه توجد فيه صلاةٌ مفروضةٌ على المؤمنين في ميقات المُنتصف بين طرف نهار الغدو ونهار العشي حين يقتسم النهار إلى نصفين، ولكن السؤال الذي يطرح نفسه هو لماذا قال الله تعالى: {وَعَشِيًّا وَحِينَ تُظْهِرُونَ} صدق الله العظيم؟ فلماذا ذكر العصر ومن ثُمّ الظُهر؟ وذلك لأنّ صلاة العصر والظُهر لا يفترقان إما أن تكون جمع تأخير أو جمع تقديم، ولذلك تجدوه قدّم صلاة العصر على صلاة الظُهر، بقول الله تعالى: {وَعَشِيًّا وَحِينَ تُظْهِرُونَ} صدق الله العظيم.
وسبق بيان ميقات العشي من مُحكم الكتاب وأنّه قبل غروب الشمس، والبرهان تجدوه في قول الله تعالى: {وَوَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَيْمَانَ ۚ نِعْمَ الْعَبْدُ ۖ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿30﴾ إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ ﴿31﴾ فَقَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَن ذِكْرِ رَبِّي حَتَّىٰ تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ ﴿32﴾ رُدُّوهَا عَلَيَّ ۖ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالْأَعْنَاقِ ﴿33﴾} صدق الله العظيم [ص].
فتبيّن لكم إنّ العشي هو قبل غروب الشمس وذلك ميقات صلاة العصر، ولكنّكم تجدون قوله تعالى: {وَعَشِيًّا وَحِينَ تُظْهِرُونَ} صدق الله العظيم، فتجدون أنّه ذكر العصر ومن ثُمّ الظُهر وذلك ليكون استنباط البُرهان لجمع التأخير والتقديم لصلاة الظُهر والعصر. ويُريدُ الله بكم اليُسر ولا يُريدُ بكم العُسر. أفلا تتقون؟
وكذلك تجدون البُرهان لقيام صلاة الظُهر والعصر جمع تقديم في قول الله تعالى: {وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّيْلِ} صدق الله العظيم [هود:114]، وحتى تعلموا إنه يقصد بقوله طرفي النهار إنه ليس بطرفه عند الغروب ولا عند الشروق، بل يقصد حين تقسم الشمس النهار إلى شطرين وهم نهار الغدو ونهار العشي، فيكون ميقات الظُهر بين طرفي نهار الغدو ونهار العشي. وبما إنّ هذا البيان ليس بقول الظن ولذلك تجدون البُرهان لذلك في قول الله تعالى: {فَاصْبِرْعَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا ۖ وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِلَعَلَّكَ تَرْضَىٰ﴿130﴾} صدق الله العظيم [طه].
فانظروا كيف إنّه ذكر صلاة الفجر والعصر بقول الله تعالى: {فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا} صدق الله العظيم، ومن ثُمّ ذكر صلاة العشاء والمغرب في ميقات أول الليل بقوله تعالى: {وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ} صدق الله العظيم، ومن ثُمّ يتبيّن لكم قول الله تعالى: {وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَىٰ} صدق الله العظيم، إنه حقاً لم يقصد طرف النهار من جهة الغرب ولا طرف النهار من جهة الشرق، نظراً لأنّه ذكر صلاة الفجر والعصر بقوله تعالى: {فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا} صدق الله العظيم. ومن ثُمّ ذكر صلاة المغرب والعشاء في آناء أول الليل بقوله تعالى: {وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ} صدق الله العظيم، فهل بقي غير ميقات الظُهر؟ ولذلك قال الله تعالى: {وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَىٰ} صدق الله العظيم.
فها نحن آتيناك بالبُرهان المُبين لصلاة الظُهر والعصر يا بنور، وبما أنّ بيانك يتبع فقط ظاهر الآيات من غير تدبّرٍ ولا تفكّرٍ هل يُناقض بيانك آياتٍ أُخرى في الكتاب من الآيات المُحكمات، وبما أنّ بيانك أصبح ظنّيٌّ فسوف تُعرض عن قول الله تعالى: {وَعَشِيًّا وَحِينَ تُظْهِرُونَ} صدق الله العظيم؛ فهذا يعني إنّه أذن لكم بصلاة العصر والظُهر جمع تأخير أو جمع تقديم، وسبب الإذن بجمع التقديم من أجل المُسافرين من بعد الظُهر فيستطيعون أن يصلّوا الظُهر والعصر جمع تقديم. ويا بنور والله الذي لا إله غيره إنّ الصلوات المفروضات هي خمس صلوات ولكل صلاةٍ ركعتين فرضاً في سفر أو في حضر، وسمح الله لكم أن تجمعوا الظُهر مع العصر جمع تأخير أو تجمعوا العصر مع الظُهر جمع تقديم لحكمةٍ بالغةٍ لو كنتم تعلمون، حتى إذا غزاكم الكفار في الحضر أثناء صلواتكم فيستطيع الذين صلّوا الظُهر مع العصر جمع تقديم الدفاع عن أعراضكم ودياركم إذا أراد المكر بكم الذين كفروا أثناء صلاتكم في الحضر.
ولربّما يودّ أن يقاطعني آخر فيقول: "ويا أيها المهديّ المُنتظَر، وكيف إذا مكر بهم الذين كفروا أثناء صلاة الفجر؟". ومن ثُمّ يردُ عليه المهديّ المُنتظَر وأقول: لقد علّمكم الله بالشرط المُحكم في كتاب الله لصلاة القصر: {فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَن يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا} صدق الله العظيم [النساء:101].
وإن قال: "ولكن يا أيها المهديّ المُنتظَر فإذا لم يكونوا يعلمون بفتنة الكفار المُدبّرة أثناء صلاة الفجر؟" ومن ثُمّ يردُ عليهم المهديّ المُنتظر، وأقول: فإنما تأخذوا حذركم من البينات، وإذا لم يتبين لكم الخطر فتوكلوا على الله ومن يتوكل على الله فهو حسبه فقد وكّل بحراستكم في صلاة الفجر عند الخطر الحرسَ الذين يشهدون صلاة الفجر من ملائكة الليل والنهار. تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا} صدق الله العظيم [الإسراء:78]، وإنما ملائكة الرحمن أولياؤكم في الحياة الدُنيا وفي الآخرة، ولذلك قالوا: {نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ} صدق الله العظيم [فصلت:31]، ولكن ذلك لمن توكّل على الله ومن يتوكل على الله فهو حسبه ويرسل إليه حرساً من عنده. وقال الله تعالى: {لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ ۗ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ ﴿11﴾} صدق الله العظيم [الرعد].
ولربما يودّ أن يقاطعني آخر فيقول: "إذاً لن يستطيع قتلنا الكُفارُ أثناء صلاة الفجر". ومن ثُمّ نردُ عليه بقول الله تعالى: {وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ} صدق الله العظيم [الرعد:11]، فلن يستطيع أن يمنع عنك القدر الذي كتبه الله لك كافة من في السماوات والأرض وإلى الله تُرجع الأمور تصديقاً لقول الله تعالى أنّ منكم من يُريدُ الآخرة ويُريدُ الشهادة فيقتل شهيداً وهو بين يدي ربه، ومنكم من يُريدُ البقاء من أجل الله ليزداد بحُبه وقُربه، ومنكم من يُريدُ الدُنيا ومن كان يُريدُ البقاء في الحياة الدُنيا محبةً للحياة الدُنيا فقد رضي بها وذلك مبلغهم من العلم أولئك قومٌ لا يعقلون. ألا والله الذي لا إله غيره إنها لن تكون حياتكم لله حتى لا تريدوا البقاء في هذه الدُنيا إلّا من أجل الله، وكذلك الذين يُريدون الممات من أجل الله فأولئك طلبوا الحياة الحقّ. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ﴿169﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
وأكرم منهم قوم يحبهم ويحبونه، فهم لا يحذرون من الموت في سبيل الله ويرجون من الله أن يُبقيهم في هذه الحياة حتى يتحقق الهدف الحقّ، فيشاركوا طيلة حياتهم في إعلاء كلمة الله حتى يتحقق الهدف الحقّ والهُدى فتكون كلمة الله هي العليا فيصبح الناس أمةً واحدةً على صراطٍ مُستقيمٍ برغم إن الحياة الدُنيا كالحبس عليهم وطويلة على قلوبهم من شدّة اشتياقهم للقاء ربهم ولكنهم يعبدون رضوان الله كغايةٍ وليس كوسيلةٍ؛ أولئك قومٌ يحبهم ويحبونه لن يستطيع الله أن يرضيهم بملكوته أجمعين حتى يتحقق النعيم الأعظم.
ولربما يود أن يقاطعني أحد عُلماء الأمّة ويقول: "اتقِ الله يا ناصر مُحمد اليماني فكيف تقول: (لن يستطيع الله أن يرضيهم بملكوته أجمعين) أليس الله على كُلّ شيءً قدير؟" ومن ثُمّ يردّ عليه المهديّ المُنتظَر وأقول: إنّي لم أُحدد قدرة ربي سُبحانه فهو قادر أن يؤتيهم ملكوته ثُمّ يزيدهم بمثله ثُمّ يزيدهم بمثله إلى ما لا نهاية، ولكن ذلك العرض لا ولن يزيدهم إلّا إصراراً وتثبيتاً على تحقيق النعيم الأعظم من ملكوت الله أجمعين، وهو أن يكون الذي يحبهم ويحبونه قد رضي في نفسه فلم يعُد مُتحسراً ولا حزيناً على عباده الذين ظلموا أنفسهم، وليس ذلك منهم رحمةً بالناس بل لأنّ حبيبهم هو أرحم منهم بعباده ولذلك علموا بعظيم حُزنه وتحسره على عباده ورفضوا نعيم الجنة وحورها ويُريدون من ربهم أن يرضى وليس فقط يرضى عليهم؛ بل يريدون من ربهم أن يرضى في نفسه، ولكن لن يتحقق رضوان الله في نفسه حتى يُدخل عباده في رحمته، أولئك قوم أحبوا الله بالحُبّ الأعظم من حُبّ نعيم الدُنيا والآخرة؛ أولئك قومٌ {يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ}؛ أولئك الربانيون صفوة البشرية وخير البريّة ليسُوا بأنبياء ولا شُهداء، يتمّ حشرهم إلى الرحمن وفداً مُكرمين على منابر من نور يغبطهم الأنبياء والشُهداء وإنّا لصادقون، فمن كان منهم فوالله الذي لا إله غيره ليعلم أنّ ناصر مُحمد اليماني هو حقاً المهديّ المُنتظَر لا شك ولا ريب ولن يستطيع فتنته عن الحقّ أحدٌ وذلك بسبب اقتناعه الشديد بأنّ حُبّ الله وقربه ونعيم رضوان نفسه هو حقاً النعيم الأعظم من جنته، وبسبب اقتناعهم الشديد أنّ ربهم حقاً لن يستطيع أن يرضيهم بنعيم المُلك المادي فهو ليس إلا مُلكٌ مادي مهما كان ومهما يكون؛ بل يريدون من ربهم تحقيق النعيم الأعظم من ملكوت الدُنيا والآخرة وهو أن يكون من يحبهم ويحبونه قد رضي ولم يعد متحسراً ولا حزيناً، فما أعظم حبهم لله وما أعظم حب الله لهم أولئك قوم {يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ} حقّقوا الهدف الحقّ من خلقهم، فهم لرضوان ربهم عابدون وليس كوسيلة بل كغاية فأحبّهم الله وجعلهم من أقرب المُقربين من عباده، فما أكرمهم عند ربهم؛ أولئك قومٌ لم يُبالغوا بغير الحقّ في تعظيم المهديّ المُنتظَر ولا مُحمد رسول الله صلى الله علينا أجمعين وعليهم من ربهم، ولم يقولوا وكيف نُنافس المهديّ المُنتظَر في حُبّ الله وقربه فهو أولى أن يكون أحبّ إلى الله وأقرب كونه خليفة الله المُكرم، كلا؛ بل أمرهم الله أن يقتدوا بهُدى رسوله وخليفته الحقّ فيتّبعوا فينافسوا عباده المُكرمين في حُب الله وقربه، ونُريد جميعاً تحقيق رضوان الله في نفسه فنحن نعبد رضوان الله كغاية وليس كوسيلة، وأما الذين عبدوا رضوان الله كوسيلة فلم يحرّم الله عليهم ذلك حتى إذا تحقق هدفهم (جنة النعيم والحور العين) فتجدوهم: {فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿170﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
وأما الربانيون العابدون لنعيم رضوان ربهم كغاية فلن يفرحوا بجنّته ما لم يحقق لهم النعيم الأعظم منها وإنْ أمرهم بدخولها فسوف يقولوا: فهل الهدف من خلقنا هو حتى تدخلنا جنتك؟ ثُمّ يردُ عليهم ربهم ويقول: {وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴿56﴾ مَا أُرِيدُ مِنْهُم مِّن رِّزْقٍ وَمَا أُرِيدُ أَن يُطْعِمُونِ ﴿57﴾} صدق الله العظيم [الذاريات].
أولئك من أكرم المتّقين لن يتمّ حشرهم إلى الجنة لأنّهم لن يرضوا بها، بل تمّ حشرهم إلى الرحمن وفداً مُكرمون يغبطهم الأنبياء والشهداء كما أفتاكم بذلك مُحمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- في الحديث الحقّ، ولكن الذين لا يؤمنوا بالله إلّا وهم مُشركون به عبادَه المقربين يرون الحقّ باطلاً والباطل حقاً! فويلٌ لهم ثُمّ ويلٌ لهم، فلم يقدّروا ربهم حقّ قدره بسبب التعظيم لأنبيائه ورُسله! وإنّما التعظيم بالباطل هو أن تعظِّموا العبد فتجعلوه حداً في حُب الله وقربه فتعتقدوا أنّه لا ينبغي لأحدٍ أن ينافسه في حُب الله وقربه فذلك شركٌ بالله يا معشر المؤمنين المُشركين بسبب التعظيم لعباد الله المقربين. وقال الله تعالى: {وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلَّا وَهُم مُّشْرِكُونَ ﴿106﴾} صدق الله العظيم [يوسف].
فاتّقوا الله الذي أدعوكم إلى عبادته بالتنافس في حُبه وقربه ونعيم رضوان نفسه: {فَذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ ۖ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ ۖ فَأَنَّىٰ تُصْرَفُونَ ﴿32﴾} صدق الله العظيم [يونس].
ويا أيها البنور اتّقِ الله، فكيف يكون كذاباً من يدعوك إلى عبادة الله وحده فتنافسني في حُب ربي وقربه وتبتغي نعيم رضوان نفسه سبحانه وتعالى علواً كبيراً! ومن ثُمّ تُفتي في أمر ناصر مُحمد اليماني إنّه كذابٌ أشر! فهل الدعوة إلى الحقّ أصبحت افتراءً وزوراً؟ فمن يُنجيك من عذاب يومٍ عقيمٍ يا من تصدّ عن الصراط المُستقيم؟ وكذلك تُريد مُباهلة المهديّ المُنتظَر! ولكنّي أقسمُ برب العالمين لئن باهلتُك ليلعنك ربي كما لعن إبليس إلى يوم الدين. فاتّقِ الله ولا تأخذك العزّة بالإثم أخي الكريم فأنت جزء من هدفي فلن أفرّط فيك وإن أصررتَ على المُباهلة فسوف أقوم بلعن نفسي إن كنتُ من الكاذبين ولست المهديّ المُنتظَر الحقّ من ربّ العالمين. وبما إنّي المهديّ المُنتظَر لا شك ولا ريب مؤمن باختياري لي من ربي كمثل إيماني إنّ الله ربي الله وحده لا شريك له ولذلك فلن أخشى لعنة الله وذلك إنّما لعنة الله تُخشى مِمّن افترى على الله كذباً بغير الحقّ.
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
أخوكم الإمام المهديّ المُنتظَر الذي صار هو من ينتظركم للتصديق ليظهر لكم عند البيت العتيق؛ ناصر مُحمد اليماني.
_____________
الإمام ناصر محمد اليماني
10 - جمادی الأوّل - 1431 هـ
24 - 04 - 2010 مـ
۴- اردیبهشت -۱۳۸۹ه.ش.
01:54 صبح
ــــــــــــــــــ
الآن وقت آن است که «دلوک» را به حق بیان کرده و حکم حق آن را به جای حکم موقتی که به اذن خداوند داده بودم، بگذارم...
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين.. «بنور»! ما درباره نماز ظهر و عصر، برهانی آشکار برایت آوردیم و میبینیم در یکی از بیاناتت چنین نوشتهای:
پایان نقل قول
و امام مهدی حق پروردگارت در پاسخ میگوید: از تو تشکر میکنم که خودت در مورد خودت حکم دادی و از آنجا که تو از افراد جبون هستی، جرأت نداری مانند امام مهدی حق ناصر محمد یمانی؛ عکس و نامت را بگذاری. و اما درمورد بیان مربوط به «دلوک» ، به خدا قسم من میدانستم مقصود هنگام «اصیل» [به زردی گراییدن رنگ خورشید] است و میدانستم در زمان معلوم و معین [اجل مسمی] آن را به حق تغییر خواهم داد. من به خدا افترا نزدم، چون در آن زمان برای توضیح «دلوک» برهانی نیاوردم. علت هم این بود که عده بسیاری از حقجویان تصور نکنند من شیعه هستم و مطالب را دنبال نکنند. من هیچ کاری نه با شیعیان دارم و نه با اهل سنت و به هیچ یک از طائفههای شما تمایل و وابستگی ندارم. این حکم تغییری است که درمورد «دلوک» داده شد. ما به اذن خداوند حکم موقتی برای آن مقرر کردیم و در این مورد بین مهدی منتظر و مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم، گفتگوئی شد که درمورد بیان حق «دلوک» از من سؤال کردند و من جواب حق را به ایشان دادم. و ایشان فرمودند: [إذاً لا تثريب عليك فقد فعلت ذلك بإذن الله وسوف تقوم بتبيان الحق في الأجل المُسمى]
[ نکوهشی بر تو نیست، آن را به اذن خداوند انجام دادی و در زمان معین و اجل مسمی بیان حق آن را خواهی گذاشت] اگر دروغ گفته باشم، گناهش با من است و زمانش که رسید؛ بیان حق آن را برای مردم عالم گذاشتیم و هرکس میخواهد ایمان بیاورد و هرکس میخواهد کافر شود. به خدا قسم آیهای را به خاطر نمیآورم که بیانش را مخفی کرده باشم جز درمورد «دلوک» . چون اگر بیان حق آن را میآوردم، اقامه نماز به صورت جمع تأخیری بیان شده بود و هنوز وقت آن نبود که چنین کنم و ما هنوز مشغول اثبات تعداد نمازهای روزانه بودیم. اما الآن دیدم وقت آن است که «دلوک» را به حق بیان کرده و حکم حق آن را بگذارم و حکم موقتی که به اذن خدا داده شده بود، تغییر دهم. جدّم محمد رسولالله هم چنین میکرد. خداوند احکام موقتی را در کتاب به ایشان میآموخت و سپس آن را به احکام اصلی تغییر میداد. و اما چنین عملی باعث میشد کسانی که مانند تو بودند، نابیناتر شده و بر پلیدیشان افزوده شود. خداوند تعالی میفرماید: { وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَّكَانَ آيَةٍ ۙ وَاللَّـهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنتَ مُفْتَرٍ ۚ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۱۰۱﴾ }صدق الله العظيم [النحل] و بیانی که برای «دلوک» آورده بودم، سرخود نبود، بلکه الهام خداوند بود؛ با اینکه من بیان حق آن را میدانستم. سپس به خاطر پنهان کردن حق در نزد خود ترسیدم. تا اینکه خداوند جدّم مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم را به من نشان داد و ایشان درمورد بیان «دلوک» از من سؤال کردند و من جواب حق را دادم و ایشان فرمودند [نکوهشی بر تو نیست] پس قلبم اطمینان یافت. و الحمدلله که بیان حق آن را آوردم و عهدی را که بر گردن داشتم ادا نمودم و خدا را به شهادت میگیرم، آیه دیگری که آن را به حق بیان نکرده باشم؛ ندارم. من حق را نزد خود مخفی کردم و آنگاه که خدا خواست؛ برایتان روشن نمودم و هم چنان بیان حق را برایتان روشن کرده و به تفصیل تشریح میکنم. و اما تو... تو دو نماز از نمازهای واجب [روزانه] را انکار میکنی، نماز جمعه را هم رد میکنی؛ نماز بر جنازه میّت و نماز اعیاد را هم انکار میکنی!! تو را چه میشود که منکر سنت حق رسولالله هستی!! اما ناصر محمد یمانی سنت را رد نمیکند، مگر اینکه روایتی بر خلاف آیات محکم کتاب خدا باشد و این هم بر اساس قاعده کشف روایات دروغ است. پس اگر از صادقان و راستگویانی، عکس و نام واقعی خود را بگذار و به خداوند بزرگ قسم یاد کن که خدعه نکرده و عکس واقعی خودت را گذاشتهای و اگر ترسو و جبون هستی... ما را نیازی نیست که با افراد جبون گفتگو کنیم.. وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين.. الإمام المهدي ناصر مُحمد اليماني.
الإمام ناصر محمد اليماني
10 - 05 - 1431 هـ
24 - 04 - 2010 مـ
01:54 صباحاً
ــــــــــــــــــ
إنّ الوقت قد حان لبيان الدلوك بالحقّ ونقوم بتنزيل حُكمها الحقّ غير الحكم المؤقت بإذن الله ..
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
ويا بنور قد آتيناك بالبُرهان المُبين لصلاة الظُهر والعصر، وأرى في أحد بياناتك ما يلي:
انتهى الاقتباس.
ومن ثُمّ يردُ عليك الإمام المهديّ الحقّ من ربك وأقول: إني أشكرك فقد حكمت على نفسك بنفسك، وبما أنّك من الجُبناء ولذلك لم تجرؤ بتنزيل صورتك واسمك كما فعل الإمام المهديّ الحقّ ناصر مُحمد اليماني.
وأما بالنسبة لبيان الدلوك فوالله إنّي أعلم إنّه عند الأصيل وأعلم إنّي سوف أبدله بالحقّ في الأجل المُسمى، ولم أفترِ على الله لأني لم أقُم بتنزيل البُرهان على الدلوك وذلك حتى لا يظنّ كثيرٌ من الباحثين عن الحقّ إني شيعي فيرجعوا عن مُتابعة أمري، وأنا لستُ من الشيعة في شيء ولا من السُّنّة ولا أنتمي لأيّ طائفة منكم، وهذه حُكم تبديل الدلوك وجعلنا لها حُكماً مؤقتاً بإذن الله وجرى في ذلك حوار بين المهديّ المُنتظر ومُحمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- فسألني عن البيان الحقّ لدلوك الشمس فأجبته بالحقّ، وقال:
[إذاً لا تثريب عليك فقد فعلت ذلك بإذن الله وسوف تقوم بتبيان الحقّ في الأجل المُسمى]
انتهت رؤيا الحقّ..
فإن كُنت كاذباً فعليّ كذبي وإجرامي، وقد جاء الأجل لنقوم ببيانها الحقّ للعالمين بالحقّ فمن شاء فليؤمن ومن شاء فليكفر، وتالله لا أعلم بآيةٍ أخفيتُ بيانها منذ زمن بعيد إلّا الدلوك لأنّي لئن بيّنتها البيان الحقّ فقد بيّنت صلوات جمع التأخير ولم يحِن الوقت بعد وما نزال في إثبات عدد الصلوات.
وأما الآن فقد رأيت أنّ الوقت قد حان لبيان الدلوك بالحقّ ونقوم بتنزيل حُكمها الحقّ غير الحكم المؤقت بإذن الله، وكذلك جدي مُحمد رسول الله كان يعلّمه الله أحكاماً مؤقتةً في الكتاب ومن ثُمّ يقوم بتبديلها بالأحكام الأصلية، فأمّا من كان على شاكلتك فلا يزيدهم ذلك إلّا عمًى ورجساً إلى رجسهم. وقال الله تعالى: {وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَّكَانَ آيَةٍ ۙ وَاللَّـهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنتَ مُفْتَرٍ ۚ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿101﴾} صدق الله العظيم [النحل].
وما فعلتُ بيان الدلوك المؤقت عن أمري؛ بل بالإلهام من الله برغم إنّي أعلم بيانه الحقّ ومن ثُمّ خشيتُ في نفسي أني أكتم الحقّ حتى إذا أراني الله جدي مُحمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- ومن ثُمّ سألني عن بيان الدلوك فأجبته بالحقّ، ومن ثم قال: [لا تثريب عليك]، ومن ثُمّ اطمأنّ قلبي، والحمدُ لله إني بيّنته البيانَ الحقّ وبرئت ذمتي، وأشهدُ لله إنّي لا أعلم بآيةٍ أخرى مكتوبة بغير بيانها الحقّ وأخفيت الحقّ في نفسي بل بيّنت لكم ما شاء الله ولا نزال نبيّن لكم ونفصّل البيان الحقّ تفصيلاً.
وأما أنت . فأنت تُنكر فرضين من الصلوات المفروضات وتُنكر صلاة الجُمُعة والصلاة على الجنازة وصلوات الأعياد! فما خطبك يا هذا تُنكر سنُّة رسول الله الحق؟ ولكن ناصر مُحمد اليماني لا ينكر من السُّنّة إلّا ما خالف لمُحكم كتاب الله بناءً على الناموس لكشف الأحاديث المكذوبة، فإن كنت من الصادقين فقُمْ بتنزيل صورتك واسمك الحقّ وأقسِم على ذلك بالله العظيم إنّك لا تُخادع وإنّها صورتك الحقّ، فإن كنت جباناً فلا حاجة لنا بحوار الجُبناء.
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
الإمام المهديّ؛ ناصر مُحمد اليماني.
______________
الإمام ناصر محمد اليماني
13 - رجب - 1430 هـ
06 - 07 - 2009 مـ
۱۵ -تیر- ۱۳۸۸ه.ش.
07:42 بعد از ظهر
ـــــــــــــــــ
فتوا: نماز «اَوّابین» چیست؟ بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمُرسلين وآله الطيبين الطاهرين والتابعين للحق إلى يوم الدين.. ان شاءالله و به اذن خداوند به زودی بیان مفصلی را خواهیم گذاشت، چون اهمیت بسیار زیادی دارد و برای مجادله با علمای امت حکم حقی را برایتان میآوریم که تمام حکمهای دیگر را باطل خواهد کرد به طوری که کاملاً تسلیم شوند. پیش از این درمورد تعداد نمازهای واجب و موعد بهجا آوردن آنها و هم چنین نحوه وضو و ... به تفصیل توضیح دادهایم. خداوند نمازهایتان را بپذیرد، تا اینکه بیان مفصل و شامل و فراگیر نماز آورده شود؛ چون در میان ارکان اسلام از موضوعات بسیار مهم است چون نماز رابطه بین عبد و پروردگار است. .
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين.. أخوكم الإمام ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
الإمام ناصر محمد اليماني
16 - رجب - 1430 هـ
09 - 07 - 2009 مـ
۱۸- تیر -۱۳۸۸ه.ش.
02:47 صبح
ــــــــــــــــــــــ
«الأواب» صبر جمیل پیشه کن! همانا که اول جواب و تفصیلات در مورد اصل موضوع آورده میشود و سپس فرع آن..
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين... برادر گرامی! مهلت بده تا به سؤال اولت که مهمتر است پاسخ داده شود، چطور موردی که در درجه اهمیت پایینتر قرار دارد را اول توضیح دهیم؟ در هر حال مشکلی نیست برادر گرامی. نماز کسوف و خسوف نماز نافله طیب و خوبی است. و اما نماز «أوابین» نماز دوستان پروردگار عالمیان است که در سکون و آرامش شب بهجا آورده میشود نه اول آن. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا ﴿۶﴾ }صدق الله العظيم [المزمل]
الإمام ناصر محمد اليماني
13 - 07 - 1430 هـ
06 - 07 - 2009 مـ
07:42 مساءً
ـــــــــــــــــ
فتـــــوى : ما هي صلاة الأوابيـــن؟
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمُرسلين وآله الطيبين الطاهرين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين..
إن شاء الله قريباً سوف يتمّ تنزيل بيانٍ نُفصِّله تفصيلاً بإذن الله نظراً لأهميتها الكُبرى فنأتيكم بالحكم الحقّ الداحض للجدل لكافة علماء الأمّة حتى يسلِّموا تسليماً، وسبق وأن افتينا في عدد فروض الصلاة وأوقاتها وطريقة الوضوء وباقي تفصيلاً كثيراً، وتقبل الله صلاتكم حتى يأتيكم البيان المفصل والشامل لأهميتها من بين أركان الإسلام، نظراً لأنّها الصلة بين العبد والربّ.
وسلامٌ على المُرسلين ، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم؛ الإمام ناصر محمد اليماني.
________________
الإمام ناصر محمد اليماني
16 - 07 - 1430 هـ
09 - 07 - 2009 مـ
02:47 صباحاً
ــــــــــــــــــــــ
صبر جميل أيّها الأواب! فإن الجواب والتفصيل في الأصل قبل الفرع ..
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخي الكريم ، تمهّل حتى يأتيك التفصيل في سؤالك الأول والأهم، فكيف أُجيبك على ما هو أدنى منه؟ وعلى كُلّ حال لا مُشكلة أخي الكريم فصلاة الكسوف والخسوف نافلةٌ طيبةٌ، وأمّا صلاة الأوابين أحباب ربّ العالمين فهي في الليل في سكونه وليست في أوله. تصديقاً لقول الله تعالى:
{ إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا ﴿6﴾ } صدق الله العظيم [المزمل].
الإمام المهديّ ناصر مُحمد اليماني.
________________
- 19 - الإمام ناصر محمد اليماني 21 - رجب - 1430 هـ
14 - 07 - 2009 مـ ۲۳- تیر-۱۳۸۸ه.ش.
12:09 صبح
( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
___________
مهدی منتظر قادر است ازآیات محکم قرآن عظیم، در مورد تعداد رکعت تمام نمازها حکم بیاورد.. بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمُرسلين مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله الطيبين والتابعين للحق إلى يوم الدين، وسلامُ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين.. از امام مهدی ناصر محمد یمانی به تمام علمای امت اسلامی و ملتهای اسلامی! سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ من امام مهدی حق پروردگارتان هستم و میبینم همگی بر سر حدیث حق مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم درمورد اسم مهدی توافق دارید که فرموده است: [يواطئ اسمه اسمي ]صدق محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم اما بعد دچار اختلاف شده و گروهی میگویند: نام او «مُحمد بن عبد الله» یا «أحمد بن عبد الله» است و گروهی دیگر میگویند خیر؛ نام او «مُحمد بن الحسن العسكری» است. از شما میخواهم جواب این سؤال را بدهید: مقصود از «التواطؤ» چیست؟ ممکن است علمای اهل سنت وجماعت سخن مرا قطع کرده و بگویند: «ما به حق درمورد مقصود از حدیث محمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم، درمورد فتوای نام مهدی [يواطئ اسمه اسمي] برایت توضیح داده و فتوا میدهیم. این یعنی اسم او مطابق اسم من است و از اینجا درمییابیم که نام مهدی منتظر باید «محمد بن عبدالله» یا «احمد بن عبدالله» باشد، چون «التواطؤ» یعنی تطابق». امام مهدی در پاسخ میگوید: آفرین برشما و خدا شما را به صراط مستقیم هدایت نماید. اگر چنین است پس ای علمای عالیقدر برایم فتوا دهید در این فرموده خداوند تعالی مقصود از «التواطؤ»چیست: { إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيَادَةٌ فِي الْكُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذِينَ كَفَرُواْ يُحِلِّونَهُ عَامًا وَيُحَرِّمُونَهُ عَامًا لِّيُوَاطِؤُواْ عِدَّةَ مَا حَرَّمَ اللّهُ فَيُحِلُّواْ مَا حَرَّمَ اللّهُ ﴿۳۷﴾ } صدق الله العظيم [التوبه] اگر مقصود از «التواطؤ» طبق فتوای شما تطابق باشد، در این صورت سال قمری کفار مطابق با سال هجری و دوازده ماه است که از محرم آغاز و با ذیالحجه تمام میشود؛ آیا از خدا پروا نمیکنید؟! ای جماعت اهل سنت و شیعه! چرا ندانسته به خداوند نسبت میدهید؟ خداوند درمحکمات کتاب خود به شما فتوا میدهد که «التواطؤ» به معنی تطابق نیست، بلکه آنها سال خود را با ماه محرم الحرام تمام میکنند تا حرام خدا را حلال کنند و مقصود از «التواطؤ» در این کلام خدا این است که آنها ماه محرم الحرام را آخرین ماه سال درنظر میگیرند، درحالیکه ماه محرم الحرام؛ اولین ماه وشروع سال قمری [جدید] است. ولی کفار آن را همراه آخر سال میکنند [یعنی آن را به آخر سال اضافه میکنند و آن سال را سیزده ماهه میکنند] تا آنچه را که خداوند در ماه محرم الحرام، حرام نموده؛ حلال کنند. ای اهل سنت و ای شیعیان! آیا نمیبینید به ناحق به خداوند نسبت دادهاید و اسم مهدی منتظر «محمد» نیست؛ ولی نام محمد همراه نام مهدی شده و اسم محمد در آخر نام «مهدی منتظر ناصر محمد» میآید. و حکمت آن هم در این است که خداوند مهدی منتظر را نه نبیّ قرار داده و نه رسول؛ او کتابی جدید برایتان نمیآورد. بلکه خداوند عبد و خلیفه خود مهدی منتظر ناصر محمد را برمیانگیزد تا یاری کننده و ناصر محمد صلى الله عليه وآله وسلم باشد و شما را به منهاج [طریقت] اولیه نبوت و کتاب خداوند وسنت رسولش دعوت کند و اگر سرباز زدید و اصرار دارید معنای «التواطؤ» تطابق است؛ در این صورت به خدا افترا زدهاید که: او به کافران افترا زده و آنها سال قمری را تغییر ندادهاند و سال کفار منطبق با سال قمری است و با محرم آغاز شده و با ذیالحجه خاتمه مییابد. و الحمدلله که الآن به یقین دانستید که ظن شما در مورد معنای تطابق برای «تواطؤ» اشتباه بوده است، چون نمیتوانید کلام خداوند در آیات محکم قرآن عظیم را تکذیب کنید و تمام علمای امت همگی میدانند که سال کافران با سال قمری حق که با ماه ذیالحجه تمام میشود، تطابق ندارد؛ بلکه آنها محرم را آخر سال خود قرار دادند و لذا «تواطؤ» آن چنان که شما میپندارید تطابق نیست . پس نام مهدی هم علی الاطلاق محمد نیست و نام پدر مهدی هم اصلا عبدالله نیست. بلکه نام مهدی حق پروردگارتان «ناصر محمد» است و خداوند در نام من همراهی با نام محمد صلى الله عليه وآله وسلم را، در نام پدرم نهاده است: «ناصر محمد»؛ حکمت تواطؤ در این است که خداوند مهدی منتظر را نه نبی قرار داده و نه رسول؛ بلکه خداوند او را برای یاری میفرستد. او برانگیخته میشود تا ناصر به محمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم باشد و شما را به پیروی از آنچه که محمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم آورد، دعوت نماید و شما را به آن راهی دعوت کند که محمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم و همراهانش برآن بودند یعنی منهاج اولیه نبوت و کتاب خداوند قرآن عظیم و سنت بیان محمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ } صدق الله العظيم [النحل:۴۴] و همچنین از قرآن موارد اختلاف اهل کتاب را برایشان روشن سازد. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { وَمَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلاَّ لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿۶۴﴾} صدق الله العظيم [النحل] تصدیق فرموده خداوند تعالی: { إن هَذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ } صدق الله العظيم [النمل:۷۶] یعنی خداوند قرآن را مهیمن بر تورات و انجیل قرار داده و این کتاب مرجع و حکم حق پروردگار عالمیان است. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿۴۸﴾}صدق الله العظيم [المائده] تصدیق فرموده خداوند تعالی: { إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ أَمَرَ ألاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ }صدق الله العظيم [يوسف:۴۰] تصدیق فرموده خداوند تعالی: { إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَعَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ } صدق الله العظيم [يوسف:۶۷] تصدیق فرموده خداوند تعالی: { إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ } صدق الله العظيم [الأنعام:۵۷] یعنی حکم از آن خداوند است. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {أَفَغَيْرَ اللَّـهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا ۚ وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ ۖ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ﴿١١٤﴾وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا ۚ لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ ۚ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿١١٥﴾} صدق الله العظيم [الأنعام] و وظیفه انبیا و رسولان تنها این است که از کتاب، در موارد اختلاف بین مردم؛ حکم پروردگارشان را برایشان استنباط کنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ } صدق الله العظيم [البقره:۲۱۳] تصدیق فرموده خداوند تعالی: {إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآَيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ ﴿۴۴﴾ وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَهُ وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۴۵﴾ وَقَفَّيْنَا عَلَى آَثَارِهِمْ بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآَتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ ﴿۴۶﴾ وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الْإِنْجِيلِ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِيهِ وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿۴۷﴾ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آَتَاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿۴۸﴾ وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُصِيبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿۴۹﴾ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ﴿۵۰﴾ }صدق الله العظيم [المائده] محمد رسولالله فرمان پروردگارش را انجام داد و از اهل کتاب دعوت کرد تا بر اساس کتاب خداوند قرآن عظیم که مهیمن بر تورات و انجیل بوده و مرجع حق محفوظ از تحریف پروردگار عالمیان است، حکمیت کند؛ که ذکر خداوند تا یوم الدین برای تمام مردم است. پس مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم در اجرای فرمان پروردگارش آنان را به حکمیت بر اساس قرآن فراخواند. خداوند تعالی میفرماید: { وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ } صدق الله العظيم [المائده:۴۹] ولی گروهی از اهل کتاب که گرفتار اختلافات دینی بودند؛ حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم را نپذیرفته و رد کردند. و خداوند تعالی میفرماید: { وَإِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِّنْهُم مُّعْرِضُونَ } صدق الله العظيم [النور:۴۸] اما رسولالله از آنان دعوت نکرد تا خود بین آنها حکم کند، بلکه در موارد اختلاف، حکم خداوند را از قرآن عظیم برای آنان استنباط نماید؛ ولی گروهی از آنان از حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم سرباز زدند. و خداوند تعالی میفرماید: { أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَى كِتَابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِنْهُمْ وَهُمْ مُعْرِضُونَ } صدق الله العظيم [آل عمران:۲۳] ای علمای امت اسلام از مسلمانان گرفته تا نصارا [مسیحیان] و یهودیان ! [مترجم: طبق فرمایشات امام تنها یک دین از سوی خداوند بر همه پیامبران نازل شده و آن هم اسلام است] من مهدی منتظر حق پروردگارتان؛ شما را به حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم فرا میخوانم تا در موارد اختلاف، با حکم خداوند در قرآن عظیم میان شما حکم نمایم. حکم من سرخود و از نزد من نیست؛ بلکه از کتاب خداوند قرآن عظیم است که پروردگار آن را برای تمام مردم بر خاتم الأنبیا و المرسلین نازل نمود و تا یوم الدین از تحریف محفوظ نگاه داشته خواهد شد. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ أَمَرَ ألاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ }[يوسف:۴۰] تصدیق فرموده خداوند تعالی: { إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَعَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ } [يوسف:۶۷] تصدیق فرموده خداوند تعالی: { إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ } صدق الله العظيم [الأنعام:۵۷] آیا شما مؤمن هستید؟ پس دعوت به حکمیت براساس کتاب خداوند قرآن عظیم را استجابت کنید؛ اگر به آن ایمان دارید. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَنْ يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ } صدق الله العظيم [النور:۵۱] و اگر به دعوت حق پروردگارتان پاسخ دادید؛ به خداوند بزرگ قسم که ازآیات محکم قرآن عظیم تعداد نمازهای واجب [روزانه] و هم چنین تعداد رکعت نمازهای واجب را به شما یاد خواهم داد و برهانها همه از قرآن عظیم خواهند بود و پنج نوبت نماز را به صورت مفصل و با آوردن حکم حق از آیات محکم قرآن عظیم برای شما تشریح خواهم کرد. و اگر نتوانستم تا با حکم حق از قرآن عظیم در مورد تعداد رکعت در هر نمار شما را خاموش سازم؛ مهدی منتظر حق پروردگارتان نیستم و این قرار بین من و شما باشد. به کسی که بنده و خلیفه خداوند است و شما را به سوی پروردگار فرا میخواند پاسخ دهید؛ کسی که از شما دعوت میکند در موارد اختلاف حکم کتاب خدا را بپذیرید و بگوید : سمعنا و أطعنا «شنیدیم و اطاعت کردیم!». و اگر سرباز زنید؛ دانستم که خداوند میخواهد به خاطر بعضی از گناهانتان گرفتارتان کند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللّهُ إِلَيْكَ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللّهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيراً مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿۴۹﴾} صدق الله العظيم [المائدة]
وإنا لله وإنا إليه لراجعون وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
أخو المؤمنين منكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
الإمام ناصر محمد اليماني
21 - رجب - 1430 هـ
14 - 07 - 2009 مـ
12:09 صباحاً
( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
___________
المهديّ المُنتظَر قادرٌ أن يحكم في عدد الركعات لجميع الصلوات من مُحكم القرآن العظيم ..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمُرسلين مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله الطيبين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
من الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني إلى كافة عُلماء الأمّة الإسلاميّة وشعوبهم أجمعين، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، وأنا الإمام المهديّ الحقّ من ربكم أراكم قد اتَّفقتم في الحديث الحقّ لمُحمدٍ رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- عن اسم المهدي: [يواطئ اسمه اسمي] صدق محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم.
ومن ثم اختلفتم فطائفةٌ قالوا: اسمه (مُحمد بن عبد الله أو أحمد بن عبد الله)، وأخرى قالوا: بل اسمه (مُحمد بن الحسن العسكري). والسؤال الذي أريد منكم الإجابة عليه: فما هو المقصود بالتواطؤ؟ ولربما يودّ علماء السُّنة والجماعة أن يُقاطعوني فيقولون: "نحنُ من سوف يفتيك في ذلك بالحقّ ما هو المقصود من حديث محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- في فتوى اسم المهدي [يواطئ اسمه اسمي] أي: يُطابق اسمه اسمي، ومن خلال ذلك علمنا إن اسم المهديّ المُنتظَر لا بُدّ له أن يكون إما ((مُحمد بن عبد الله)) أو ((أحمد بن عبد الله)) وذلك لأن التواطؤ هو التطابق". ومن ثم يَرُدُّ عليهم الإمام المهديّ وأقول: بارك الله فيكم وهداكم إلى الصراط المُستقيم، إذاً أفتوني أيها العلماء الأجلاء ما هو المقصود من التواطؤ في قول الله تعالى: {إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيَادَةٌ فِي الْكُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذِينَ كَفَرُواْ يُحِلِّونَهُ عَامًا وَيُحَرِّمُونَهُ عَامًا لِّيُوَاطِؤُواْ عِدَّةَ مَا حَرَّمَ اللّهُ فَيُحِلُّواْ مَا حَرَّمَ اللّهُ (37)} صدق الله العظيم [التوبة]؟
فإذا كان المقصود بالتواطؤ أنه التطابق حسب فتواكم فأصبحت السَّنَة القمريّة للكفار تُطابق السَّنَة الهجريّة القمريّة اثنى عشر شهراً تبدأ في مُحرّم وتنتهي في ذي الحجّة، أفلا تتقون! فلماذا يا معشر السُّنة والشيعة تقولون على الله ما لا تعلمون؟ وذلك لأنّ الله أفتاكم في مُحكم كتابه أنّ التواطؤ ليس التطابق؛ بل يجعلون سنتهم تنتهي في شهر مُحرَّم الحرام ليحلّوا ما حرّم الله فأصبح التواطؤ المقصود من قول الله تعالى هو أن يكون شهر مُحرّم الحرام هو الأخير في سنة الكفار برغم أنّ شهر محرّم الحرام هو الشهر الأول في السّنة القمريّة فجعلوه يواطئ آخر سنة الكُفار ليحلوا ما حرّم الله في شهر محرم الحرام. أفلا ترون أنّكم قلتم على الله غير الحقّ يا معشر السُّنة والشيعة فأصبح اسم المهديّ المنتظر ليس مُحمداً ولكن الاسم (مُحمد) يواطئ في اسم المهديّ فيكون الاسم (مُحمد) هو الأخير في اسم ((المهديّ المنتظر ناصر مُحمد))؟
والحكمة من ذلك لأنّ الله لم يجعل المهديّ المُنتظَر نبيّاً ولا رسولاً يأتيكم بكتابٍ جديدٍ؛ بل يبتعث الله عبده وخليفته المهديّ المنتظَر ناصر محمد ليكون ناصر محمد -صلى الله عليه وآله وسلم- فيدعوكم إلى منهاج النبوة الأولى كتاب الله وسنة رسوله مُحمد صلى الله عليه وآله وسلم وإن أبيتم، إلا أنّ المقصود بالتواطؤ هو التطابق. إذاً افتريتم على الله إنّه افترى على الكُفار وإنّهم لم يغيروا في السَّنة القمريّة شيء وإنّ سَنَة الكفار تُطابق السَّنة القمريّة فتبدأ في شهر مُحرم فتنتهي في شهر ذي الحجّة، والحمدُ لله إنكم الآن ستعلمون علم اليقين أنكم أخطأتم بظنّكم أنّ التواطؤ هو التُطابق لأنكم لا تستطيعون أن تُكذبوا بكلام الله في محكم القرآن العظيم، وجميع عُلماء أمّة الإسلام جميعاً يعلمون إن سَنَة الكفار لا تُطابق السَّنة القمريّة الحقّ فتنتهي في شهر ذي الحجّة بل جعلوها تنتهي في نهاية مُحرَّم فأصبح التواطؤ ليس كما تزعمون إنهُ التطابق، إذاً ليس اسم المهديّ مُحمد على الإطلاق وليس اسم أبي المهديّ عبد الله على الإطلاق؛ بل اسم المهديّ المنتظَر الحقّ من ربكم هو (ناصر محمد) فجعل الله التواطؤ في اسمي للاسم محمد -صلى الله عليه وآله وسلم- في اسم أبي (ناصر مُحمد)، وبذلك تقتضي الحكمة من التواطؤ ذلك لأنّ الله لم يجعل المهديّ المنتظَر نبياً ولا رسولاً بل يبعثه الله ليكون ناصر لمحمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- فيدعوكم إلى اتّباع ما جاء به محمد رسول الله -صلى الله عليه واله وسلم- فيعيدكم إلى ما كان عليه مُحمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- والذين معه كانوا على منهاج النبوة الأولى كتاب الله القُرآن العظيم وسنة البيان لمحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ} صدق الله العظيم [النحل:44].
وكذلك ليُبيّن من القرآن لأهل الكتاب فيما كانوا فيه يختلفون. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَمَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلاَّ لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ(64)} صدق الله العظيم [النحل]. تصديقاً لقول الله تعالى: {إنّ هَذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ} صدق الله العظيم [النمل:76].
بمعنى أنّ الله جعل القُرآن هو المُهيّمن على التوراة والإنجيل والمرجع والحكم الحقّ من ربّ العالمين. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ} صدق الله العظيم [المائدة:48].
تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ أَمَرَ ألاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ} صدق الله العظيم [يوسف:40].
وتصديقاً لقول الله تعالى: {إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَعَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ} صدق الله العظيم [يوسف:67].
وتصديقاً لقول الله تعالى: {إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ} صدق الله العظيم [الأنعام:57].
بمعنى أنّ الله هو الحَكَمُ. تصديقاً لقول الله تعالى: {أَفَغَيْرَ اللَّـهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا ۚ وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ ۖ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ﴿١١٤﴾وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا ۚ لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ ۚ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿١١٥﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
وما على الأنبياء والرُسل إلا أن يستنبطوا للناس حُكم ربهم من كتابه فيما كانوا فيه يختلفون. تصديقاً لقول الله تعالى: {كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ} صدق الله العظيم [البقرة:213].
ونفَّذ مُحمدٌ رسول الله أمر ربه فدعى أهل الكتاب إلى الاحتكام إلى كتاب الله القُرآن العظيم المُهيّمن على التوراة والأنجيل والمرجع الحقّ المحفوظ من التحريف من ربّ العالمين ذكر للناس أجمعين إلى يوم الدين، ومن ثم دعاهم مُحمدٌ رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- إلى الاحتكام إلى كتاب الله تنفيذا لأمر ربه. وقال الله تعالى: {وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ }، ولكن فريقاً من المُختلفين في الدين من أهل الكتاب رفضوا دعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم. وقال الله تعالى: {وَإِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِّنْهُم مُّعْرِضُونَ} صدق الله العظيم [النور:48].
ولكنّ رسول الله لم يدعُهم ليحكم بينهم هو بل ليستنبط لهم حكم الله الحقّ فيما كانوا فيه يختلفون فيأتيهم به من القرآن العظيم، ولكن فريقاً منهم أعرضوا عن دعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم. وقال الله تعالى: {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَى كِتَابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِنْهُمْ وَهُمْ مُعْرِضُونَ} صدق الله العظيم [آل عمران:23].
ويا عُلماء أمّة الإسلام من المُسلمين والنصارى واليهود إني أنا المهديّ المُنتظر الحقّ من ربكم أدعوكم إلى كتاب الله القُرآن العظيم لأحكم بينكم بحُكم الله في القرآن العظيم فيما كنتم فيه تختلفون، ولا أحكمُ بينكم من رأسي من ذات نفسي بل من كتاب الله القرآن العظيم الذي أنزله الله على خاتم الأنبياء والمُرسلين إلى الناس أجمعين، وحفظه من التحريف إلى يوم الدين. تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ أَمَرَ ألاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ} [يوسف:40].
وتصديقاً لقول الله تعالى: {إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ} صدق الله العظيم [الأنعام:57].
فهل أنتم مؤمنون؟ فأجيبوا دعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم إن كنتم به مؤمنين. تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَنْ يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ} صدق الله العظيم [النور:51].
فإذا أجبتم دعوة الحقّ من ربكم فأقسمُ بالله العظيم أنني سوف أعلمكم كم الصلوات المفروضات في محكم القرآن العظيم وكم عدد ركعات الصلوات المفروضات عليكم في محكم القران العظيم وأفصّل الخمس الصلوات تفصيلاً فأتيكم بالحكم الحقّ من محكم القران العظيم، فإذا لم أستطيع أن ألجمكم بالحُكم الحقّ في عدد الركعات لكُل صلاة من القران العظيم فأنا لستُ المهديّ المُنتظَر الحقّ من ربكم وذلك بيني وبينكم. فأجيبوا داعي الله وعبده وخليفته الإمام المهديّ الذي يدعوكم إلى كتاب الله ليحكمُ بينكم فيما كنتم فيه تختلفون وقولوا سمعنا وأطعنا، وإن أبيتم فقد علمت أن الله يُريد أن يصيبكم ببعض ذنوبكم. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللّهُ إِلَيْكَ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللّهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيراً مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ} صدق الله العظيم [المائدة:49].
وإنا لله وإنا إليه لراجعون، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخو المؤمنين منكم الإمام المهديّ؛ ناصر محمد اليماني.
______________
و اما نماز جمعه برای گروهی واجب و از گردن گروهی دیگر ساقط است. اما نمازی که فریضه و تکلیف است؛ رکنی از ارکان اسلام است و نه در سفر و نه در محل سکونت و نه درطی بیماری ساقط نمیشود...
- 20 -
الإمام ناصر محمد اليماني
06 - محرم - 1431 هـ
23 - 12 - 2009 مـ
۲ -دی-۱۳۸۸ه.ش.
10:14 بعد از ظهر
ـــــــــــــــــ و اما نماز جمعه برای گروهی واجب و از گردن گروهی دیگر ساقط است. اما نمازی که فریضه و تکلیف است؛ رکنی از ارکان اسلام است و نه در سفر و نه در محل سکونت و نه درطی بیماری ساقط نمیشود...
پایان سخنان طالب الهدی بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمُرسلين وآله الطيبين والتابعين للحق إلى يوم الدين.. برادر گرامی طالب الهدی! اگر واقعاً و با دل و جان به دنبال حق باشی؛ این حق را بر گردن خدا داری که تو را به سوی حق هدایت نماید. تصدیق وعده حق پروردگار در آیات محکم کتابش: { وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ ﴿۶۹﴾ } صدق الله العظيم [العنكبوت] برادر گرامی! خداوند به تو فرمان داده است ازعلم عالمی که نمیدانی علم او به حق از نزد پروردگار رحمن آمده و افترای شیطان نیست؛ پیروی نکنی. برای همین هم خداوند به شما فرمان میدهد قبل از پیروی از هر دعوت کنندهای، از عقل خود استفاده و بیندیشید آیا علم و برهان اواز نزد خداوند رحمن است و عقل آن را پذیرفته و قلب با آن مطمئن میشود یا خیر. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿۳۶﴾ } صدق الله العظيم [الإسراء] از خلال این آیه درمییابید، خداوند شما را از پیروی کورکورانه منع کرده است. ای مرد! میبینم در مورد دعوت ناصر محمد یمانی فتوا دادهای که این دعوت فاقد علم و برهان است؛ سبحان الله! آیا قادر به دیدن برهانهایی که از آیات محکم قرآن عظیم آورده شده، نیستی و بر تو پوشیده شدهاند؛ و از نظر تو برهان با کسانی است که مخالف ما هستند؟ ای مرد! تو را چه میشود؛ هر کس در بیانات ناصر محمد یمانی تدبر کند؛ متوجه دروغ بودن این ادعا میگردد و میبیند او هیچ فتوایی نمیدهد، مگر برهان و حجت قاطع و کوبنده از قرآن برای آن آورده باشد و لذا تسلیم کامل حق میشود... مهدی منتظر از شما که گمان میکنی نماز گرفتار تغییر نشده سؤالی دارد؛ سؤال من از تو و تمام حقجویان این است: چگونه ممکن است نماز واجب جمعه جای نماز ظهر که فرض و تکلیف جبری است را بگیرد و خواندن نماز واجب ظهر را که از ارکان اسلام است، ساقط کند؟ اگر نماز ظهر حذف شود؛ نماز فرض واجب [روزانه] چهار نوبت شده و رکن دوم از ارکان اسلام مختل میشود؛ آیا تعقل نمیکنید؟ سپس فکر کرده و میگویی ولی نماز جمعه هم در قرآن آمده و واجب است اما فرض و تکلیف نیست، چون خداوند تعالی فرموده است: { فَاسْعَوْا إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ۚ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ } صدق الله العظيم [الجمعة:۹] ولی نمازهای یومیه فرض و تکلیف حتمی است واگر تجارت و خرید و فروش شما را از انجام آن غافل کند؛ پروردگار معبود تهدیدتان کرده و وعده عذاب میدهد. { رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ ۙ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ﴿۳۷﴾} صدق الله العظيم [النور] و اما نماز جمعه برای گروهی واجب و از گردن گروهی دیگر ساقط است؛ اما نمازی که فریضه و تکلیف است؛ رکنی از ارکان اسلام است و نه در سفر و نه در محل سکونت و نه در طی بیماری ساقط نمیشود. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا } صدق الله العظيم [مريم:۳۱] و تصدیق فرموده خداوند تعالی: { رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ ۙ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ﴿۳۷﴾ }صدق الله العظيم [النور] ممکن است یکی از کسانی که ندانسته به خداوند نسبت میدهند بخواهد بگوید: «مادامی که نماز ظهر جمعه حتی در روز جمعه تکلیفی جبری و حتمی است؛ پس برماست که اول نماز جمعه را بخوانیم سپس در وقت نماز ظهر، نماز ظهر را هم اقامه کنیم» . مهدی منتظر از آیات محکم ذکر پاسخ میدهد: من چیزی درمورد بهجا آوردن نماز فریضه بعد از نماز جمعه پیدا نمیکنم؛ بلکه بعد از خواندن نماز جمعه پراکنده شده و به دنبال روزی بروید که از فضل خدا به شما عطا شده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِن يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ۚ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۹﴾ فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۱۰﴾}صدق الله العظيم [الجمعة] و سپس خردمندان در اینجا سؤال میکنند: «سبحان الله العظیم! ولی خداوند بزرگ میداند که درهمین موعد ما را مکلف به اقامه نماز ظهر کرده است؛ پس چگونه وقت نماز جمعه را در همان وقت ظهر مقرر فرموده است؟» مهدی منتظر از آیات محکم ذکر فتوا آورده و پاسخ میدهد که: نماز ظهر به صورت تجمیع تأخیری همراه نماز عصر بهجا آورده میشود. خداوند تعالی میفرماید: { فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ ﴿۳۶﴾ رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ ۙ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ ﴿۳۷﴾ لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَيَزِيدَهُم مِّن فَضْلِهِ ۗ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴿۳۸﴾ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ كَسَرَابٍ بِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاءً حَتَّىٰ إِذَا جَاءَهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئًا وَوَجَدَ اللَّهَ عِندَهُ فَوَفَّاهُ حِسَابَهُ ۗ وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ ﴿۳۹﴾ أَوْ كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُّجِّيٍّ يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ سَحَابٌ ۚ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا ۗ وَمَن لَّمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِن نُّورٍ ﴿۴۰﴾} صدق الله العظيم [النور] از فرموده خداوند تعالی به کجا میروید: { فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ }صدق الله العظيم [النور:۳۶] این بهجا آوردن نماز عصر و ظهر به صورت تجمیع تأخیری است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ ۖ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا ﴿۲۸﴾} صدق الله العظيم [الكهف] پیش از این ثابت کردیم «العشی» وقت نماز عصر است و وقت نماز ظهر به وقت نماز عصر گسترش و ادامه داشته و با نماز عصر در موعد شمس اصیل [نزدیک غروب] جمع میگردد. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ ﴿۳۶﴾}صدق الله العظيم. [النور] و این نماز عصر و ظهر است که با هم در وقت نماز عصر اقامه میگردد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ ۖ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا ﴿۲۸﴾} صدق الله العظيم [الكهف] وقتی یکی از مفتیان کشورهای اسلامی با نام و عکس واقعیاش برای گفتگو با مهدی منتظر بیاید؛ خواهید دید چگونه اقامه نماز در محل سکونت [در حضر] را به تفصیل از کتاب خداوند براتان بیان خواهم کرد. من نمیخواهم باعث تشتت اجتماع نمازگزاران در نماز جماعت شوم؛ بلکه خواهان وحدت صفوف آنها هستم و برای دین ما این وحدت مهمتر است و حتی اگر در نمازهایشان خطایی باشد؛ خداوند آن را بر آنان بخشیده و نمازشان را میپذیرد. مگر آنان توافق ندارند که برای سجده به درگاه خدا، صورتشان را تا سطح پایشان پایین آورده و برخاک نهند؛ پس چگونه ممکن است خداوند سبحان و تعالی که غفور و شکور است؛ این را از ایشان نپذیرد؟ اگر عبادت به صورت غیر عمد با خطا انجام شود؛ مشکلی در آن نیست؛ بلکه اشکال در شرک است و این فاجعه و گرفتاری بسیار بزرگی برای کسانی است که به پروردگارشان شرک آوردهاند. بدانید که دین خالص برای خداوند است و خداوند عبادت بندگان را برحسب تلاش و قدرت و توانشان میپذیرد و از اشتباهات غیر عمد آنها چشم میپوشد ولی از شرک چشم پوشی نکرده و به هیچ وجه شرک آوردن را نمیبخشد؛ مگر بنده عبادت خود را برای پروردگارش خالص کند و او را بدون شریک و به یگانگی عبادت نماید. خداوند تعالی میفرماید: { وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا ﴿۱۸﴾}صدق الله العظيم [الجن] خداوند عبادات شما را پذیرفته و از اشتباهاتی که در نمازها مرتکب شدهاید، خواهد گذشت؛ او میبیند که بندهاش برای پروردگارش سجده کرده و صورت خود را روی زمین و هم سطح پایش قرار میدهد و تسبیح پروردگارش را میگوید و طمع دارد به رضوان و قرب خداوندش دست یابد؛ چگونه ممکن است نماز بندهاش را نپذیرد و او را به قرب خود نرساند؟ ولی وقتی میبیند بندهاش به زمین افتاده و بر خاک حسین سجده میکند؛ چگونه نماز او را میپذیرد؟ ای برادران شیعه از خدا بترسید و فرموده خداوند تعالی را به خاطر داشته باشید: { إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَاءُ ۚ وَمَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَىٰ إِثْمًا عَظِيمًا ﴿۴۸﴾} صدق الله العظيم [النساء] ای کسانی که بر تربت حسین سجده میکنید! آیا برهانی برای این کار دارید؟ بگویید برهانتان چیست، اگر راست میگویید؟ یا مگر به خدا تهمت میزنید؟ از خدا بترسید....ولی من بر اهل سنت و جماعت سلام و صلوات میفرستم؛ میدانید چرا؟ چون شرک آنها خیلی از شما کمتر است؛ آنان کسی را همراه خدا نمیخوانند، اگر گرفتار فتنه شفاعت نمی شدند؛ هرچند که شیاطین بشر آنها را در دام احادیث و روایات بیشمار دروغین که از نبی نقل شده، انداختهاند ولی قلب آنها از نظر شرک؛ پاکتر از قلب شماست. من نمیخواهم در حق احدی از شیعیان که چیزی را با خدا شریک نگرفتهاند ظلم کنم و این افراد خود میدانند که احدی را با خدا نخواندهاند. ولی متاسفانه شرک به خدا در قلب بسیاری از مؤمنان به خدا منتشر شده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلَّا وَهُم مُّشْرِكُونَ ﴿۱۰۶﴾}صدق الله العظيم [يوسف]
ای «طالب الهدی» ! میبینم سؤال کردهای اگر از مهدی منتظر پیروی نکنی؛ گناهکاری؟ مهدی منتظربه حق به تو پاسخ میدهد: اگر هیچ چیز را با خدا شریک نگیری و تنها خدا را عبادت کرده و به خاطر خدا با تمام بندگان او از انبیا و رسولان گرفته تا شهدا و صالحین رقابت نمایی و ایمان داشته باشی آنها مانند تو بنده خدا هستند؛ ومانند آنها برای خود درباره [حب و قرب] پروردگار حق قائل باشی و برای حب و قرب و رضوان نفس خداوند با آنان رقابت کنی؛ اگر چنین میبودی خداوند شما را نیازمند مهدی منتظر نمیکرد تا با برانگیختن او، قلب شما را با قرآن به راه خداوند عزیز و حمید هدایت نماید. برادر گرامی «طالب الهدی»! بیتردید امام ناصر محمد یمانی شما را به راه خداوند عزیز و حمید دعوت میکند: دنبال راههای دیگر نروید که از راه او دور میشوید؛ آیا بعد از حق چیزی جز گمراهی هست؟ آیا شاکر نیستید که خداوند مهدی منتظر را در زمان شما برانگیخت نه در زمان امتهای پیش از شما؟ و اگر شاکر نبوده و کفران کنید؛ بدانید که عقاب خداوند شدید است.
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
أخو المخلصين الربانيين الإمام المهدي ناصر مُحمد الیمانی
- 20 -
الإمام ناصر محمد اليماني
06 - 01 - 1431 هـ
23 - 12 - 2009 مـ
10:14 مساءً
ـــــــــــــــــ
صلاة الجمعة واجبةٌ على أقوام وتسقط عن آخرين، وأما الصلاة المفروضة فإنّها رُكن من أركان الإسلام ولم تُرفع عن المُسلمين لا في سفرٍ ولا في حضرٍ ولا في مرضٍ ..
انتهى كلام طالب الهدى.
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمُرسلين وآله الطيبين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين..
أخي الكريم طالب الهُدى، فإن كُنت حقاً تبحث عن الهُدى قلباً وقالباً فحقٌّ على الله أن يهديك إلى الحقّ. تصديقاً لوعده الحقّ في مُحكم كتابه: {وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ} صدق الله العظيم [العنكبوت:69].
ويا أخي الكريم، لقد أمرك الله أن لا تتّبع عِلْمَ عَالمٍ ليس لك به عِلْمٌ أنّ علْمَه حقاً من عند الرحمن وليس من افتراء الشيطان، ولذلك أمركم الله أن تستخدموا عقولكم من قبل اتّباع الداعية فتُفكر بعلمه وبرهانه فهل هو من عند الرحمن فيقرّه عقلك ويطمئن إليه قلبك. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا} صدق الله العظيم [الإسراء:36]، ومن خلال ذلك تعلمون أنّ الله نهاكم عن الاتّباع الأعمى.
ويارجل إنّي أراك تُفتي في شأن دعوة ناصر مُحمد اليماني إنّها تفتقد العلم والسُلطان! ويا سُبحان الله عليك! فهل عمي عليك البرهان من مُحكم القرآن وترى أنّ البرهان هو مع من يخالفنا! فما خطبك يا رجل وماذا دهاك؟ فتلك كذبة مكشوفة لمن تدبر بيان ناصر مُحمد اليماني ثم لا يجدوه يفتي بشيء إلا وجاء بالبرهان بالحُجة الداحضة للجدل حتى يُسلموا للحقّ تسليماً.
وإليك سؤال المهديّ المُنتظَر يا من تظنّ أنّ الصلوات لم يجرِ عليها التغيير، وسؤالي لك ولكافة الباحثين عن الحقّ: فكيف أسقطت صلاة الجمعة الواجبة صلاة الظهر الفرض الجبريّ والظهر من ضمن أركان الإسلام؟ فلو حذفت الظهر وجعلت الصلوات المفروضات أربعاً لاختل الركن الثاني من أركان الإسلام، أفلا تعقلون! ومن ثم تتفكر وتقول ولكن الجمعة كذلك مذكورة في القرآن وهي واجبة وليست فرضاً بدليل قول الله تعالى: {فَاسْعَوْا إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ۚ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ} صدق الله العظيم [الجمعة:9].
ولكن الصلاة المفروضة إذا ألهتكم التجارة والبيع عنها تجد في ذلك تهديد ووعيد من الربّ المعبود. تصديقاً لقول الله تعالى: {رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ ۙ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ} صدق الله العظيم [النور:37].
وأما صلاة الجمعة فهي واجبةٌ على أقوام وتسقط عن آخرين، وأما الصلاة المفروضة فإنّها رُكن من أركان الإسلام وأوصانا الله بها ولم تُرفع عن المُسلمين لا في سفرٍ ولا في حضرٍ ولا في مرضٍ. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا} صدق الله العظيم [مريم:31].
وتصديقاً لقول الله تعالى: {رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ ۙ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ} صدق الله العظيم [النور:37].
ولربّما يودّ أحد الذين يقولون على الله ما لا يعلمون: "إذاً ما دامت صلاة الظهر فرضاً جبريّاً حتى في يوم الجمعة فعلينا أن نُصلي الجمعة ثم نقيم صلاة الظهر فنصلي الظهر". ثم يردُّ عليه المهديّ المُنتظَر من مُحكم الذكر: ولكني لم أجد بعد صلاة الجمعة مباشرةً فريضةً أخرى بل إذا قُضيت صلاة الجمعة فانتشروا في الأرض وابتغوا من فضل الله. تصديقاً لقول الله تعالى: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِن يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ۚ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿9﴾ فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (10)} صدق الله العظيم [الجمعة].
ومن ثم يتساءل أولو الألباب فيقولون: "ويا سُبحان الله العظيم، ولكنّ الله يعلم إنّه فرضٌ علينا في ذلك الميقات صلاة مفروضةً وهي صلاة الظهر، فكيف يجعل ميقات الجمعة في ذات الميقات؟". ثم يردّ عليه المهديّ المُنتظر بفتوى صلاة الظهر جمع تأخير مع صلاة العصر من مُحكم الذّكر بالحقّ وأقول: قال الله تعالى: {فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ ﴿36﴾ رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ ۙ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ ﴿37﴾ لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَيَزِيدَهُم مِّن فَضْلِهِ ۗ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴿38﴾ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ كَسَرَابٍ بِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاءً حَتَّىٰ إِذَا جَاءَهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئًا وَوَجَدَ اللَّهَ عِندَهُ فَوَفَّاهُ حِسَابَهُ ۗ وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ ﴿39﴾ أَوْ كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُّجِّيٍّ يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ سَحَابٌ ۚ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا ۗ وَمَن لَّمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِن نُّورٍ (40)} صدق الله العظيم [النور]
فأين ذهبتم من قول الله تعالى: {فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ} صدق الله العظيم [النور:36].
فتلك صلاة العصر والظهر جمعاً في ميقات صلاة العصر. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ ۖ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا} صدق الله العظيم [الكهف:28].
وسبق وأن أثبتنا العشي إنه ميقات صلاة العصر وتجد إنّه تجاوز صلاة الظهر فجمعهما مع صلاة العصر في ميقات شمس الأصيل. تصديقاً لقول الله تعالى: {فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ} صدق الله العظيم [النور:36]
فتلك صلاة العصر والظهر جمعاً في ميقات صلاة العصر. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ ۖ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا} صدق الله العظيم [الكهف:28].
وسوف تجدون حين يحضر أحد مُفتيي الديار الإسلاميّة لحوار المهديّ المُنتظَر بالاسم والصورة كيف يتمّ التفصيل لصلاة الحضر فنُفصّلها من كتاب الله تفصيلاً، فإنّي لا أريد ان أُشتت جموع المُصلين في صلاة الجماعة؛ بل وحدة الصف هي الأهم لدينا حتى ولو كان في صلواتهم أخطاء غفر الله لهم وتقبلها منهم، ألم يتّفقوا على أن يضعوا وجوههم على الأرض بمستوى أقدامهم سجوداً لله فكيف لا يتقبل صلواتهم سبحانه وتعالى وهو الغفور الشكور؟ ولا مُشكلة في الأخطاء في العبادة غير المُتعمّدة؛ بل المشكلة هو في الإشراك فتلك هي الكارثة وتلك هي الطامة الكُبرى على المُشركين بربهم، ألا لله الدين الخالص ويتقبل من عباده عبادتهم على قدر جهدهم وقدرتهم واستطاعتهم ويتغاضى عن أخطائهم غير المتعمدة منهم، ولكنّه لا يتغاضى عن الشرك به أبداً ولا يغفر أن يُشرك به أبداً حتى يُخلص عبده في عبادته لربه وحده لا شريك له، وقال الله تعالى: {وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا} صدق الله العظيم [الجن:18].
وسوف يتقبّل الله عبادتكم ويغفر لكم أخطاءكم في صلواتكم، فكيف وهو يرى أنّ عبده قد سجد لربه فجعل وجهه على الأرض على مستوى قدمه يسبح لربه فيطمع في رضوانه وقُربه، فكيف لا يتقبل الله من عبده صلاته فيُقربه! ولكن حين يرى وجه عبده خرّ ساجداً على تُراب الحسين، فكيف يقبل الله صلاته؟ فاتّقوا الله يا إخواني الشيعة وتذكروا قول الله تعالى: {إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَاءُ ۚ وَمَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَىٰ إِثْمًا عَظِيمًا} صدق الله العظيم [النساء:48].
فهل عندكم سُلطان بهذا يا من سجدوا على تُراب الحسين؟ قُل هاتوا بُرهانكم إن كنتم صادقين، أم على الله تفترون؟ فاتقوا الله.. ولكني أُصلي على أهل السّنة والجماعة وأُسلمُ عليهم تسليماً وهل تدرون لماذا؟ وذلك لأنّهم أقلّ شركاً بكثير منكم، فهم لا يدعون مع الله أحداً لولا فتنة الشفاعة برغم أنّ شياطين البشر أوقعوهم في كثير من الأحاديث والروايات المكذوبة عن النبي ولكن قلوبهم أطهر من الشرك منكم، ولا أريد أن أظلم أحداً كان من الشيعة لا يشرك بالله شيئاً فهو يعلم نفسه إذا كان لا يدعو مع الله أحداً، ولكن للأسف كذلك الشرك بالله مُنتشر في قلوب كثير من المؤمنين بالله. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلَّا وَهُم مُّشْرِكُونَ} صدق الله العظيم [يوسف:106].
ويا طالب الهُدى إنّي أراك تسأل فتقول فهل أنت آثمٌ إذا لم تتّبع المهديّ المُنتظَر؟ ثم يردّ عليك المهديّ المُنتظَر بالحقّ وأقول: إذا كُنت لا تشرك بالله شيئاً فتعبد الله وحده فتُنافس عباده جميعاً من الأنبياء والمُرسلين والصديقين والشهداء والصالحين فتؤمن أنّهم أجمعين إنّما هم عبيداً لله كما أنت عبد لله، فترى إنّ لك الحقّ في ربك كما لهم ثم تُنافسهم في حُب الله وقربه و نعيم رضوان نفسه، فإذا كنت كذلك فلن يجعلك الله بأسف المهدي المُنتظر ناصر مُحمد اليماني حتى يبعثه الله ليهديك بالقُرآن المجيد إلى صراط العزيز الحميد.
ويا أخي الكريم طالب الهُدى، إنّما يدعوكم الإمام ناصر مُحمد اليماني إلى صراط العزيز الحميد، فلا تتّبعوا السُّبل فتفرّق بكم عن سبيله، فهل بعد الحقّ إلا الضّلال؟ أفلا تكونوا من الشاكرين أن ابتعث الله المهديّ المُنتظَر في أمتكم وليس في الأمم من قبلكم؟ ولئن كفرتم فاعلموا أنّ الله لشديدُ العقاب.
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخو المخلصين الربانيين الإمام المهديّ؛ ناصر مُحمد اليماني.
_____________
الإمام ناصر محمد اليماني
22 - رجب - 1430 هـ
15 - 07 - 2009 مـ
۲۴-تیر-۱۳۸۸ه.ش.
04:26 صباحاً
ـــــــــــــــــــ
ای علمای شیعه و اهل سنت! آیا به فراخوان کسی که از شما برای گفتگو قبل از ظهور دعوت میکند؛ پاسخ نمیدهید؟
أشهدُ أن لا إله إلا الله، وأشهدُ أنّ مُحمداً رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، از کسانی تعجب میکنم که نماز واجب جمعه را از دست داده و فروگذاشتهاند و به حجت غیبت امام؛ با امر خداوند مخالفت میورزند! ای جماعت شیعیان اثنی عشری! شما امام را عبادت میکنید یا خداوند یکتا و بیشریک را؛ آیا تقوا نمیکنید؟
و از مردمی تعجب میکنم که نماز واجب روز جمعه را از دست داده و فروگذاشتهاند و درسفر آن را میخوانند اما در محل سکونت [در حضر] آن را ترک میکنند! این از عجایب است! ای اهل سنت و جماعت! ای کسانی که این قرآن را به این حجت که کسی جز خداوند تأویل آن را نمیداند؛ مهجور رها کردهاید؛ آیا از خدا پروا نمیکنید؟
ای علمای شیعه و اهل سنت! آیا به فراخوان کسی که از شما برای گفتگو قبل از ظهور دعوت میکند؛ پاسخ نمیدهید؟ مگر هر مفتی در حال حاضر در اینترنت جهانی پایگاه ندارد؟ پس چرا نسبت به ناصر محمد یمانی استکبار ورزیده و در پایگاه او حضور پیدا نمیکنید؛ پایگاهی که ما آن را برای گفتگوی علمی و با برهان، برای همه مهیا کردهایم؟ و اگر از آیات محکم قرآن چگونگی نماز خواندن محمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم را برایتان روشن نکردم؛ مهدی منتظر حق پروردگارتان نیستم.
به خدا قسم اگر نمیترسیدم انصارم از نماز جماعت در خانههای خدا فاصله بگیرند؛ به تفصیل نماز را برای آنان بیان میکردم. پس به ندای کسی که تمام علمای شیعه و سنی را به گفتگو دعوت میکند؛ پاسخ دهید . احکام نماز و تعداد رکعت هرنماز را حکم و داور خواهیم کرد و اگر از آیات محکم قرآن عظیم حکم حق و مهیمن و خاموش کننده را برایتان نیاوردم؛ مهدی منتظر پروردگارتان نیستم و این قرار بین من و شما باشد. پس بشتابید و از دعوت به حکمیت بر اساس کتاب خدا استکبار نورزید؛ که در غیر این صورت خداوند شما را همراه روگردانان از کتابش عذاب خواهد کرد؛ آیا پروا نمیکنید؟
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
الإمام ناصر محمد اليماني
22 - 07 - 1430 هـ
15 - 07 - 2009 مـ
04:26 صباحاً
ـــــــــــــــــــ
أفلا تجيبوا داعي الحوار في عصر الحوار من قبل الظهور يا معشر عُلماء السُّنة والشيعة ؟
أشهدُ أن لا إله إلا الله، وأشهدُ أنّ مُحمداً رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، وعجبت من قومٍ يضيّعون صلاة الجمعة الواجبة فيُخالفون أمر الله بحُجّة غياب الإمام! فهل تعبدون الإمام يا معشر الشيعة أم تعبدون الله وحده لا شريك له، أفلا تتقون؟ وعجبت من قومٍ يضيعون صلاةً مفروضةً يوم الجمعة ويقيمونها في السفر ويتركونها في يوم الجمعة في الحَضَر! إنّ هذا لشيءٌ عُجاب يا معشر السنة والجماعة الذين اتّخذوا هذا القُرآن مهجوراً بحُجّة أنه لا يعلمُ تأويله إلا الله، أفلا تتقون؟
أفلا تجيبوا داعي الحوار في عصر الحوار من قبل الظهور يا معشر عُلماء السُّنة والشيعة؟ أليس كُلّ مُفتٍ الآن صار له موقعٌ في الإنترنت العالميّة؟ فلماذا تستكبرون على ناصر محمد اليماني بالحضور إلى موقعه الذي أعددناه لكم ليكون لنا جميعاً فنتحاور بالعلم والسُلطان؟ فإذا لم أُبيّن لكم كيف كان يُصلي محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- ومن محكم القرآن فأنا لستُ المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّكم.
ألا والله لولا أنّي أخاف أنّ أنصاري سيفارقون صلاة الجماعة في بيوت الله لفصَّلت لهم الصلوات تفصيلاً، فأجيبوا داعي الحوار يا معشر عُلماء السُّنة والشيعة وسوف نجعل أحكام الصلوات وعدد الركعات لكل صلاةٍ هي الحكم، فإذا لم آتِكم بعددهم من محكم القرآن العظيم فآتيكم بالحُكم المُلجم والمُهيمن بالحق فأنا لستُ المهديّ المُنتظَر الحقّ من ربكم وذلك بيني وبينكم، فهلمّوا للحضور فلا تستكبروا على دعوة الاحتكام إلى كتاب الله فيعذبكم الله مع المُعرضين عن كتابه، أفلا تتقون؟
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
الإمام المهدي؛ ناصر محمد اليماني.
_____________