دعوت امام مهدی ناصرمحمد یمانی از رهبر القاعده درعراق ابوبکر بغدادی
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة أنبياء الله ورسله وآلهم الطيبين وأنصارهم السابقين من قبل الفتح وبعده إلى يوم الدين، أمّا بعد.. السلام عليكم و رحمة الله وبركاته، شیخ محترم ابوبکر بغدادی، از اطراف و اکناف زمین از ما خواستهاند تا درباره شما فتوا بدهیم. ما از کسانی نیستیم که قبل از گفتوگو و شنیدن سخنان و منطق و دلایل علمی دعوتگر و تا روشن شدن اینکه آیا به حق و از جانب خداوند سخن میگوید و هدایت کننده به راه راست است و یا اینکه آشکارا در گمراهی به سر میبرد؛ درباره کسی قضاوت کنیم. لذا تا با كسي گفتوگو نکنیم، دربارهاش قضاوت نمیکنیم تا با حکم کردن بر اساس ظن و گمان در حق او ظلم نکرده باشیم چراکه ظن و گمان فرد را از حق بی نیاز نمیکند و نمیتواند جایگزین حق شود. برای همین من امام مهدی ناصر محمد یمانی از شیخ محترم ابوبکر بغدادی دعوت میکنم تا در پایگاه اینترنتی امام مهدی ناصر محمد یمانی با یکدیگر گفتوگو نماییم تا ببینیم توانایی علمی شما چه اندازه بوده و برهان خلافت شما چیست. اگر دیدیم شما از امام ناصر محمد یمانی عالمترهستید، بر امام ناصر محمد واجب است اگر دریافت دانشی که خداوند به شما عطا فرموده بیش از او و تمام علمای امت است، در برابر شما خضوع کرده و از امرتان پیروی نموده و کاملا تسلیم شود. در این صورت بر تمام مسلمانان واجب میشود که امر شما را اطاعت کرده و زیر پرچم شما گرد آمده و به شما ملحق شوند. این درصورتی است که دریابیم خداوند واقعاً با برهان خلافت و امامت تو را یاری نموده و از نظر علمی شما را بر دیگران برتری داده است و توانمندی علمی از جانب خداوند به شما الهام شده است بدون اینکه نزد کسی آموزش دیده باشید. شرط ما این است که ببینیم شما قادرید بین فرقههای گوناگونی که در دینشان پراکنده و متفرق شدهاند داوری کنید، گروههایی که هریک به داشتههای خود که باعث تفرقه امت و از بین رفتن هیبت و شوکتشان شدهاست، دلخوش کردهاند . شرط این است که خداوند به شما برهان علمی عنایت کرده باشد تا بتوانید در مورد تمام موارد اختلاف، بین گروههای مختلف داوری نموده و حکم بدهید تا با این کار قادر شوید مسلمانان را از پراکندگی نجات داده و علما و امت را تحت لوای یک پرچم متحد سازید. پس مسلمانان جویای حق در انتظار نتیجه گفتوگو بین شما و امام ناصر محمد یمانی خواهند بود. اگر انصار امام دریافتند که امامشان در ۹۹٪ موارد بر ابو بکر بغدادی غلبه کرد و تنها در یک مسئله ابوبکر بغدادی پیروز شد؛ تمام انصار ناصر محمد در هرجایی از زمین که باشند باید از پیروی از ناصر محمد یمانی دست بردارند و بر امام ناصر محمد است که از اعتقاد خود مبنی بر اینکه امام مهدی است بازگردد. شیخ محترم ابوبکر بغدادی، پس اگر نتوانستی حتی در یک مسئله بر امام ناصر محمد غلبه کنی؛ حقیقت روشن شده و بر تو واجب است از امر خلیفهی حقی که از جانب خداوند برگزیده شدهاست اطاعت نمایی چراکه این خداوند است که خلیفه خود را بر میگزیند نه مردم. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ ۗ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ ۚ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿٦٨﴾} صدق الله العظيم [القصص]
و شنیدهام تو خود را به عنوان خلیفه مسلمانان انتخاب کردهای و یا اطرافیان تو را به عنوان خلیفه مسلمین برگزیدهاند! اما حتی فرشتگان مقرب درگاه خداوند نیز شایستگی ندارند به جای او خلیفهی خدا را انتخاب کنند و کوچکترین اختیاری در این امر ندارند، تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ ۗ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ ۚ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿٦٨﴾ وَرَبُّكَ يَعْلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا يُعْلِنُونَ ﴿٦٩﴾ وَهُوَ اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولَىٰ وَالْآخِرَةِ ۖ وَلَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٧٠)} صدق الله العظيم [القصص]. اما این خداوند است که برهان خلافت و امامت را تعیین میفرماید و خداوند کسی را که برگزید، دانش و علم بیشتری نسبت به دیگران به او عطا میفرماید، برای همین است که میبینید خلیفه خداوند «آدم» چیزهایی را به ملائکه آموخت که نمیدانستند و بعد از آن که «آدم» ثابت کرد که خداوند به او بیش از فرشتگان علم عطا نموده است، پروردگار به فرشتگان فرمان داد تا در برابر آدم سجده کنند و خداوند تعالی میفرماید:
{إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٠﴾ وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٣٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
ببینید خداوند چه انتقادی از فرشتگان می نماید: { أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ } صدق الله العظيم. به این معنی که اگر راست میگویید و شما از خداوند عالمتر هستید، بهجای او خلیفهاش را هم انتخاب کنید. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:{وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ ۗ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ} صدق الله العظيم. اینجا بود که فرشتگان دریافتند از حد خود فراتر رفته و وارد محدودهای شدهاند که جای آنها نیست و تنها به خداوند اختصاص دارد و منظور خداوند از این که میفرماید:{ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ } صدق الله العظيمرا دانستند. یعنی خودتان را از خداوند داناتر میبینید تا به جای او خلیفه او را انتخاب کنید. پس فرشتگان به درگاه خداوند انابه کرده و اعتراف نمودند که پروردگارشان از آنها عالمتر است و آنها چیزی بیش از دانشی که از خداوند عزیز و حکیم آموختهاند، نمیدانند. برای همین گفتند: {قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم.
سپس خداوند به «آدم» امر نمود تا در برابر آنها حجت خود را اقامه نماید و ثابت کند که گستره دانشی که خداوند به او عطا نمودهاست، بیش از تمامی آنهاست. برای همین خداوند تعالی میفرماید: {ٰقَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم پس از آنکه «آدم» برتری علمی خود بر تمامی آنها را ثابت کرد، خداوند به تمام فرشتگان فرمان داد تا در برابر «آدم» سجده کنند و برای همین خداوند تعالی میفرماید:
{ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٣٤﴾} صدق الله العظيم. علت اینکه ابلیس گرفتار فتنه شد این بود که خود را از «آدم» بهتر میدانست. برای همین هم عصبانی شد و گفت: {قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ}صدق الله العظيم [الأعراف:۱۲] ببین علت خودداری ابلیس از سجده در برابر«آدم» چه بود؟ او خودش را برای خلیفه شدن ارجح میدانست چرا که خود را از آدم [که صلوات و سلام بر آدم و خاندان پاکش باد] بهتر میدید. و بنابر اين من ناصر محمد یمانی، شیخ محترم ابوبکر بغدادی را به گفتوگو دعوت میکنم تا برایمان روشن شود که خداوند حقا کدام یک از ما را به عنوان خلیفه خود در زمین برگزیده و امام مردم قرار داده است؛ آیا خليفه حق ابوبکر بغدادی است یا ناصر محمد یمانی؟ و بعد از آن که شیخ محترم ابوبکر دعوت به گفتوگو قبل از ظهور را پذیرفت، این امر برای جویندگان حق روشن خواهد شد چون یکی از ما یا هر دوی ما خلیفه منتخب خداوند نیستیم بلکه شرط خلافت تنها پیروزی یکی از ما بر دیگری نیست بلکه خلیفهای که منتخب خداوند است باید بتواند بر تمام علمای مسلمین ونصاری [مسیحیان] و یهودیان غلبه نماید و چنانچه دعوت به پذیرش احکام خداوند و پروردگار جهان را اجابت نمایند؛ بر امام منتخب خداوند بر مردم [واجب] است که حکم خداوند را تنها از محکمات قرآن عظیم استنباط نماید چون حکم تنها با خداوند سبحان است. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الشورى] من امام ناصر محمد یمانی در پیشگاه خداوند و تمام مسلمانان شهادت میدهم و شهادت پروردگار كافي است، اگر دیدم شیخ فاضل ابوبکر بغدادی با استدلالهای علمی از محکمات قرآن عظیم بر ما غلبه کرد، مرا تسلیم خود خواهد یافت و ما گوش سپردن و اطاعت کردن خود را به او اعلان خواهیم کرد چون هر کس که به علت غرورش به گناه کشانده شود مانند ابلیس که دچار لعنت و غضب خداوند گردید؛ مورد لعنت و غضب پروردگار قرار خواهد گرفت. اما اگر شیخ ابوبکر بغدادی تنها در یک مسئله بتواند بر ناصر محمد غلبه کند، سزاوار نیست امام ناصر محمد یمانی تکبر ورزیده و یا غرور او را به گناه کشانده و بگوید من از ابوبکر بغدادی بهترهستم و از ولایت و اطاعت او خودداری نماید. این حکمی است که ما از قبل و تنها برای خودمان مقرر داشتهایم که ولو اینکه ناصر محمد یمانی در ۹۹٪ مسائل بر بغدادی غلبه کند اما ابوبکر بغدادی بتواند تنها در یک مسئله بر ناصر محمد یمانی برتری یابد، بر ناصر محمد یمانی واجب است که اعلان نماید از ادعای اینکه امام مهدی منتظر است عدول کرده و انصار نیز باید پیروی از مرا کنار بگذارند.. هیهات، هیهات، قسم به پروردگار زمین و آسمانها، هیچیک از علمای مسلمین و نصاری [مسیحی] و یهودی ولو اینکه به یاری یکدیگر نیز بیایند و از هم پشتیبانی کنند، قادر نیستند حتی در یک مسئله بر امام مهدی ناصر محمد یمانی غلبه کنند. آیا میدانید چرا پیشاپیش نتیجه گفتوگو را اعلان کردم؟ چون میدانم من درباره شخصیت امام مهدی ناصر محمد به خداوند دروغ نبستهام، بلکه خداوند مرا برگزیده و انتخاب کرده است و دانش مرا در بیان حق قرآن عظیم بر تمام علمای امت فزونی بخشیده تا آنان از قضاوتی حقی که بر اساس قرآن عظیم بینشان میشود احساس ناراحتی نکنند و به کلی تسلیم شوند. اگر چنین نکنم، امام مهدی منتظر ناصر محمد نیستم.
ممکن است کسی این سؤال را مطرح کند: «ناصر محمد، میبینم که میگویی اگر یکی از علمای مسلمین حتی در یک مسئله بر تو غلبه کند؛ اعلان خواهی کرد مهدی منتظر ناصر محمد نیستی. سؤالی که در برابرت قرار میدهم این است آیا مهدی منتظر ناصر محمد است؟». پس امام مهدی ناصر محمد در جواب پرسشگران میگوید: آیا شما به فرموده خداوند ایمان ندارید که:
{مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَٰكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ ۗ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿٤٠﴾}صدق الله العظيم [الأحزاب]؟
جواب علمای مسلمین معلوم است، همگی خواهند گفت: «چه کسی است که به این آیه محکم و روشن در محکمات قرآن عظیم، مؤمن نباشد؟ آیهای که حاوی فتوای خداوند سبحان در مورد محمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- مبین بر خاتم الأنبياء والمرسلين بودن ایشان است». پس به حق در برابرتان حجت آورده و میگوییم: پس عقیدهای جز این نمیتوانید داشته باشید که خداوند امام مهدی منتظر را ناصر «یاری دهنده» محمد عليه الصلاة و السلام و آله بر میانگیزد، یعنی ناصر و یاری دهنده محمدٍ رسول الله عليه الصلاة والسلام وآله الطيبين [ناصر محمد]. چون خداوند امام مهدی منتظر را به عنوان نبی یا رسول جدیدی که به او وحی جدیدی بفرستد، بر نمیانگیزد. بلکه او نصرت رساننده به محمدٍ رسول الله عليه الصلاة والسلام و آله و سلّم است. برای همین حکمت «تواطؤ» در این حدیث حق برایتان روشن میشود. از محمد رسول الله عليه الصلاة والسلام و آله سلّم نقل میشود که فرمودهاند:
[لا تنْقَضِي الدُّنيَا حَتَّى يَمْلِكَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اسمه اسْمِي صدق عليه الصلاة والسلام.
[دنیا به پایان نمیرسد مگر مردی از اهل بیت من که نام او نام مرا همراهی و ملازمت میکند فرمانروایی را بدست گیرد]
يعني تا زمانی که مردی از اهل بیت رسول با قدرت فرمانروایی را در تمام عالم به دست نگیرد، عمر این دنیا تمام نمیشود. سپس میفرماید نام من، نامش را همراهی [همپوشانی] میکند.
شاید یکی از علمای اهل سنت بخواهد بگوید: «به خدا که همینطور است. در این حدیث بین شیعه و سنی اختلافی وجود ندارد. اما نام تو ناصر محمد است و با اسم نبی خداوند محمد بن عبدالله مطابقت ندارد.» پس امام ناصر برای برادران خود از علمای اهل سنت حجت آورده و میگویو: خدا را به شهادت میگیرم و او برای شهادت کافی است که قادر نیستید از نظر لغوی و اصطلاحی ثابت کنید مقصود از «تواطؤ» تطابق لغوی و اصطلاح است. اگر توانستید [که نمیتوانید] من امام مهدی منتظر نیستم. هیهات، هیهات، به پروردگار زمین و آسمانها قسم؛ شما میدانید معنی لغوی اصطلاحی «تواطؤ» تطابق نیست بلکه توافق و همراهی و ملازمت است. پس برایتان روشن شد مقصود از «تواطؤ» همراهی با نام محمد در نام امام مهدی ناصر محمد است.
ممکن است یکی از علمای شیعه اثنی عشری بگوید: «ناصر محمد ما نیز اعتقاد داریم اسم امام مهدی مطابق نام نبی خداوند محمد بن عبدالله نیست بلکه همراه و ملازم آن است؛ برای همین ما معتقدیم نام امام مهدی محمد بن الحسن العسکری است». پس برای شیعیان اثنی عشری حجت میآوریم که: آیا محمد -رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم- فرموده است:
[يواطئ اسمي اسمه نام من نام او را همراهی میکند]؟ جواب شیعیان اثنی عشری معلوم است که خواهند گفت: «ای کسی که به زعم خود مهدی منتظری؛ موضع حق حدیث را تحریف نکن. محمدٌ -رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم- فرموده است:
[لا تنْقَضِي الدُّنيَا حَتَّى يَمْلِكَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اسمه اسمي]
[دنیا به پایان نمیرسد مگر مردی از اهل بیت من که نام او نام مرا همراهی و همپوشانی میکند فرمانروایی را بدست گیرد] صدق عليه الصلاة والسلام
و همچنین نَّبيّ عليه الصلاة والسلام وعلى آله الطيبين فرمودهاست: [لا تَذْهَبُ أَوْ لا تَنْقَضِي الدُّنْيَا، حَتَّى يَمْلِكَ الْعَرَبَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي، يُوَاطِئُ اسمه اسمي]
[ذنیا نمیگذرد و به پایان نمیرسد مگر بر اعراب مردی از اهل بیت من فرمانروایی کند که نام او نام مرا همراهی میکند]. ونَّبيّ عليه الصلاة والسلام وعلى آله الطيبين فرمودهاند:
[لا تَقُومُ السَّاعَةُ، حَتَّى يَمْلِكَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي، يُوَاطِئُ اسمه اسمي، يَمْلأُ الأَرْضَ عَدْلاً وَقِسْطاً، كَمَا مُلِئَتْ ظُلْمًا وَجَوْراً]
[قیامت فرا نمیرسد مگر مردی از اهل بیت من فرمانروا شود که نام او نام مرا همراهی میکند و زمین را از عدل و قسط پر خواهد کرد همانگونه که لبریز از ظلم و جور شده است].
ونَّبيّ عليه الصلاة والسلام وعلى آله الطيبين فرمودهاند: [لا يَذْهَبُ اللَّيَالِي وَالأَيَّامُ، حَتَّى يَمْلِكَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي، يُوَاطِئُ اسمه اسمي]
[روزها و شب ها به سر نمیرسند مگر مردی از اهل بیت من فرمانروا شود که نام او نام مرا همراهی میکند]
و نَّبيّ عليه الصلاة والسلام وعلى آله الطيبين فرمودهاند: [لا يَذْهَبُ الدُّنـَيَا، حَتَّى يَلِي رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي، يَمْلأُ الأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً، كَمَا مُلِئَتْ ظُلْمًا وَجَوْراً، يُوَاطِئُ اسمه اسمي]
[روزها و شبها به سر نمیرسند تا آنکه خدا مردی از اهل بيت بیاید که پر کند زمين را از عدل و قسط همچنانکه از ظلم و ستم پر شده. و نام او نام مراهمراهی میکند]. و همچنین از عَبْدَانُ بْنُ أَحْمَدَ ثَنَا عَبْدُ اللهِ بْنُ عُمَرَ بْنِ أَبَانَ ثَنَا يُوسُفُ بْنِ حَوْشَبٍ ثَنَا وَاسِطُ بْنُ الْحَارِثِ عَنْ عَاصِمِ بْنِ أَبِي النَّجُودِ عَنْ زِرِّ بْنِ حُبَيْشٍ عَنْ عَبْدِ اللهِ برای ما نقل شده که رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فرمودهاند: [لا يَذْهَبُ الدُّنـَيَا، حَتَّى يَمْلِكَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي، يُوَافِقُ اسمه اسمي، يَمْلأُ الأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً، كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَظُلْماً]
[دنیا نمیرود مگر مردی از اهل بیت من که نام او نام مرا همراهی میکند فرمانروایی را بدست گیرد و زمين را مملو از عدل و قسط کند همچنانکه از ظلم و ستم پر شدهاست.]صدق عليه الصلاة والسلام». پس مهدی منتظر برای تمام علمای شیعه اثنی عشری حجت آورده و میگوید: در تمام این احادیث یک سخن مشترک وجود دارد : «يواطئ اسمه اسمي» ، نام او نام من را همراهی میكندو این مضمون حدیث است. سؤالی که مطرح میشود این است: مقصود ایشان که صلوات و سلام بر او باد از [يواطئ اسمه] اسم چه کسی است؟ سؤال را دوباره تکرار میکنیم صلوات و سلام بر ایشان باد مقصودشان از[يوافق اسمه] کیست؟ سؤال را برای بار سوم تکرار می کنیم مقصود ایشان که صلوات و سلام بر او باد از [[[[يواطئ اسمه]]]] چه کسی است؟
آیا غیر از این است که از نام اول امام مهدی سخن میگوید؟ و سپس می گوید : [[اسمي = اسم من]]؛ آیا منظور نام دوم امام مهدی نیست؟ پس میآموزیم که در این حدیثی که بارها نبی بیان نموده است حکمت بزرگی وجود دارد؛ به این معنی که خداوند امام مهدی را به عنوان نبی یا رسول جدید بر نمیانگیزد، بلکه یاری دهنده محمد [ناصر محمد] و یاری دهنده به آنچه که با محمد صلی الله علیه و آله و سلم آمده است خواهد بود.
ببینیم این حکمت در مورد کدام یک از این اسامی صدق میکند، محمد بن عبدالله؟ آیا محمد بن حسن عسگری؟ یا ((((ناصر محمد))))؟ شما را چه میشود؛ چگونه حکم میکنید؟
حال؛ حتی اگر۱۰۰٪ هم قانع شديد که نام امام مهدی ناصر محمد است؛ آیا این دلیل کافی است که ناصر محمد یمانی مهدی منتظر حق است؟ هیهات! به خداوند قسم که هیچچیز جای دلیل قاطع علمی را نمیگیرد. شما میتوانید در بین مسلمانان میلیونها نفر را پیدا کنید که نامشان ناصر محمد است. پس باید خداوند به امام مهدی ناصر محمد علمی عطا کرده باشد که فراتر از دانش تمام علمای مسلمین باشد تا کسی از آنها نباشد که با قرآن عظیم به مجادله با امام مهدی برخیزد مگر آنکه امام مهدی ناصر محمد با دلایل علمی از محکمات قرآن عظیم بر او غلبه کند تا در میان مؤمنان از داوری و حکمیتی که بین آنان شده است ناراحتی و دلتنگی احساس نشود وهمگی تسلیم شوند. عزیز من شیخ محترم «ابراهیم بن عواد بن ابراهیم» و ملقب به ابوبکر بغدادی، رهبر حزب داعش یا آنگونه که گفته میشود رهبر القاعده عراق، به خداوندی که جز او خدایی نیست، هیچیک از اطرافیانت اختیار ندارند تو را به عنوان خلیفه مسلمانان انتخاب کنند تا رهبری آنها را در جهاد فی سبیل الله بر عهده بگیری. عزیز من در راه خدا، به خداوند قسم که حتی انبیا حق ندارند بهجای خداوند، برای مردم، خلیفه انتخاب کنند؛ بدون اینکه بدانند خداوند او را برگزیده است. به نبیِّ بنیاسراییل نگاه کنید، آیا او امام طالوت عليه الصلاة و السلام را به عنوان خلیفه بنی اسراییل انتخاب کرد؟ یا خداوند است که برمیگزیند و انتخاب میکند؟ خداوند تعالی میفرماید:
{أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ مِن بَعْدِ مُوسَىٰ إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُّقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ۖ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِن كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا ۖ قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا ۖ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِّنْهُمْ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ ﴿٢٤٦﴾ وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا ۚ قَالُوا أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ ۚ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ۖ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٤٧﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
به اعتراض بنیاسراییل و جواب حق نبیّ نظر کنید. خداوند تعالی میفرماید: {وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا ۚ قَالُوا أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ ۚ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ۖ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٤٧﴾} صدق الله العظيم
در ابتدای امر بنیاسراییل تصور کردند انتخاب امام طالوت نظر شخصی نبیّشان بوده است و برای همین بنیاسراییل گفتند:{قَالُوا أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ المال}
و از نبی خود درخواست کردند که یکی از آنها را به فرمانروایی انتخاب کند، چون آنها بیش از دیگران برای فرمانروایی شایستهاند؛ میدیدند که طالوت از ثروتمندان نیست. بر اساس نظر آنها امامت بر حسب نسب و وجاهت و ثروت بود؛ پس نبی در پاسخ ایشان گفت چیزی به دست او نیست و او نیست که طالوت را انتخاب کردهآست بلکه برگزیده خداوند است و گفت:{... قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ۖ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٤٧﴾} صدق الله العظيم
و این تصدیق فرموده خداوند تعالی است که: {وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ ۗ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ ۚ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿٦٨﴾} صدق الله العظيم [القصص].
شنیدهایم که میگویی اطرافیانت تو را به عنوان خلیفه مسلمانان انتخاب کردهاند و مردم را برای بیعت دعوت میکنید تا دین همه دین خدا باشد. ای مرد آیا مردم را وادار می کنی که با تهدید واکراه ایمان بیاورند؟ آیا خداوند تعالی نفرمودهاست:
{ لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٥٦﴾} صدق الله العظيم [البقرة]؟
شاید شیخ محترم بغدادی بخواهد بگوید: «ناصر محمد مگر خداوند تعالی نفرموده است:
{وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ ۚ فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿٣٩﴾ وَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَوْلَاكُمْ ۚ نِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ النَّصِيرُ ﴿٤٠﴾ صدق الله العظيم [الأنفال]»؟
امام مهدی ناصر در پاسخ پرسشگران میگوید: سزاوار خداوند نیست تا آنگونه که شما تصور میکنید، سخن خود را نقض کند، خداوند منزه و بسیار بلند و والامرتبه است. آیا منظور خداوند در این آیه این است که به شما فرمان میدهد مردم را با تهدید و اکراه وادار کنید که به «الرحمن» ایمان بیاورند؟ خداوند منزه و بالاتر از آن است که سخن خود را تقض کند! چگونه میفرماید: {لا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ} بعد به شما فرمان میدهد آنقدر با مردم بجنگید تا مؤمن شوند؟ پس بیایید تا برایتان روشن کنم اشکالتان در کجاست و درک غلط شما از این آیات را تصحیح نمایم. در این آیات خداوند به شما فرمان میدهد با کسانی که بهخاطر دین خداوند با شما میجنگند و میخواهند با شمشیرهایشان نور الهی را خاموش سازند مبارزه کنید. به شما فرمان داده شده با آنان بجنگید تا از جنگ با شما و به فتنه کشاندن کسانی که به دعوت شما ایمان آوردهاند؛ دست بکشند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ ۚ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ ۗ وَالَّذِينَ كَفَرُوا إِلَىٰ جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ ﴿٣٦﴾ لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَيَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلَىٰ بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعًا فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿٣٧﴾ قُل لِّلَّذِينَ كَفَرُوا إِن يَنتَهُوا يُغْفَرْ لَهُم مَّا قَدْ سَلَفَ وَإِن يَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ ﴿٣٨﴾ وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ ۚ فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿٣٩﴾ وَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَوْلَاكُمْ ۚ نِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ النَّصِيرُ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الأنفال].
به فرموده خداوند تعالی نظر کنید: {إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنْفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ...} صدق الله العظيم.
یعنی اول آنها علیه مؤمنان اعلان جنگ کرده و در بین کسانی که به خداوند ایمان آوردهاند فتنه به پا میکنند، برای همین خداوند فرمان جنگ با آنها را میدهد تا از جنگ بر علیه شما دست بردارند و کسانی که دعوت شما را پذیرفته و ایمان آوردهاند را به فتنه و گمراهی نکشانند و دعوت از تمامی مردم تا جایی ادامه یابد که دین همه برای خداوند باشد. چون اگر دعوت شما استمرار یابد، تعداد مؤمنان رو به افزایش گذاشته و با پیوستن هر روزه مردم به مؤمنان از تعداد کافران کاسته میشود تا دین فقط دین خداوند باشد و مردم از ته دل و خالصانه قانع شوند. ولی اگر ادامه داده و در راه دعوت به خداوند مانع ایجاد کرده و با مؤمنان بجنگند و کسانی را که به خدا ایمان آوردهاند، دچارفتنه و گمراهی کنند؛ در اینجاست که خداوند شما را مکلف نموده است که سبکبار و یا مجهز [خفافاً و ثقالاً] به جنگ بپردازید.تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ ۚ فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿٣٩﴾ وَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَوْلَاكُمْ ۚ نِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ النَّصِيرُ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم.
به فرموده خداوند تعالی نظر کنید: {فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿٣٩﴾}یعنی اگر از جنگیدن با شما فتنه در میان مؤمنان دست برداشتند؛ دیگر به جنگ ادامه ندهید تا وادارشان کنید که مؤمن شوند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی: {{{{{{{{{وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ ۖ فَإِنِ انتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ ﴿١٩٣﴾}}}}}}}}} صدق الله العظيم[البقرة]
یعنی اگر از جنگ با شما دست کشیدند، با آنها نجنگید. تنها تعرض به ظالمان مجاز است؛ یعنی کسانی که با شما جنگیده و مردمی را که به دعوت شما ایمان آوردهاند به فتنه میاندازند. اساس جنگ در راه خداوند، مبارزه و جنگ با کسانی است که به جنگ دین شما میآیند و بهناحق به شما تعدی میکنند در اینجا خداوند به شما فرمان جنگ داده است. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی: {وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ﴿١٩٠﴾} صدق الله العظيم[البقرة]
یعنی اینکه به کسانی که به جنگ شما نیامده اند ویا کسانی که دست از جنگ کشیده و به شما میگویند: «دین شما برای شما و دین ما برای خودمان» تعدی نکنید. در اینجا بر شما واجب است که از آنها روبرتابید [و کاری به آنها نداشته باشید] چراکه خداوند به هیچیک از رسولان امر ننموده است تا مردم را با تهدید و اکراه وادار کنند به «الرحمن» ایمان آورده و با اکراه، درحالیکه ذلیل و خوارشدهاند؛ پروردگارشان را عبادت کنند ! به خدا که چنین نیست، ببینید خداوند در کتاب خود به تمام رسولانش فرمان میدهد که ابلاغ دعوت وظیفه آنها و حساب رسی با خداوند است.تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّـهُ مَا عَبَدْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ نَّحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ كَذَٰلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [النحل].
به همین ترتیب خداوند به محمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- نیز امر نفرموده است که با تهدید و اکراه مردم را مؤمن کند، تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی: {لا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ} صدق الله العظيم [البقرة:۲۵۶] چراکه خداوند ایمان مردمی را که با اکراه به او رو بیاورند و او را بهواسطه تهدید و با اکراه عبادت نمایند نمیپذیرد، ولو اینکه نماز برپاداشته و زکات بدهند. و اما نمازشان حتی اگر در خانههای خداوند اقامه شود، چون از ترس رسولان خداوند است مورد پذیرش قرار نمی گیرد.خداوند عبادتی را که از ترس مردم باشد، نمی پذیرد.تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{ إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ ۖ فَعَسَىٰ أُولَٰئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿١٨﴾ } صدق الله العظيم [التوبة].
خداوند برای پذیرش عبادت بندگانش در محکمات کتاب خود شرطی قائل شده است و آن فرموده خداوند تعالی است که: {وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ ۖ فَعَسَىٰ أُولَٰئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِين} صدق الله العظيم. برای همین خداوند به رسولان خود امر نمودهاست مردم را بهخاطر دین تحت فشار قرار ندهند. به آنها آزادی عقیده داده و در کنارش با دلایل علمی و عقلی برایشان حجت بیاورند که تنها خداوند شایسته عبادت است و به مردم درباره عذاب خداوند هشدار بدهند. اگر سرباز زدند؛ دین آنها برای خودشان و پیروانشان باشد و دین نبیّ برای خودش و پیروانش.تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ ﴿١﴾ لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ ﴿٢﴾ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿٣﴾ وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ ﴿٤﴾ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿٥﴾ لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [الكافرون].
پس رسولان و پیروانشان به کافران اجازه میدهند که در عقیده و دین خود آزاد باشند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّينَ ﴿١١﴾ وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ ﴿١٢﴾ قُلْ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿١٣﴾ قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَّهُ دِينِي ﴿١٤﴾ فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِ ۗ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ أَلَا ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ ﴿١٥﴾ لَهُم مِّن فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِّنَ النَّارِ وَمِن تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ۚ ذَٰلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ ۚ يَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ ﴿١٦﴾ وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَىٰ ۚ فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾ أَفَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنتَ تُنقِذُ مَن فِي النَّارِ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
چراکه خداوند به رسول خود فرمان نداده است تا با تهدید مردم را وادارد که مؤمن شوند.تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَن فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا ۚ أَفَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [يونس]. چون خداوند به رسولان خود فرمان داده است کافران را از نظر عقیدتی و عبادی آزاد بگذارند و به درستی که وظیفه آنها ابلاغ-رسالت- بوده و حسابرسی با خداوند است.تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ ۖ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ ۚ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا ۚ وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ ۚ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [الكهف].
وظیفه رسول تنها رساندن پیام است.تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{ مَّا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَكْتُمُونَ ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
و خداوند تعالی میفرماید: { وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا ۚ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٩٢﴾} صدق الله العظيم [المائدة]. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی: {وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ نَّحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ ۚ كَذَٰلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ۚ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [النحل].
گواه آن فرموده خداوند تعالی است:{فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النحل]. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی: {قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُم مَّا حُمِّلْتُمْ ۖ وَإِن تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا ۚ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٥٤﴾} صدق الله العظيم [النور]. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی: { وَإِن تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِّن قَبْلِكُمْ ۖ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [العنكبوت]. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی: {وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ۚ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [التغابن]. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی: {وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَيْطَانٍ رَّجِيمٍ ﴿٢٥﴾ فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ ﴿٢٦﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٢٧﴾ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ﴿٢٨﴾ وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [التكوير].
اما افسوس بر علمای مسلمین و امتشان! آنها کورکورانه و بدون اندیشه عمل میکنند! و تمامی این آیات محکم و روشن پروردگارشان را رها کرده و متفقانه از سخن شیطان رجیم که به دروغ به نبی نسبت داده است پیروی میکنند: [أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله و يقيموا الصلاة و يؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دمائهم وأموالهم إلا بحق الإسلام و حسابهم على الله تعالى]
[به من فرمان داده شده است با مردم بجنگم تا شهادت دهند خدایی جز خداوند نیست و محمد رسول الله است؛ نماز برپادارند و زکات دهند. اگر چنین کردند خون و فرزندانشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان با خداوند تعالی است]
پایان حدیث شیطانی.
این از جانب خداوند و رسول او نیست. اما با کمال تعجب همگی راویان بر روی آن اتفاق نظر دارند! این دیگر چه گمراهی است که بر خداوند و رسولش و اصحاب گرامیاش [صلوات الله عليهم وأسلم تسليماً] به دروغ نسبت داده میشود ؟
ای علمای مسلمین! شما را به چالش میکشم که اگر مؤمن هستید به دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم پاسخ دهید و نگویید قرآن معانی مختلفی دارد تا قرآن را به همین بهانه پشت سر انداخته و به دنبال باطل بیفتید! .خداوند شما را رو سياه كند، اگر که به دعوت قرآن پاسخ ندهيد . و امام مهدی ناصر محمد یمانی وظیفهای جز این ندارد که احکام خداوند را از آیات روشن قرآن برایتان بیان کند؛ شرط ما این است که حکم از آیات محکم که اساس کتاباند و برای علمای و عامه مسلمانان روشن و واضح هستند گرفته شود. ما تمام اعتقادات باطل شما را با محکمات قرآن عظیم درهم کوبیده و پراکنده میسازیم و به رضایت شما هم اهمیتی نمیدهیم. ای علمای مسلمین و ای پیروان آنها! شایسته امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی نیست که خداوند او را برانگیزد و او از خواستهها و امیال شما پیروی کند، بلکه او به حق سخن گفته و شما را به راه نبوت اولیه و کتاب خداوند و سنت حق رسول که با محکمات قرآن در تضاد نباشد باز میگرداند. آیا نمیبینید چقدر از راه راست [صراط مستقیم] دور شدید، درحالیکه تصور میکنید در مسیر هدایت هستید؟ چقدر این خسران عظیم و بزرگ است! پس همگی به سوی امام مهدی بیایید تا در موارد اختلافتان بین شما داوری کرده و حکم بدهیم تا به این ترتیب صفوف علما و امتتان را در برابر مسیح کذاب و سپاهیانش از یأجوج و مأجوج گرفته و شیاطین جن و انس متحد سازیم.
ای مردم، مسیح کذاب به شما نخواهد گفت که مسیح کذاب است، بلکه خود را مسیح عیسی بن مریم معرفی خواهد کرد و میگوید خداوند و پروردگار عالم است؛ اما سزاوار مسیح عیسی بن مریم علیة الصلاة و السلام نیست که بناحق سخن بگوید. این مدعی دروغگو است به همین دلیل به او مسیح کذاب گفته میشود. او، شیطان رجیم، ابلیس است و لشکر خود را از جنت خداوند که در داخل و باطن زمین است به سویتان خارج خواهد کرد؛ همان جنتی که آدم و حوا در آن بودند. خداوند تعالی نفرموده است که آدم را در جنت المأوی به خلیفهگری میگمارد. بلکه از زمین و جنتی که زیر آن در باطن زمین است سخن میگوید.
ای مردم قسم به خداوند عظیم، پروردگار آسمانها و زمین و مابین آنها و قسم به او که استخوانهای پوسیده و پراکنده را زنده میکند؛ من امام مهدی منتظر ناصر محمد هستم که به حق از جانب پروردگارتان آمدهام و دروغ نمی گویم.هرکس که به خداوند افترا ببندد محروم و نا امید میشود و لعنت خداوند بر دروغگویان باد. خداوند اسم و قسم من را دلیل قرار نداده است، بلکه اگر مومن باشید تسلط علمی دلیل من در برابر شماست. دعوت به پذیرش حکمیت قرآن عظیم را بپذیرید و تورات و انجیل و احادیث سنت نبوی را به قرآن عرضه کنید. هر چه را که برخلاف قرآن عظیم یافتیم از جانب پروردگار نیست، بلکه از طرف شیطان رجیم و اولیای اوست که منافقانه تظاهر به ایمان کرده و در باطن کفر و مکر خود را پنهان میکردند تا راه پیروی از قرآن عظیم را منحرف سازند. بدانید قرآن از جانب خداوند است، احادیث سنت بیان نیز از جانب خداوند هستند مگر احادیثی که بر خلاف قرآن باشند که در آن صورت بدانید از جانب خداوند صادر نشدهاند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].
ای علمای مسلمین و مسیحی و یهودی، به من اجازه دهید تا نتیجه را اعلام کنم. اگر علمای امت دعوت به «گفتوگو در دوران قبل از ظهور» را بپذیرند، همان آن، مسلمانان درخواهند یافت که ناصر محمد یمانی بر همه آنها غلبه دارد و اگر سرباز زنند؛ جز این نیست که همانگونه که خداوند در آیات محکم قرآن به من فرمان داده است، باید منتظر فرا رسیدن نشانه و آیت خداوند «دود آشکار» یعنی «الدّخان المبين» باشم تا تمام مردم ایمان آورند. آن زمان هر کسی که روی زمین باشد مؤمن شده و همگی میگویند: «خدایا ما مؤمن هستیم، عذاب را از ما بردار». امام مهدی ناصر محمد یمانی را مجبور نکنید که منتظر نشانه «دود آشکار» باشد. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ﴿١٠﴾ يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١١﴾ رَّبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾ أَنَّىٰ لَهُمُ الذِّكْرَىٰ وَقَدْ جَاءَهُمْ رَسُولٌ مُّبِينٌ ﴿١٣﴾ ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ ﴿١٤﴾ إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا ۚ إِنَّكُمْ عَائِدُونَ ﴿١٥﴾ يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَىٰ إِنَّا مُنتَقِمُونَ ﴿١٦﴾ } صدق الله العظيم [الدخان].
آن گرفتن سخت «الْبَطْشَةَ الْكُبْرَى» که به شما وعده داده شده است چیست؟ جواب: آن «الساعة»، قیامت است و به درستی که نشانه «دود آشکار» یعنی «الدخان المبین» یکی از نشانههای بزرگ ساعت است و برانگیخته شدن امام مهدی نیز یکی از نشانههای بزرگ ساعت است. آیا مسلمان و تسلیم خداوند و پروردگارعالم هستید و به او ایمان دارید و او را به یگانگی و بدون شریک عبادت می کنید؟ پس به دعوت پذیرش حکمیت قرآن عظیم پاسخ دهید.
ده سال از عمر دعوت امام مهدی ناصر محمد در «دوران گفتوگو پیش از ظهور» گذشته است و من علمای مسلمین و نصاری [مسیحی] و یهودی را به پذیرش حکمیت قرآن عظیم فراخواندهام و همگی آنها روبرگرداندهاند، مگر کسانی از خردمندان [أولي الألباب] که خداوند به آنها رحم کرده است. شیخ ابراهیم ابوبکر بغدادی محترم از خردمندان باش و برای تو شأن بزرگی خواهد بود اگر که در دوران «گفتوگو پیش از ظهور» از راه اینترنت، به دعوت جهانی مهدوی یاری برسانی. به خداوند عظیم قسم که انتخاب این وسیله از طرف من نبوده است و امر در اول و آخر با خداست. پس به دعوت حقی که از جانب خداوند آمده است پاسخ بده.هیچ عالم بزرگ و مفتی نیست که در اینترنت جهان پایگاه مشهوری نداشته باشد و ما این پایگاه را میز گفتوگوی آزاد قرار دادهایم پس به دعوت به گفتگو پیش از ظهور پاسخ دهید. پایگاه ما این است:
«موقع الإمام ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلامية» و رابط لینک آن نیز https://nasser-alyamani.org/forum.php وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين.. أخوكم الإمام المهديّ المنتظَر في عصر الحوار من قبل الظهور ناصر محمد اليماني
از امام مهدی ناصر محمد یمانی به پیشوایان کفر و مفسدین فی الأرض و سفاکان خونریز داعش، ابوبکر بغدادی و گروهش...
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة أنبياء الله ورسله من أوّلهم إلى خاتمهم محمد رسول الله صلّى الله عليه وجميع المسلمين من سلم الناس من شرِّ أيديهم وألسنتهم إلا بالحقّ في كل زمانٍ ومكانٍ وأسلّمُ تسليماً، أمّا بعد.. ابوبکر بغدادی! پیش از این امام مهدی ناصر محمد یمانی بیانیهای صادر کرد و در آن با کلماتی محترمانه منطقی و نیکو شما را به گفتوگو [قبل از ظهور] دعوت کرد. اما تو به دعوت ما وقعی نگذاشتی و با اینکه از آن باخبر شدی به این دعوت به گفتوگو پاسخ ندادی، چرا که دیدی نمیتوانی با دلیل علمی به گفتوگو با امام مهدی ناصر محمد یمانی بپردازی. چون می دانی که حق این است که در دین اسلام، اجبار و اکراه وجود ندارد «لا اکراه فی الدین» و میدانی که بر خلاف آیات محکم کتاب خداوند عمل کردهای.
به خداوند قسم آنچه میبینم این است که تو و حزبت از شیاطین بشر هستید و با تظاهر به ایمان، کفرتان را مخفی میکنید تا چهره دین اسلام را که رحمت خداوند بر عالمیان است تخریب کرده و زشت نشان دهید. شما میخواهید تمام مردم از دین اسلام متنفر شوند. اما امام مهدی ناصر محمد یمانی در کمین شما نشسته است و برای مسلمانان روشن خواهد کرد شما گروهی مجرم هستید که خون مسلمان و کافر را بر زمین میٰریزید و اهمیتی برای دین قائل نیستید. شما اسرای مسلمان را میکشید، آنها را در یک صف قرار داده و به سرشان شلیک میکنید و میگویید: «خدایا از ما بپذیر»!!! سبحان الله چگونه ممکن است خداوند ریختن خون مسلمانان را بپذیرد؟ لعنت خداوند بر مجرمان و مفسدین فی الأرض باد ؛ لعنتی بزرگ ...
ابوبکر [بغدادی] به خداوند سوگند میخورم، اگرخداوند قبل از آنکه توبه کنی فرمانروایی زمین را به من بسپارد [به من تمکین دهد] ، به حق، حَدِ خداوند را در مورد تو جاری خواهم ساخت و گردن تو را قطع خواهم نمود و این حکم برای تو ظالمانه نیست، مگر آنکه در «دوران گفتوگو قبل از ظهور» توبه کنی. چگونه خود را خلیفه زمین میخوانی و سپس خون مسلمانان و کافرانی که به جنگ دین شما نیامدهاند بر زمین میریزی؟ بیا تا از محکمات کتاب خداوند برایت دلیل و حجت بیاورم که خداوند کشتن اسرای کافر را هم حرام کرده است؛ تو را چه میشود که اسرای مسلمان را میکشی؟ ابوبکر بغدادی! محمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- برای مشورت درباره اسرای نبردی که از جانب خداوند نبرد روز «فرقان» نامیده شدهاست، صحابه خود را فرا خواند. این همان اولین جنگ بین حق و باطل و نبرد بدر است که در جریان آن [خداوند مقرر داشت] حق و باطل جدا شده و هر کس که زنده ماند با دلیلی روشن زنده بماند و هرکس که هلاک شد با دلیلی روشن به هلاکت رسیده باشد. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
بعد از پیروزی قاطع بر پیشوایان کفر که از سرکشان ستمگر قریش بودند، محمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- بزرگان صحابه را فرا خواند تا درباره کافران اسیر شده که به مسلمانان تعدی کرده و در حق آنها ظلم کرده بودند، تصمیمگیری شود. محمد رسول الله و صحابه ایشان صلّى الله عليهم و أسلم تسليماً توافق کردند تا اسیران مرد، خادمین و غلامان نبیّ باشند درحالیکه واجب بود صبر کنند خداوند در مورد آنها حکم نماید. بعد این تصمیم، جبریل فوراً از جانب خداوند فرستاده شد و کلام خداوند تعالی را با خود فرود آورد:
ای امت اسلام، ببینید وقتی نبیّ و صحابه قبل از آمدن فتوا از جانب پروردگارشان وارد قضیه اسرا شدند، در نفس خداوند چه رخ داد. خداوند تعالی میفرماید:
{لَّوْلَا كِتَابٌ مِّنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿٦٨﴾}صدق الله العظيم.
اگر خداوند رحمت بر مؤمنان را بر خود فرض نکرده بود بهخاطر امری که وارد آن شده بودند همگی دچار عذاب دردناکی میگردیدند. سبحان الله! چقدر خداوند رحیم است! آنها تصمیم نگرفته بودند که کافران اسیر را به قتل برسانند، بلکه فقط میخواستند از آنها به عنوان خدموحشم نبیّ و صحابه بزرگ که قادر به تامین معیشتشان بودند استفاده کنند. ولی نبی اجازه ندارد برای قدرتمند شدن در زمین اسرا را به خدمت خود در آورد و این ظلم بر انسان است. پس به حکم خداوند که درباره اسیران کافر نازل شده است نظر کنید:
{فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّىٰ إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً} صدق الله العظيم [محمد؛۴].
این یعنی خداوند اجازه داده است تا از کافران ثروتمندی که اسیر شدهاند، فدیه گرفته و رهایشان کنید. اما به مؤمنان امر نموده است بر اسیران کافری که فقیر هستند منت گذاشته و بهخاطر خداوند آنها را رها ساخته و با ایشان با نیکویی و کرامت سخن گویند. ای امت اسلام به حکم خداوند درباره کافرانی که در طی تهاجم به مسلمانان اسیر شدهاند توجه کنید. با وجود اینکه آنها به مسلمانان و دینشان تعدی کردهاند، ولی خداوند فرمان قتل اسرای کافر به دست مؤمنان را صادر نکرده است؛ پس حکم خداوند درباره مسلمانانی که در بند ابوبکر بغدادی و گروهش هستند و در حالی که اسیر هستند به دست آنها به قتل میرسند چیست؟ خداوند او را بکشد که او جنایتکار جنگی است.
هرکس به گروه ابوبکر بغدادی بپیوندد، گرفتار لعنت خداوند و ملائکه و تمام مردم خواهد شد؛ چون حزب داعش چیزی جز یک حزب شیطانی نیست که چهره دین اسلام، دینی را که رحمت برای عالمیان است تخریب کرده و واژگونه نشان میدهد. لعنت بر ابوبکر بغدادی، لعنت شدید بر او باد اگر توبه نکند و به سوی خداوند بازنگردد؛ یا لعنت بر ناصر محمد یمانی اگر او مهدی منتظر و خلیفه حق خداوند در زمین نباشد.
ای انصار پیشگام و برگزیده به شما امر میکنیم این بیان را از هر راهی و با تمام وسایل ممکن و امن [بی خطر برای انصار] منتشر سازید تا مردم دور و نزدیک بدانند اسلام و مسلمانان، اهل سنت و شیعیان و تمام مذاهب اسلامی از اعمالی که ابوبکر بغدادی و حزبش مرتکب میشوند بری هستند. داعشیان مجرم جنگی هستند که با ستمگری خون مسلمانان و مسیحیان را میریزند، خون کافرانی را که به جنگ مسلمانان و دینشان نیامدهاند نیز با ستمگری میریزند چراکه از سیاست یهودیان برای تخریب چهره اسلام تبعیت میکنند و هر کس که با آنها دوستی کند از آنهاست.
از تمام نظامها و ملتهای عربی و دعوت میکنیم در یک صف واحد در برابر ابوبکر بغدادی و حزبش قرار گیرند. ای مردم عرب! نسبت به این گروه حسن نظر نداشته باشید که هیچ خیری در آنها نیست. به خداوند که جرم آنان [داعش] بسیار سنگینتر از رهبران غافل نظامهای عربی است که به زندگی دنیا راضی شدهاند. ضرر نظامهای عربی کمتر از داعش است چون این قوم به معنای واقعی کلمه بدترین مجرمان هستند و خطرناکتر از آن خراب کردن چهره دین اسلام در نزد بشریت است.
چه کسی نسبت به این بیان و فتوایی که با دلیل کوبنده علمی از محکمات قرآن عظیم و بدون ظلم در حق ابوبکر بغدادی و حزب او دادهام اعتراض دارد؟ به خداوند قسم اگر به یاری هم نیز برخاسته و به هم کمک کنند قادر نیستند با دلایل علمی بر امام مهدی غلبه کنند. حسبي الله لا إله إلا هو عليه توكلت وهو ربّ العرش العظيم.
وسلامٌ على المرسلين والحمد لله ربّ العالمين..
خليفة الله وعبده؛ الرحمة للعالمين الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
الإمام ناصر محمد اليماني
13 - 10 - 1435 هـ
09 - 08 - 2014 مـ
09:56 صباحاً
ــــــــــــــــــ
من الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني إلى أئمة الكفر المفسدين في الأرض سفاكي الدماء أبي بكرٍ البغدادي وحزبه داعش ..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة أنبياء الله ورسله من أوّلهم إلى خاتمهم محمد رسول الله صلّى الله عليه وجميع المسلمين من سلم الناس من شرِّ أيديهم وألسنتهم إلا بالحقّ في كل زمانٍ ومكانٍ وأسلّمُ تسليماً، أمّا بعد..
أيا أبا بكر البغدادي، لقد صدر من الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني بيانٌ من قبل هذا يحمل كلمات الاحترام والدعوة بالمنطق الحسن إلى الحوار معكم من قبل الظهور، ولكنّك لم تبالِ بدعوتنا برغم أنّك اطّلعت عليها ولم تجِب دعوة الحوار لكونك ترى أنه لا قِبَل لك بحوار الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني بسلطان العلم لكونك تعلم أنّه حقاً لا إكراه في دين الإسلام، وتعلم أنك مخالفٌ لمحكم كتاب الله.
ووالله لا أراك وحزبَك إلا من ضمن شياطين البشر من الذين يُظهرون الإيمان ويُبطنون الكفر كي يشوِّهوا دين الإسلام الذي أنزله الله رحمةً للعالمين، وتريدون أن تُكَرِّهوا البشر جميعاً في دين الإسلام، ولكنَّ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني لكم لبالمرصاد فلسوف أبيّن للناس أنّكم قومٌ مجرمون سفّاكون لدماء المسلمين والكافرين الذين لا يعتدون على الدين، فها أنتم تقتلون أسرى المسلمين فتجعلونهم صفاً واحداً فتطلقون الرصاص في رؤوسهم وتقولون: اللهم تقبّل منّا! ويا سبحان الله، فكيف يتقبل الله سفك دماء المسلمين! ألا لعنة الله على المجرمين المفسدين في الأرض لعناً كبيراً.
وأقسم بربّي لئن مكّنَني الله في الأرض من قبل أن تتوب يا أبا بكر لأقيمنَّ عليك حدّ الله بالحقّ وأُقَطِعنَّ عنقك من غير ظلمٍ إلا أن تتوبّ في عصر الحوار من قبل الظهور، فكيف تصطفي نفسك خليفةً في الأرض فمن ثمّ تسفك دماء المسلمين والكافرين الذين لا يعتدون عليكم في الدين؟ فتعال لأقيمنَّ عليكم الحجّة من محكم الكتاب بأنّ الله حرَّم قتل أسرى الكافرين، فما بالك بقتل أسرى المسلمين؟
ويا أبا بكر البغدادي، لقد دعا محمدٌ رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- صحابته إلى الاجتماع للشورى في شأن أسرى معركة يوم الفرقان كما سمّاها الله في محكم القرآن، وتلك هي معركة بدرٍ الأولى بين الحقّ والباطل للتفريق بين الحقّ والباطل ليحيى من حيَّ عن بيِّنة ويهلك من هلك عن بيِّنة. تصديقاً لقول الله تعالى: {إِن كُنتُمْ آمَنتُم بِاللَّهِ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ ۗ وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (41) إِذْ أَنتُم بِالْعُدْوَةِ الدُّنْيَا وَهُم بِالْعُدْوَةِ الْقُصْوَىٰ وَالرَّكْبُ أَسْفَلَ مِنكُمْ ۚ وَلَوْ تَوَاعَدتُّمْ لَاخْتَلَفْتُمْ فِي الْمِيعَادِ ۙ وَلَٰكِن لِّيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْرًا كَانَ مَفْعُولًا لِّيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَن بَيِّنَةٍ وَيَحْيَىٰ مَنْ حَيَّ عَن بَيِّنَةٍ ۗ وَإِنَّ اللَّهَ لَسَمِيعٌ عَلِيمٌ (42)} صدق الله العظيم [الأنفال].
وبعد الانتصار الساحق على أئمة الكفر الطغاة من قريش فمن ثم دعا محمدٌ رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- أعيان صحابته للخوض في شأن أسرى الكفار المعتدين على المسلمين ظلماً وعدواناً على المسلمين، فاتّفق محمد رسول الله وصحابته صلّى الله عليهم وأسلم تسليماً على أن يجعلوا الأسرى الذكور خدماً وحشماً للنّبي، وكان من المفروض أن ينتظروا حكم الله فيهم. فمن ثمّ تنزَّل جبريل على الفور مُرْسَلاً من ربّ العالمين بقول الله تعالى: {مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللّهُ يُرِيدُ الآخِرَةَ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (67) لَّوْلاَ كِتَابٌ مِّنَ اللّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ (68)} صدق الله العظيم [الأنفال].
ويا أمّة الإسلام، انظروا لما حصل في نفس الله من النّبي وصحابته بسبب الخوض في شأن الأسرى قبل أن تأتيهم الفتوى من ربّهم. وقال الله تعالى: {لَّوْلاَ كِتَابٌ مِّنَ اللّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ (68)} صدق الله العظيم. ولولا أن كتب الله على نفسه الرحمة للمؤمنين لمسَّهم فيما أفاضوا فيه عذابٌ عظيمٌ. ويا سبحان الله ما أرحم الله! وبرغم أنّهم لم يقرّروا قتل أسرى الكفار؛ بل فقط يجعلوهم خدماً وحشماً للنّبي وكبار الصحابة المقتدرين على صرف معيشتهم؛ ولكن ما كان للنّبي أن يكون له أسرى خدماً حتى يثخن في الأرض، فذلك ظلمٌ على الإنسان. فمن ثم انْظُروا لحكم الله المُنَزَّل في شأن الأسرى من الكافرين. وقال الله تعالى: {فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّىٰ إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً} صدق الله العظيم [محمد:4]؛ وهذا يعني أنّ الله سمح بإطلاق سراح الأسرى الكفار الأغنياء مقابل فدية، وأما الأسرى الكفّار الفقراء فأمر الله المؤمنين أن يمنُّوا عليهم فيطلقوا سراحهم لوجه الله ويقولوا لهم قولاً حسناً كريماً.
فانظروا يا أمّة الإسلام حكم الله الحقّ في أسرى الكفار برغم أنّهم أسرى كفارٌ معتدون على المسلمين ومعتدون على دينهم ورغم ذلك لم يأمر الله المؤمنين بقتل أسرى الكفار المعتدين، فكيف بحكم الله في أسرى المسلمين الذي يقوم أبو بكرٍ البغدادي وحزبه بقتلهم وهم أسارى؟ قاتله الله من مجرم حربٍ! ومن انضمَّ إلى حزب أبي بكرٍ البغدادي فإنّ عليه لعنة الله والملائكة والناس أجمعين لكون حزب داعشٍ هذا ليس إلا حزبٌ شيطاني لتشويه دين الله الإسلام دين الرحمة للعالمين، ألا لعنة الله على أبي بكر البغدادي لعناً كبيراً إذا لم يتُبْ إلى الله متاباً، أو لعنة الله على ناصر محمد اليماني إن لم يكن المهديّ المنتظَر خليفة الله في الأرض بالحقّ.
ويا معشر الأنصار السابقين الأخيار، إنّي آمركم بالأمر بنشر هذا البيان بكل حيلةٍ ووسيلةٍ آمنةٍ حتى يعلم الناس قاصيهم ودانيهم أنّ الإسلام والمسلمين وأهل السُّنة والشيعة وجميع المذاهب الإسلاميّة بريئون مما يصنع أبو بكر البغدادي وحزبه داعش مجرمو الحرب السفاكين لدماء المسلمين والنّصارى والسفاكين لدماء الكافرين الذين لم يحاربوا المسلمين في دينهم لكونهم اتّبعوا سياسة اليهود لتشويه دين الإسلام، ومن والاهم فإنه منهم.
وأدعو كافة الأنظمة العربيّة وشعوبهم للوقوف صفاً واحداً ضدّ أبي بكرٍ البغدادي وحزبه، فلا تظنّوا فيهم خيراً يا معشر الشعوب العربيّة، فوالله إنّهم أجرم بكثير وبفارقٍ عظيمٍ من قادة الأنظمة العربيّة الغافلين الذين رضوا بالحياة الدنيا، ولكن قادة الأنظمة العربية أهون من داعش القوم المجرمين بكل ما تعنيه الكلمة من الإجرام، والأخطر من ذلك التشويه بدين الإسلام في نظر البشر.
فمن ذا الذي يعترض على بياني هذا عن الفتوى في شأن أبي بكرٍ البغدادي وحزبه بسلطان العلم المُلجم من غير ظلمٍ من محكم القرآن العظيم؟ وأقسم بربّي لا تستطيعون أن تهيمنوا على الإمام المهديّ بسلطان العلم ولو كان بعضكم لبعضٍ نصيراً وظهيراً، حسبي الله لا إله إلا هو عليه توكلت وهو ربّ العرش العظيم.
وسلامٌ على المرسلين والحمد لله ربّ العالمين..
خليفة الله وعبده؛ الرحمة للعالمين الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
____________
- 3 -
الإمام ناصر محمد اليماني
12 - 02 - 1436 هـ
04 - 12 - 2014 مـ
۱۱ -آذر - ۱۳۹۳ ه.ش.
07:35 صبح [ لمتابعة رابط المشاركـــــــــــــة الأصليّة للبيـــان ] https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=168285
ــــــــــــــــــ پاسخ امام مهدی به سرباز دولت داعش...
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة أنبياء الله ورسله من أوّلهم إلى خاتمهم محمد رسول الله وآلهم الأطهار وجميع المؤمنين في كلّ زمانٍ ومكانٍ إلى يوم الدين، أما بعد.. سلام الله عليكم ورحمته وبركاته برادر گرامی «جندی الدولة» ، امام مهدی با روی باز به شما خوشآمد میگوید و از گفتوگو بر اساس دلایل علمی از آیات محکم قرآن عظیم استقبال میکند.عزیز من قسمتی از نوشته شما را در زیر میآوریم:
پایان نقل قول امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ تو میگوید: ما به اذن خداوند با دلایل علمی و قاطعی که از محکمات قرآن عظیم استنباط میکنیم بر هر اهل علمی غالب خواهیم شد.عزیز من در راه خدا، گوش کن چه میگویم. من قبل از آغاز گفتوگو با شما، نتیجه آن را اعلان کرده و از همین حالا میگویم که امام مهدی ناصر محمد یمانی حتماً با دلایل علمی قاطعی که از محکمات قرآن میآورد بر «جند الدولة» غلبه خواهد کرد. اما درباره مجادلهات با ما در مورد فرموده خداوند تعالی :
{لَّا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ ۚ أُولَـٰئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ ۖ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ۚ رَضِيَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ۚ أُولَـٰئِكَ حِزْبُ اللَّـهِ ۚ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّـهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿٢٢﴾} صدق الله العظيم [المجادلة].. میگوییم: به خداوند قسم که چنین است، هیچ قومی را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمییابیم که با دشمنان خدا و رسولش دوستی کنند، چون کسی که با خداوند و رسولش محاربه نماید اصلا با خداوند و رسولش نبوده و از مؤمنان واقعی و حق نیست. سؤالی که مطرح میشود این است که آیا حکومت عراق با دشمنان خداوند و رسولش دوستی میکنند؟ ممکن است «جندالدولة» چنین پاسخی بدهد: «البته که همینطور است. حکومت عراق به همراه آمریکاییها با ما میجنگند، آمریکا و همپیمانان شیطانیاش و هر کس با آنها دوستی کند از آنهاست». امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ شما عادلانه حکم داده و بدون شوخی یا مضحکه کردن با قاطعیت میگوید: ولایت و دوستی، ولایت عقیدتی است و اگر گروهی با دشمنان اسلام و مسلمانان دوستی کنند؛ این حکم بر ایشان منطبق میشود که هر کس در جنگ بر علیه اسلام و مسلمانان با آنها همراهی کند؛ از آنهاست. اما این حکم در مورد حکومت عراق صادق نیست. چون دولت و ارتش عراق برای جنگیدن با اسلام و مسلمانان در کنار آمریکاییها قرار نگرفتهاند، بلکه ارتش و عشایر عراق برای دفاع از خود با داعش میجنگند و این شما بودید که جنگ با عشایر عراق را آغاز کرده و به شهرهایشان هجوم آوردید و بر آنها واجب است از خود دفاع نمایند. اما درباره آمریکا و همپیمانانش، امنیت مسلمانان برای آنها مهم نیست و ریخته شدن خونِ مسلمانان، برایشان کوچکترین اهمیتی ندارد. بلکه از اینکه مسلمانان خون یکدیگر را بریزند خوشحالاند. جنگ آمریکا و همپیمانانش با شما برای دفاع از امنیت مردم عراق نیست بلکه برای دفاع از امنیت آمریکا و همپیمانانش است، چون احساس میکنند حرکت داعش برای آنها و همپیمانانش در پيمان آتلانتيك شمالی خطرناک است و هدفشان، برقراری امنیت برای خودشان است و هیچ ارزشی برای امنیت عراق و کشورهای عربی و اسلامی قائل نیستند. آنها تنها نگران مصالح خودشان هستند. اما حکومت و ارتش عراق برای دفاع از خودشان با شما میجنگند. بنابراین ما درباره آنها به حق چنین فتوا میدهیم:
جنگ حکومت عراق با داعش، دوستی با آمریکا و همپیمانانش برای جنگ با داعش نیست، بلکه این دفاع از خود است و کشورهای عربی که در این جنگ وارد شده و همراه آمریکا و همپیمانانش میجنگند نیز تنها هدفشان حفظ امنیت كشورهای خاورمیانه از خطر دولت داعش است. «جند الدولة» در مورد شما به حق فتوا میدهم:
شما ظالماید و برای همین هم خداوند ظالمتر از شما یعنی آمریکا و همپیمانانش را برانگیخته است که در حق شما مراعات کوچکترین نزدیکی و خویشاوندی را نیز نمیکنند. خداوند تعالی میفرماید: { وَكَذَٰلِكَ نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضًا بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿١٢٩﴾ } صدق الله العظيم [الأنعام] با اینکه سربازان دولت داعشی تصور میکنند برای تحقق دولت جهانی اسلامی جهاد میکنند، اما با کمال تأسف، باعث تشویش افکار جهانیان نسبت به اسلام و مسلمین شدهاند، علت هم عدم پیروی از بصیرت حق [قرآن عظیم] برای تحقق دولت جهانی اسلامی است. ای مرد! به خداوندی که جز او خدایی نیست قسم، دولت عدل جهانی اسلام جز با امامت امام عادلی که علم کتاب از جانب خداوند به او عطا شده است و از محکمات و متشابهات آن آگاهی دارد؛ ممکن نیست تا با دانشی که خداوند به او دادهاست، دچار اشتباه نشود و چهره دولت اسلامی را زشت نشان نداده و وجهه آن را تخریب نکند. و اين هم امام بزرگوار شما! که به علت نداشتن بصیرت در مورد احکام آیات محکم کتاب خداوند، دچار خطای بسیار فاحشی شدهاست. امیر شما ابوبکر بغدادی فرمان کشتن اسرا را به شما دادهاست که برخلاف احکام خداوند در آیات محکم کتابش است. خداوند کشتن اسرای کافر را منع نمودهاست، چه برسد به شما که اسرای مؤمن را به قتل میرسانید! با اینکه در اولین بیان خود از آیات محکم کتاب برایتان حجت آورده و ثابت کردیم قتل اسیران کافر حرام است، اما ببینید که شما با اسیران مسلمان چه میکنید. «جند الدولة» داعشی! تو اين فتوا را نپذیرفته و از آن رومیگردانی چون قادر نیستی حجتی بیاوری که بتواند فتوای امام مهدی در مورد تحریم قتل اسرا را رد کند. ما مجدداً، دوباره فتوا را آورده و میگوییم:
«جندالدولة» آیا میدانی اگر خداوند رحمت را از قبل بر خود فرض ننموده بود، مؤمنانی که انصار محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وعليهم وأسلم تسليماً بودند گرفتار عذاب بزرگی میشدند؟علت آن هم تصمیمی بود که در جنگ بزرگ بدر گرفته شد. نبیّ علیه الصلاة و السلام درباره کافران به اسارت گرفته شده با صحابه مشورت نمود. توصیه آنها به ایشان این بود که رسول و صحابه ثروتمند، آنها را به عنوان خدمه و برده بکار گیرند. سپس رسول الله جبریل علیه الصلاة و السلام با فرموده خداوند تعالی نازل شد که :
و خداوند در باره کافران اسیر چنین حکم داد که تا زمانی که سختیهای جنگ فروکش کند، اسرا را ببندند و به مؤمنان فرمان داد با آنان به خوبی سخن گفته و کلام خداوند را به گوش آنان برسانند. اگر هدایت یافتند که برایشان بهتر خواهد بود و اگر تظاهر کنند که ایمان آورده و به نبی حقه بزنند، خداوند برای او کافی است. اگر هم حاضر نشوند مسلمان شوند، آنگاه امر خداوند این است که از اسیران ثروتمند فدیه گرفته و رهایشان سازند. اما در مورد اسیران فقیر، خداوند به مسلمانان فرمان داد بر آنها منت گذارده و بهخاطر خداوند آنها را رها سازند. این حکم خداوند درباره اسراست که در آیات محکم قرآن عظیم نازل شده است:
«جندالدولة» داعشی، ببین خداوند برای کافرانی که به اسلام و مسلمانان تجاوز کرده بودند، چنین حکم میکند و تمام علمای امت و عامه مسلمانان آن را درک کرده و میفهمند. خداوند تعالی میفرماید:
{فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّىٰ إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً} صدق الله العظيم. سؤالی که مطرح میشود این است: چرا امیر شما ابوبکر بغدادی به شما دستور دادهاست اسیرانی را که مسلمان هستند به قتل برسانيد؟ با همین نا آگاهی و جهالت او نسبت به احکام خداوند که در آیات محکم قرآن عظیم آمدهاند، امامت از او ساقط است. چون امیر شما فرمان قتل اسرای جنگی را صادر نمودهاست و بین شما و آنها که عهد و میثاقی بسته نشده بود که آنها با شکستن عهد و میثاق خداوند، به شما خیانت کرده و پیمانشکنی کرده باشند که حکم قتلشان را میدهید و آنچنان که شما ادعا میکنید با دشمنان شما نیز همپیمان نشدهاند، آنها دارند از خودشان دفاع میکنند. اما آمریکا آمده است تا خطر شما را از سر خود کم کند و امنیت مسلمانان برایش هیچ اهمیتی ندارد. حتی اگر اسیران، از کافران متعدی هم باشند، حکم خداوند درمورد اسرای کافر را برايتان آورديم، پس چه برسد به اسرای مسلمان؟
سرباز دولت برتوست که بدانی امام از سوی خداوند بر گزيده میشود و انتخابی نیست. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی است:
عزیز من در راه خدا، بر توست كه بدانی و كسی كه نمیداند بايد ياد بگيرد، هنگامی که خداوند کسی را برای امامت مردم برمیگزیند از نظر علمی او را بر تمام علمای هم عصرش غالب میگرداند تا بتواند با تطبیق حدود الهی و با جهاد حق، مانع ظلم انسان بر برادر انسانش گردد. نگاه کن که نبیّ [بنیاسرائیل] چگونه در مورد امامت طالوت به حق فتوا داده و میگوید انتخاب امام برای بنیاسرائیل کار او نیست بلکه این خداوند است که برای بنیاسرايیل امامی برگزیده و او را از نظر علمی و جسمی بر آنها برتری دادهاست. چون جسم امام برگزیدهی خداوند بعد از مرگ تبدیل به یک جسد متعفن و استخوانهای پراکنده نمیشود، تا بعد از مرگش، این امر نیز نشانهای برای امتهایی بعدی باشد که به علم بر جا مانده از وی تمسک جویند. اجساد انبیا هم بعد از مرگ به جسد متعفن و اسکلتی پراکنده تبدیل نمیشود. به جسد نبیِّ خداوند سلیمان علیه الصلاة و السلام نگاه کن. جسد او بعد از اینکه به دستور خداوند از دنیا رفت، تغییر نکرد. او به پشت، بر روی صندلی سهپایه تکیه کرده بود و کسی متوجه مرگ او نشد تا اینکه موريانه، پایهی جلویی عرش را خورد. در اینجا بود که جسد سلیمان خم شد و بر زمین افتاد و جن و انسی که در پیرامون او بودند از مرگ او -که سلام و صلوات بر او باد- آگاه شدند. به هرحال به برهان مربوط به برگزیده شدن امام توسط پروردگار و برتری علمی و جسمی او بازگردیم. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
ای سرباز دولت داعش، ببين نبیِّ بنیاسرائیل به مردم چه فتوایی میدهد: انتخاب طالوت به امامت، کار او نیست بلکه خداوند است که امام را برگزیده و وی را از نظر علمی و جسمی توانمندتر از سایرین میسازد. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
از کار شیعیان اثنی عشری تعجب میکنم که میدانند امام از جانب پروردگار برگزیده میشود و بشر در این امر اختیاری ندارد، سپس با امر خداوند مخالفت کرده و خودشان امام مهدی منتظر محمد بن حسن عسکری را به امامت برمیگزینند، درحالیکه خداوند علم کتاب را به او نداده است تا با دلایل علمی قاطع از محکمات کتاب برایشان حجت بیاورد [تا نشانه امامت او باشد].
«جندی الدولة»! حکمت ربانی برای برگزیدن امام و اعطای توانمندی علمی نسبت به تمام علمای امت معاصرش، در این است که قادر باشد در موارد اختلاف بین علمای امت حکم نماید؛ صفوفشان را یکی کرده و بعد از پراکندگی که گرفتار آن شدهاند، متحدشان سازد و آنها را به مسیر اولیه نبوت بازگرداند و این مأموریت امامی است که از جانب پروردگار عالمیان برگزیده میشود. شایسته امام مهدی ناصر محمد یمانی نیست علمی را که خداوند به او داده پنهان نماید یا در راه خداوند از سرزنش احدی بهراسد. من به حق فتوا میدهم که شیعیان، اهل سنت و تمام مذاهب اسلامی آشکارا گمراه هستند. به حق فتوا میدهم که همگی آنها از مسیر اولیه نبوت خارج شدهاند. به حق فتوا میدهم آنها نه تنها به کتاب خداوند و سنت حق رسولش باز نگشتهاند بلکه حق و باطل را با هم درآمیختهاند. خداوند را به شهادت میگیرم و شاهد بودن خداوند کافی است که من امام مهدی منتظر حق، یاور محمد [ناصر محمد] هستم و خداوند مرا برای نصرت و یاری به محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم برانگیخته است. من از مسلمانان فرقههای مختلف دینی دعوت مینمایم به مسیر اولیه نبوت، کتاب خداوند و سنت حق رسولش بازگردند و برای خداوند شهادت میدهم و شاهد بودن خداوند کافی است که سنت نبوی نیز مانند قرآن از جانب خداوند آمده است. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{ فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة].
و خداوند را شاهد میگيرم و شاهد بودن خداوند کافی است که احادیث سنت نبوی از دستکاری و تحریف محفوظ نماندهاند و برای همین نیز خداوند به شما فرمان میدهد احادیث سنت نبوی را در معرض قضاوت آیات محکم قرآن عظیم قرار دهید. خداوند به شما آموخته است که هرگاه حدیثی بر خلاف محکمات قرآن عظیم بود، از جانب غیر خداست، یعنی از جانب خداوند و رسولش نیست و فراموش نکنید که بر خداوند است که قرآن را خوانده و سپس در سنت نبوی آیات آن را بیان نماید. ولی وقتی حدیثی آمد که بر خلاف آیات محکم کتاب بود، چنین حدیثی، دروغین و جعلی است که از جانب کسی غیر از خداوند و رسولش وارد سنت نبوی شدهاست، چون در میان مسلمانان و صحابهی حقِ نبیّ، منافقینی بودند که تظاهر میکردند ایمان دارند ولی کفر خود را پنهان مینمودند تا با احادیث مخالف با آیات محکم قرآن عظیم؛ مردم را از پیروی قرآن دور نمایند. برای همین نیز خداوند به شما امر نمودهاست که هر حدیثی با محکمات قرآن اختلاف داشت، بدانید از جانب خداوند نیست و از آن برحذر باشید. خداوند تعالی میفرماید:
یعنی اگر حدیثی از جانب خداوند نباشد، با آیات قرآن عظیم تفاوت زیادی خواهد داشت، چرا که حق و باطل یکدیگر را نقض کرده و نمیتوانند همراه هم باشند و فراموش نکنيد که احادیث سنت بیان نیز از جانب «الرحمن» آمدهاند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{ فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة].
لذا برای همگان حدیث حق نبيّ صلى الله عليه وآله وسلم: [تركت فيكم ما أن تمسكتم به فلن تضلّوا بعدي أبداً كتاب الله وسنتي]
[در میان شما چیزی بهجا گذاشتهام که اگر به آنها تمسک جویید هرگز گمراه نمیشوید: کتاب خداوند و سنت من].
روشن شد. اما منظور ایشان احادیث حق سنت بیان است. شما به سنت باطل بیان متمسک شدهاید. شما، شیعیان و اهل سنت و تمام فرقه های اسلامی، نه در مسیر کتاب خداوند هستيد و نه بر سنت رسولش و همگی شما از بسیاری از احکام دین حنیف اسلام دور شده و گمراه شدهاید. خداوند را شاهد میگيرم که خداوند خبر و نشانه مأموریتم را در نام من یعنی «ناصر محمد» قرار دادهاست. نام من، خبر از ماموريتم میدهد و در آن این حقیقت نهاده شدهاست که برانگیخته شدن من برای یاری به محمد [ناصر محمد] تا از شما دعوت کنم از آنچه که بر محمدٍ رسول الله خاتم الأنبياء و المرسلين نازل شده است، پیروی نمایید. چون خداوند، مهدی منتظر را به عنوان رسول یا نبی نفرستادهاست بلکه او یاور و نصرت دهنده به محمد است یعنی «ناصراً لمحمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم» و این نام از زمانی که در گهواره بودم، برایم انتخاب شدهاست. البته خداوند نه نام مرا و نه رؤیا را برای شما حجت قرار ندادهاست، بلکه حجت من، احاطه علمی و قاطع در محکمات قران عظیم است و خداوند را شاهد میگیرم و شهادت او کافی است؛ هر عالمی که با قرآن با من گفتوگو کند ۱۰۰٪ بر او غالب میشوم و اگر نتوانستم و کسی قادر شد تنها در یک مورد، بیانی هدایتگرتر، دلیلی قاطعتر و تفسیری بهتر از من از قرآن عظیم بیاورد، از اعتقاد به اینکه مهدی منتظر ناصر محمد هستم دست برمیدارم و همه انصار من در سرتاسر جهان باید از پیروی من بازگردند.
سؤالی در اینجا مطرح میشود: آیا روزی خواهد رسید که یکی از علمای مسلمین قادر باشد در برابر ناصر محمد حجت اقامه کند و برای آیهای از قرآن تفسیری بیاورد که از بیان امام ناصر محمد یمانی بهتر باشد؟ ما همچنان چیزی را میگوییم که در بسیاری از بیانات قبلی بیان نمودهایم:
به پروردگار آسمانها و زمین سوگند؛ هیچ یک از علمای مسلمین و راهبان نصاری [مسیحی] و احبار یهودی قادر نخواهند بود در مقابل ناصر محمد از آیات محکم قرآن عظیم، حجت اقامه نمایند ولو اینکه به یکدیگر کمک کنند. میدانی علت این اطمینان مطلق چیست؟ چون میدانم که در مورد مهدی منتظر بودن خود به خداوند دروغ نبستهام و ستمکارتر از کسی که به خداوند نسبت دروغ بدهد؛ کیست؟ و پناه بر خداوند که از جاهلان باشم. پس ای علمای اهل سنت و شیعی و تمام مذاهب اسلامی ! به دعوت کسی که شما را به پذیرش حکمیت قرآن عظیم فرا میخواند، پاسخ مثبت دهید و نسبت به تعدد حزبی در دین خداوند [اسلام] به کلی کافر شوید. از تعدد احزاب سیاسی نیز تبری جویید، چون تعدد مذهبی و تفرقه احزاب سیاسی باعث تفرقه و جنگ بین مسلمانان می شود و هیبت و شوکتتان از بین میرود؛ هم چنان که اکنون، حال و روزتان همین است. از تمام علمای مسلمین و راهبان و کشیشان نصاری [مسیحی] و احبار یهودی دعوت میکنم حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم را که بر تورات و انجیل و احادیث سنت بیان محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، رجحان و غلبه دارد؛ بپذیرند. ای جماعت مسلمانان و نصاری[مسیحیان] و یهودیان! از شما میخواهم به فراخوانِ پذیرش حکمیت کتاب خداوند، قرآن عظیم پاسخ مثبت دهید و اگر ابا کنید به شما بشارت عذابی را میدهم که به علت عبور کوکب عذاب، کوکب «سقر» در روز عقیم [روزی که از نظر شدت عذاب بی نظیر و بی مانند است] به شما خواهد رسید، همان جرم آسمانی که بهصورت دورهای به سراغ بشر میآید [اللواحة للبشر]. کوکب عذاب از سمت قطب جنوب به سوی زمین میآید و لعنت خداوند بر کسی باد که به خداوند نسبت دروغ بدهد که دروغگویان هیچگاه رستگار نخواهند شد.
کوکب عذاب با زمین بشر برخورد نمیکند بلکه از کنار آن میگذرد و باران سنگهای آتشین خود را بر سر آن میبار و باعث میشود خورشید از مغرب طلوع نماید و شب از روز پیشی گیرد؛ پس ای خردمندان از خداوند پروا کنید.
شاید کسی سؤال کند: «ناصر محمد! چگونه خورشید به ماه میرسد [چگونه ادراک رخ میدهد]؟». در پاسخ به همه پرسشگران میگوییم: مگر محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم به شما نگفته است که یکی از نشانههای بزرگ ساعت، انتفاخ اهله [بزرگ شدن هلال ماه] است؟ أبي هريرة رضي الله گفته است: رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمودند: [من اقتراب الساعة انتفاخ الأهلة، وأن يرى الهلال لليلة فيقال هو بن ليلتين]
[از نشانههای نزديكي قيامت ؛ بزرگ شدن هلال ماه است «انتفاخ اهله» و زمانی که هلال شب اول را ببینید میگویید این هلال شب دوم است] صدق محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وصدق أبا هريرة بالحقِّ. پس ای مردم! این یعنی هلال ماه جدید یک منزل جلوتر بوده و به علت ادراک ماه توسط خورشید، کسی از زمینیان قادر به دیدن آن نشده و زمانی که اولین بار هلال دیده میشود به اندازه هلال شب دوم است و این حقیقت زمانی برایتان روشن میشود که به بدر کامل اول در نیمهی ماه توجه کنید. در آن زمان خواهید دید با وجود اینکه هنوز ۱۳ روز بیشتر از آغاز ماه نگذشتهاست، اما ماه در شب چهاردهم و بعد از غروب آفتاب روز سیزدهم به صورت بدر طلوع میکند؛ یعنی قبل از آنکه شب پانزدهم [شب نیمه ماه] فرا برسد. این همان چیزی است که در این ماه یعنی ماه صفر اتفاق افتاد و در ابتدای آن خورشید به ماه رسید. لذا شاهد بودید شب جمعه اولین شبی بود که بدر ماه کامل شد و میدانید شب شنبه، از بعد از غروب آفتاب روز جمعه آغاز میگردد. این یعنی آغاز ماه صفر اصلاً از شب شنبه بوده است ولی ماه در حالت ادراک قرار داشته و کسی از مردم در روی زمین قادر به مشاهده هلال ماه نو نگردیده است. چون زمانی که شب شنبه آغاز شد، ماه در شب اول در حالت ادراک قرار داشت و خورشید به ماه رسیده بود لذا کسی نتوانست هلال اول ماه صفر را ببیند و برای همین یکشنبه اول صفر اعلان گردید.
اما حال حق آشکار شد و برایتان روشن گردید که اولین شب کامل شدن بدر ماه صفر، شب شنبه و بعد از غروب آفتاب روز جمعه بود. چون شب شنبه بر اساس تاریخ ادراک شب نیمه ماه صفر بود، هنوز حتی تمام انصار پیشگام برگزیده نیز از راز ادراك آگاهی ندارند و همچنان تنها مهدی منتظر است که از این راز آگاه است تا هر بار در برابر علمای فلک حجت بیاوریم تا روزی برسد که تسلیم حق شوند و اگر ادراک ماه توسط خورشید را انکار نمایند، نشانه دیگر فرا میرسد که پیشی گرفتن شب از روز است. بله، نباید خورشید در ابتدای ماه به ماه رسیده و از آن جلو بیفتد و نباید شب از روز پیشی گیرد و خورشید از مغرب طلوع کند زيرا شب به دنبال روز است. این نظام دقیق کیهانی از ابتدای خلقت تا کنون مختل نشده بود مگر زمانی که بشریت وارد عصر نشانههای بزرگ ساعت شد. در این زمان، در ابتدای ماه قمری هر بار و تا هر وقت که خداوند اراده نماید، خورشید به ماه میرسد. سپس با طلوع آفتاب از مغرب؛ شب از روز پیش میافتد و برانگیخته شدن مهدی منتظر نیز یکی از نشانههای بزرگ ساعت است.
ای علمای امت، ای امت! قسم به خداوندی که انسان را از گل سفالگونه و جنیان را از شرارههای آتش آفریده است، خداوندی که روز را وارد شب کرده و شب را وارد روز مینماید و قسم به خداوند واحد قهار؛ من مهدی منتظر ناصر محمد یمانی هستم و لعنت خداوند بر کسی باد که به خداوند نسبت دروغ میدهد. از خداوند تقوا کرده و بپذیرید که خورشید به ماه رسیده است و پیش از آنکه شب از روز پیشی گیرد، به دعوتی که شما را به پذیرش حکمیت آیات محکم ذکر-قرآن عظیم- فرا میخواند؛ پاسخ مثبت دهید. این حادثه در همین امت روی خواهد داد و خداوند شاهد و وکیل این سخن است. مراقب باشید که خداوند، سوگند به نام پروردگار بزرگ و یا خواب را برهانی برای تصدیق قرار نداده است؛ بلکه برهان حق خداوند در این است که علم بیان قرآن به من عنایت شده و کسی نیست که از قرآن با من گفتوگو کند و من بر او پیروز نگردم.
«جندی الدولة» داعشی، دعوت ما از شیخ گرامی ابوبکر بغدادی برای حضور بر سر میز گفتوگوی جهانی مهدی منتظر در «عصر گفتوگو قبل از ظهور» را به اطلاع وی برسان تا در پایگاه «الإمام المهدي ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلاميّ» حاضر شود. مسلمانان از ریختن خون یکدیگر دست بردارند، ظلم را از سر خود دور کنید. ای علمای مسلمین در موارد اختلافتان بپذیرید که کتاب خداوند قرآن عظیم درمیانتان حکمیت نماید تا به این ترتیب صفوفتان را متحد نموده و به پراکندگیتان خاتمه دهیم و خون مسلمانان را حفظ کنیم و مجد و عزتتان را بازگردانده و شوکتتان را قوی نماییم و اگر نتوانستم در موارد اختلاف با حکم قاطع از محکمات قرآن عظیم، به حق میانتان حکمیت نمایم؛ مهدی منتظر حق پروردگارتان نیستم. به این ترتیب درخواهید یافت که ناصر محمد یمانی مغرور نیست، بلکه مهدی منتظر و حق است و بازگشت امور به خداوند است که از نگاههای خیانتبار و پنهان و رازهای نهفته در سینه ها آگاه است.
وسلام على المرسلين والحمد لله ربّ العالمين..
أخوكم الذليل على المؤمنين العزيز على من عاداهم في دينهم؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
الإمام ناصر محمد اليماني
12 - 02 - 1436 هـ
04 - 12 - 2014 مـ
07:35 صباحاً
ــــــــــــــــــ
ردّ الإمام المهديّ إلى جندي الدولة الداعشية ..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة أنبياء الله ورسله من أوّلهم إلى خاتمهم محمد رسول الله وآلهم الأطهار وجميع المؤمنين في كلّ زمانٍ ومكانٍ إلى يوم الدين، أما بعد..
سلامُ الله عليكم ورحمته وبركاته أخي الكريم (جندي الدولة)، ويرحب بك الإمام المهديّ بكلّ صدرٍ رحبٍ للحوار بسلطان العلم المُلجم من محكم القرآن العظيم، ويا حبيبي في الله لسوف نقتبس من بيانك ما يلي:
ــــــــــــــــــــ
انتهى الاقتباس
فمن ثمّ يردّ عليك الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: فنحن لها بإذن الله بسلطان العلم المُلجم نستنبطه من محكم القرآن العظيم فنغلب كلَّ ذي علمٍ، واسمح لي حبيبي في الله أن أعلن نتيجة الحوار من قبل الحوار معك ومن الآن أنّ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني حتماً سوف يهيّمن على جندي الدولة بسلطان العلم الملجم من محكم القرآن العظيم.
وأقول اللهم نعم، فلن نجد قوماً يؤمنون بالله واليوم الآخر يوادّون من يحارب الله ورسوله، كون من يوادِد من يحارب الله ورسوله فليس من الله ورسوله في شيء وليس من المؤمنين الحقّ. والسؤال الذي يطرح نفسه: فهل الحكومة العراقيّة يوادّون من حادّ الله ورسوله؟ وربّما يودّ جندي الله أن يقول: "اللهم نعم فإنّ الحكومة العراقيّة تحاربنا مع أمريكا وحلفها الشيطانيّ جنباً إلى جنبٍ، فمن والاهم فإنّه منهم". فمن ثمّ يردّ عليك الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني بالحكم العدل وبالقول الفصل وما هو بالهزل وأقول: إنّما الولاية هي ولايةٌ عقائديّةٌ فالذين يتولون قوماً لحرب الإسلام والمسلمين فهنا تنطبق عليه الفتوى أنّ من والاهم لحرب الإسلام والمسلمين فإنّه منهم، ولكنّه لا ينطبق الحكم على الحكومة العراقية والجيش العراقي كونهم لم يقفوا مع أمريكا لحرب الإسلام والمسلمين؛ بل الجيش العراقي وعشائر العراق يحاربون داعش للدفاع عن أنفسهم وأنتم من بدأ الحرب على العشائر العراقيّة فغَزَوتم قُراهم فوجب عليهم الدفاع عن أنفسهم.
وأما بالنسبة لأمريكا وحلفها، فلا يهمهم أمْن مسلمٍ ولا يهمهم حقن دماء المسلمين شيئاً؛ بل ويفرحون حين يسفك المسلمون دماء بعضهم بعضاً. فليس أنّ أمريكا وحلفها تحاربكم دفاعاً على أمْن الشعب العراقي؛ بل تحاربكم دفاعاً على أمْن أمريكا وحلفها، كونهم يشعرون أنّ حركة داعش خطرٌ يهدد أمْن أمريكا وحلفائها بالحلف الأطلسي، وذلك هو هدفهم تحقيق أمْنهم ولا يهمهم شيئاً أمْن العراق وأمْن كافة الدول العربيّة والإسلاميّة في شيءٍ إلا أن يخشوا على مصالحهم، وأما الحكومة العراقية والشعب العراقي فيحاربونكم دفاعاً عن أنفسهم. وعليه نفتي بالحقّ:
إنّ حرب الحكومة العراقيّة لداعش ليست ولاءً لأمريكا وحلْفِها بالحرب على داعش؛ بل دفاعاً عن أنفسهم، وكذلك الدول العربيّة المنضمة إلى حربكم مع أمريكا وحلْفها فليست نيتهم إلا تحقيق أمْن دول منطقة الشرق الأوسط من خطر الدولة الداعشيّة.
ويا جندي الدولة! لسوف أفتيك بالحقِّ: إنّكم ظالمون ولذلك بعث الله عليكم من هو أظلم منكم أمريكا وحلْفَها فلن يرقبوا فيكم إلًّا ولا ذمًة. وقال الله تعالى: {وَكَذلِكَ نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضاً بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:129]. وبرغم أنّ جند الدولة الداعشيّة يجاهدون لتحقيق الدولة الإسلاميّة العالميّة ولكن للأسف؛ بل شوَّهتم الإسلام والمسلمين في نظر البشر بسبب عدم اتّباع البصيرة الحقّ لتحقيق الدولة الإسلاميّة العالمية.
ويا رجل، والله الذي لا إله غيره لا يُحقِّق الدولة الإسلاميّة العادلة في العالم إلا إمامٌ عادلٌ آتاه الله علم القرآن العظيم مُحكمِه ومتشابِهه حتى لا يقع في الخطأ فيشوّه دولة الإسلام، وها هو فضيلة إمامكم قد أوقعكم في خطأ كبيرٍ بسبب عدم البصيرة العلميّة لأحكام الله في محكم كتابه وأفتاكم أميركم أبو بكر البغدادي أن تقتلوا الأسرى وخالف حكم الله في محكم كتابه الذي ينهى الله فيه عن قتل الأسرى الكافرين، فما بالكم بقتل أسرى المؤمنين! وعلى الرغم أنّه صدر مني بيانٌ من قبلُ أقمنا فيه الحجّة عليكم من محكم كتاب الله القرآن العظيم بتحريم قتل أسرى الكفار فما بالكم بقتل أسرى المؤمنين؛ ولكنّك يا جندي الدولة الداعشية أعرضت عن الفتوى كونه لا قِبَل لك أن تُقيم الحجّة فتدحض فتوى الإمام المهديّ في تحريم قتل الأسرى، وها نحن نعيد الفتوى من جديدٍ ونقول :
يا جندي الدولة فهل تعلم لولا كتابٌ من الله سبق وهي رحمته التي كتب على نفسه لمسّ المؤمنين عذابٌ عظيمٌ وهم أنصار محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وعليهم وأسلم تسليماً، والسبب هو قرارهم في أسرى الكفار في غزوة بدرٍ الكبرى كون النبيّ عليه الصلاة والسلام تشاور مع صحابته في شأن أسرى الكفار فأشاروا عليه أن يتخذهم خدماً له وللمقتدرين على نفقاتهم من الصحابة فيجعلوهم عبيداً لهم، فمن ثمّ نزل رسولُ الله جبريل عليه الصلاة والسلام بقول الله تعالى: {مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللّهُ يُرِيدُ الآخِرَةَ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (67) لَّوْلاَ كِتَابٌ مِّنَ اللّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ (68)} صدق الله العظيم [الأنفال].
وحكم الله في شأن أسرى الكفار بشدّ وثاقهم حين أسرهم حتى تضع الحرب أوزارها، وأمر الله المؤمنين أن يقولوا لهم قولاً حسناً ويسمعونهم كلام الله فإن اهتدوا فهو خيرٌ لهم وإن تظاهروا بالإيمان ليغدروا بالنبيّ فإنّ حسبه الله، وإن رفضوا الدخول في الإسلام فمن بعد ذلك حَكَمَ الله أن يأخذوا من أسرى الأغنياء فديةً ويطلقوا سراحهم، وأما الأسرى الفقراء فأمر الله المؤمنين أن يمنّوا عليهم ويطلقوا سراحهم لوجه الله. وذلكم الحكم في شأن الأسرى أنزله الله في محكم القرآن العظيم في قول الله تعالى: {الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ (1) وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَهُوَ الحقّ مِن رَّبِّهِمْ ۙ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ (2) ذَٰلِكَ بِأَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ وَأَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الحقّ مِن رَّبِّهِمْ ۚ كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثَالَهُمْ (3) فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّىٰ إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّىٰ تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ۚ ذَٰلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَٰكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ ۗ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ (4)} صدق الله العظيم [محمد]. فانظر يا جندي الدولة الداعشية حكم الله الحقّ في شأن أسرى الكفار المعتدين على الإسلام والمسلمين يفقهه ويفهمه علماء الأمّة وعامة المسلمين في قول الله تعالى: {فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّىٰ إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً} صدق الله العظيم.
والسؤال الذي يطرح نفسه هو: فلماذا أمركم أميركم أبو بكر البغدادي بقتل الأسرى برغم أنّهم أسرى مسلمين؟ فهنا سقطت إمامته لجهله بعلم أحكام الله في محكم كتابه القرآن العظيم كون أميركم أمركم بقتل أسرى الحرب ولم يكن بينكم وبينهم عهدٌ وميثاقٌ ونقضوا عهد الله وميثاقه وغدروا بكم حتى تحكموا عليهم بالقتل ولم يُظاهِروا عليكم عدوكم كما تزعمون؛ بل يدافعون عن أنفسهم، وأما أمريكا فجاءت لتُزيل خطركم على أمْنها ولا يهمها أمْن المسلمين في شيءٍ. ويا رجل! فحتى ولو كان الأسرى كافرين معتدين على المسلمين فقد آتيناكم بحكم الله في شأن أسرى الكفار، فما بالكم بأسرى المسلمين؟
ويا جندي الدولة، عليك أن تعلم أنّ الإمامة اصطفاءٌ من الله وليست اختيارٌ. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ (68) وَرَبُّكَ يَعْلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا يُعْلِنُونَ (69) وَهُوَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولَى وَالْآخِرَةِ وَلَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (70)} صدق الله العظيم [القصص].
ويا حبيبي في الله، عليك أن تعلمَ (ومن لا يعلَمُ يتعلَّم) أنّ الذي يصطفيه الله للناس إماماً فإنّ الله يزيده بسطةً في العلم على كافة علماء الأمّة في عصره لكي يقودهم على أُسس الجهاد الحقّ لرفع ظلم الإنسان عن أخيه الإنسان بتطبيق حدود الله لكي تردع ظلم الإنسان لأخيه الإنسان. فانظر للإمام طالوت كيف أنّ نبيهم أفتاهم بالحقِّ أنّه ليس من اصطفاه لبني إسرائيل إماماً؛ بل أفتاهم أنّ الله هو من اصطفاه لبني إسرائيل إماماً وزاده عليهم بسطةً في العلم والجسم كونه لا يكون جسم الإمام المصطفى من بعد موته جيفةً قذرةً ولا عظاماً نخرةً ليجعلها الله آيةً للإمام من بعد موته حتى تتمسك الأمّة من بعده بما تركه لهم من العلم، وكذلك أجساد الأنبياء فلا تكون أجسادهم من بعد موتهم جيفةً قذرةً ولا عظاماً نخرةً. فانظر لجسد نبيّ الله سليمان عليه الصلاة والسلام الذي لم يتغيّر ولم ينتن حين توفّاه الله وهو متّكِئٌ بظهره على عرشه ذي ثلاث أرجل، وما دلّهم على موته إلا دابة الأرض أكلت رِجْل العرش الأماميّة فلما خرّ جسد سليمان فوقع على الأرض تبيّن لمن حوله من الجنّ والإنس موته عليه الصلاة والسلام.
فانظر يا جندي الدولة الداعشية كيف أنّ نبيّ بَنيْ إسرائيل يفتي أنّه ليس هو من اصطفى لبنيْ إسرائيل طالوت إماماً؛ بل أفتاهم أنّ الله هو من يصطفي للناس إماماً فيزيده عليهم بسطةً في العلم والجسم. تصديقاً لقول الله تعالى: {قَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا ۚ قَالُوا أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ ۚ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصطفاه عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ۖ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ (247)} صدق الله العظيم.
ويا عجبي من الشيعة الاثني عشر! كيف أنّهم يعلمون بأنّ الإمامة اصطفاءٌ من الربّ وليس اختياراً من قِبَلِ البشر فمن ثم يخالفون أمر الله فيصطفون الإمام المهديّ المنتظَر محمد بن الحسن العسكري من ذات أنفسهم برغم أنّ الله لم يؤتِه علم الكتاب حتى يقيم عليهم الحجّة بسلطان العلم الملجم من محكم الكتاب.
ويا جندي الدولة، إنّ الحكمة الربانيّة من اصطفاء الإمام وأن يزيده الله على كافة علماء الأمّة في عصره بسطةً في العلم وذلك حتى يكون قادراً أن يحكم بين علماء الأمّة فيما كانوا فيه يختلفون، فيوحّد صفّهم ويجمع شملهم من بعد تفرقهم ويعيدهم إلى منهاج النبوّة الأولى، وتلك مهمة الإمام المصطفى من ربّ العالمين.
ولا ينبغي للإمام المهديّ ناصر محمد اليماني أن يكتم ما آتاه الله من العلم أو يخاف في الله لومة لائمٍ، وأفتي بالحقِّ أنّ الشيعة والسُّنة وكافة المذاهب الإسلاميّة على ضلالٍ مبينٍ، وأفتي بالحقِّ أنّهم قد خرجوا أجمعين عن منهاج النبوّة الأولى، وأفتي بالحقِّ أنّهم لم يعودوا على كتاب الله وسنة رسوله الحقّ؛ بل خلطوا بين الحقّ والباطل. وأشهد الله وكفى بالله شهيداً أنّي الإمام المهديّ المنتظَر الحقّ ناصر محمد بعثني الله ناصراً لمحمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وأدعو المسلمين المختلفين في دينهم إلى الرجوع إلى منهاج النبوّة الأولى كتاب الله وسنة رسوله الحقّ، وأشهد الله وكفى بالله شهيداً أنّ السُّنة النبويّة من عند الله كما القرآن من عند الله. تصديقاً لقول الله تعالى: {فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ (18) ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ (19)} صدق الله العظيم [القيامة].
وأشهد الله وكفى بالله شهيداً أنَّ أحاديث السُّنة النبويّة ليست محفوظةً من التحريف والتزييف ولذلك أمركم الله أن تَعْرضوا الأحاديث النبويّة على محكم القرآن العظيم، وعلّمكم الله أيّما حديثٍ جاء مخالفاً لمحكم القرآن العظيم فعلّمكم الله أنّ ذلك الحديث النبويّ جاءكم من عند غير الله أي من عند غير الله ورسوله، فلا تنسوا أنّ على الله قرآنه وبيانُ آياتٍ في القرآن بالسُّنة النبويّة، ولكن حين يأتي الحديث مخالفاً لمحكم القرآن فذلكم حديثٌ مفترى في السُّنة النبويّة جاءكم من عند غير الله ورسوله، لأنّ بين المسلمين من صحابة النبيّ الحقّ منافقين يُظهرون الإيمان ويُبطنون الكفر والمكر للصدّ عن اتّباع الذكر بأحاديث تخالف محكم القرآن العظيم، ولذلك أمركم الله بعرض الأحاديث النبويّة على محكم القرآن العظيم وأيّما حديثٌ جاءكم مخالفاً لمحكم القرآن العظيم فاعلموا أنّ ذلك الحديث جاءكم من عند غير الله، فاحذروا. وقال الله تعالى: {مَّنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللّهَ وَمَن تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً (80) وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُواْ مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَآئِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ وَكَفَى بِاللّهِ وَكِيلاً (81) أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلاَفاً كَثِيراً (82)} صدق الله العظيم [النساء]؛ أي ولو كان الحديث مفترى من عند غير الله فسوف تجدون بينه وبين محكم القرآن اختلافاً كثيراً كون الحقّ والباطل نقيضان لا يتفقان، فلا تنسوا أنّ أحاديث سنة البيان من عند الرحمن. تصديقاً لقول الله تعالى: {فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ (18) ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ (19)} صدق الله العظيم.
وهنا يتبيّن للجميع الحديث الحقّ عن النبيّ صلى الله عليه وآله وسلم: [تركت فيكم ما أن تمسكتم به فلن تضلّوا بعدي أبداً كتاب الله وسنتي]. ولكنه يقصد سنة البيان الحقّ ولكنّكم تمسكتم بسنة البيان الباطلة المفتراة فأصبحتم لا أنتم على كتاب الله ولا على سنة رسوله شيعةً وسنّةً وكافةَ طوائف المذاهب الإسلاميّة جميعكم على ضلالٍ في كثيرٍ من أحكام الدين الإسلامي الحنيف.
وأشهد الله أنّي المهديّ المنتظَر ناصر محمد قد جعل الله في اسمي خبري وراية أمري فواطأ الاسم الخبر ليكون فيه حقيقة بعث المهديّ المنتظَر ناصر محمد لندعوكم إلى اتّباع ما تنزّل على محمدٍ رسول الله خاتم الأنبياء والمرسلين، كون الله لم يبعث المهديّ المنتظَر نبيّاً ولا رسولاً بل ناصرَ محمدٍ أي ناصراً لمحمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، فذلك اسمي منذ أن كنت في المهد صبياً، ولم يجعل الله حجّتي عليكم في الاسم ولا في رؤيا المنام بل في سلطان العلم الملجم من محكم القرآن العظيم، وأشهد الله وكفى بالله شهيداً أنه لا يجادلني عالِمٌ من القرآن إلا غلبته بنسبة 100% وإن لم أفعل وغلبني أحدٌ في نقطةٍ واحدةٍ فقط من القرآن العظيم بسلطان علمٍ أهدى من سلطان علمي وأحسن تفسيراً فهنا عليّ التراجع عن عقيدة أنّي الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد وعلى كافة الأنصار في مختلف الأقطار التراجع عن اتّباعي.
والسؤال الذي يطرح نفسه: فهل يا ترى سيأتي يومٌ فيستطيع أحد علماء المسلمين أن يقيم الحجّة على ناصر محمد اليماني فيأتي بتفسيرٍ لآيةٍ في القرآن هو أهدى من بيان الإمام ناصر محمد اليماني؟ ولا نزال نقول كما نقول في كثيرٍ من البيانات: فوربّ الأرض والسماوات لا يستطيع كافةُ علماء المسلمين ورهبان النصارى وأحبار اليهود أن يقيموا الحجّة على ناصر محمد من محكم القرآن العظيم ولو كان بعضهم لبعضٍ ظهيراً ونصيراً. وهل تعلمون لماذا هذه الثقة المطلقة؟ وذلك لأني أعلم أنّني لم أفترِ على الله شخصيّة المهديّ المنتظَر، ومن أظلم ممن افترى على الله كذباً، وأعوذ بالله أن أكون من الجاهلين. فاستجيبوا لداعي الاحتكام إلى القرآن العظيم يا معشر علماء السُّنة والشيعة وكافة علماء المذاهب الإسلاميّة، وأشهدكم وكفى بالله شهيداً أنّي المهديّ المنتظَر ناصر محمد يعلن الكفر المطلق بالتعدديّة الحزبيّة المذهبيّة في دين الله الإسلام وأعلن الكفر المطلق بتعدد الأحزاب السياسية في دين الله كون التعدديّة المذهبيّة والأحزاب السياسيّة تجلب للمسلمين التفرق والقتال فيما بينهم فتذهبَ ريحهم كما هو حالهم اليوم.
وأدعو كافة علماء المسلمين ورهبان النصارى والقسّيسين وأحبار اليهود إلى دعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم الذي جعله الله المهيّمن على التوراة والإنجيل والمهيّمن على أحاديث سنّة البيان لمحمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، فاستجيبوا لدعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم يا معشر المسلمين والنصارى واليهود، وإن أبيْتُم فأبشّركم بعذاب يومٍ عقيمٍ بسبب مرور كوكب العذاب كوكب سقر اللواحة للبشر من حينٍ إلى آخر، وسوف يأتيكم كوكب العذاب من القطب الجنوبي للأرض، ولعنة الله على من افترى على الله كذباً إنّه لا يفلح الكاذبون. ولن يصطدم كوكب العذاب بأرض البشر؛ بل يمرّ عليها ويمطر عليها حجارةً من نارٍ ويسبب طلوع الشمس من مغربها فيسبق الليل النهار، وقد أدركت الشمس القمر نذيراً للبشر من قبل أن يسبق الليل النهار، فاتّقوا الله يا أولي الأبصار.
وربّما يودّ أحد السائلين أن يقول: "يا ناصر محمد، وكيف تدرك الشمس القمر؟". فمن ثم نرد على كافة السائلين ونقول: ألم يقل لكم محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم أن من أشراط الساعة الكبرى انتفاخ الأهلةّ؟ فعن أبي هريرة رضي الله عنه قال : قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: [من اقتراب الساعة انتفاخ الأهلة، وأن يرى الهلال لليلة فيقال هو بن ليلتين] صدق محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وصدق أبا هريرة بالحقِّ.
إذا يا معشر البشر فهذا يعني أنّه يوجد هناك منزلةٌ سبقت غرّة الشهر المرئيّة بسبب أنّ الشمس أدركت القمر ولم يشاهد البشر إلا هلال الليلة الثانية منتفخاً، ويتبيّن لكم الحقّ من خلال أوّل ليالي الإبدار ليلة النصف من الشهر، فسوف تجدون القمر البدر يكتمل ولم يمضِ من الشهر إلا ثلاثةَ عشرَ يوماً ثم يظهر لكم القمر البدر بعد غروب شمس الثالث عشر من الشهر ليلة الرابع عشر من قبل ليلة الخامس عشر، كما حدث في شهركم هذا الشهر الحالي شهر صفر فقد أدركت الشمس القمر في أوّله، وعليه فسوف تجدون أوّل اكتمال وجه البدر التمام هي ليلة السبت، وأنتم تعلمون أنّ ليلة السبت تدخل بعد غروب شمس يوم الجمعة. وهذا يعني أنّ غرّة صفر أصلاً كانت ليلة السبت ولكن القمر كان في حالة إدراكٍ فلم يشاهد كافة البشر هلال غرّة صفر الأولى، كونه دخلت ليلة السبت ولكن هلال شهر صفر كان ليلة السبت في حالة إدراكٍ كون الشمس أدركت القمر في المنزلة الأولى لشهر صفر ليلة السبت فلم يشاهد كافة البشر هلال شهر صفر ليلة السبت، ولذلك بدأوا غرّة شهر صفر بيوم الأحد.
ولكن سوف يحصحص الحقّ فيتبيّن لكم أنّ أول ليالي الإبدار لشهر صفر هي حقاً ليلة السبت بعد غروب شمس الجمعة كون ليلة السبت هي ليلة النصف لشهر صفر بحسب تاريخ الإدراك الذي لا تحيطون بسرّه حتى كافة الأنصار السابقين الأخيار، فلا يزال يتفرّد بسرّ الإدراك المهديّ المنتظَر حتى نقيم الحجّة على علماء الفلك في كلّ مرةٍ حتى يسلّموا للحقّ تسليماً، وإن كفرتم بأنّ الشمس أدركت القمر فانتظروا إنّي معكم من المنتظرين حتى تأتي الآية الأخرى فيسبق الليل النهار. ونعم فلا ينبغي للشمس أن تدرك القمر فتتقدّمه في أول الشهر ولا ينبغي لليل أن يتقدم النهار فيسبقه فتطلع الشمس من مغربها كون الليل يطلب النهار فيتقدمه فلا يختل هذا النظام الكوني الدقيق حتى يدخل البشر في عصر أشراط الساعة الكبرى فتدرك الشمس القمر فتتقدّم الهلال في أول الشهر إلى ما شاء الله ثم يسبق الليل النهار بطلوع الشمس من مغربها، وكذلك بعث المهديّ المنتظَر أحدُ أشراط الساعة الكبرى.
ويا علماء المسلمين وأمّتهم أقسم بمن خلق الإنسان من صلصالٍ كالفخار وخلق الجانّ من مارجٍ من نارٍ؛ الذي يولج النهار في الليل ويولج الليل في النهار؛ من يدرك الأبصار ولا تدركه الأبصار؛ ذلكم الله الواحد القهار أنّي المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني ولعنة الله على من افترى على الله كذباً، فاتقّوا الله وصدّقوني أنّ الشمس أدركت القمر واستجيبوا لدعوة الاحتكام إلى محكم الذكر من قبل أن يسبق الليل النهار في أمّتكم هذه، والله على ما أقول شهيدٌ ووكيلٌ. واحذروا! فلم يجعل الله سلطان التصديق بالحقِّ في القَسَم بالله العظيم ولا في رؤيا المنام؛ بل جعل الله البرهان الحقّ في بسطة علم البيان الحقّ للقرآن فلا يجادلني أحدٌ من القرآن إلا غلبته بالحقِّ.
ويا جندي الدولة الإسلاميّة، بلِّغ فضيلة الشيخ أبا بكر البغدادي دعوتنا للحضور إلى طاولة الحوار العالميّة للمهديّ المنتظر في عصر الحوار من قبل الظهور (موقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلاميّة)، وكفى المسلمين سفكاً لدماء بعضهم بعضاً، فارفعوا الظلم عن أنفسكم، واستجيبوا يا معشر كافة علماء المسلمين لدعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم للحكم بينكم في كافة ما كنتم فيه تختلفون في الدين، حتى نوحّد صفّكم ونجمع شملكم ونحقن دماء المسلمين فيعود عزّهم ومجدهم وتقوى شوكتهم، وإن لم أستطع أن أحكم بينكم بالحقِّ فيما كنتم فيه تختلفون بالحكم الملجم من محكم القرآن العظيم فلست المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّكم، ولسوف تعلمون أنّ ناصر محمد اليماني لم يكن مغروراً؛ بل المهديّ المنتظَر الحقّ وإلى الله ترجع الأمور، يعلم خائنة الأعين وما تخفي الصدور.
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
أخوكم الذليل على المؤمنين العزيز على من عاداهم في دينهم؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
_____________
ــــــــــــــــــ پاسخ محکم و کوبنده علمی به سرباز دولت اسلامی «جندي الدولة» که میهمان میز گفتوگوی جهانی است. به شما خوشآمد میگوییم...
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة أنبياء الله ورسله من أوّلهم إلى خاتمهم محمد رسول الله صلّى الله عليهم جميعاً وأسلم تسليماً وعلى جميع المؤمنين في كل زمانٍ ومكانٍ إلى يوم الدين، أمّا بعد..
سلام الله عليكم ورحمة الله و بركاته عزیز من در راه خدا، «جندي الدولة»، همانا که امام مهدی ناصر محمد یمانی به شما شخص گرامی، مجدد خیر مقدم میگوید و چه مرد خوبی است آن که برای دفاع از اعتقاداتش، به اینجا آمدهاست تا حجت در برابر حجت بیاورد.عزیز من ما همچنان به حق فتوا میدهیم که امام مهدی ناصر محمد یمانی به حق در برابرت حجت خواهد آورد. من مانند تو و امثال تو نیستم که آیاتی از قرآن را که با خواستههایتان موافق باشد در نظر گرفته و باقی آیات را که مخالف امیالتان است کنار بگذارم. تو از آیاتی که امام مهدی ناصر محمد یمانی به عنوان حجت برایت آورده و به تحریم قتل اسرای جنگی ولو اینکه کافر باشند، فتوا میداد؛ روبرگرداندی. آیاتی که آوردهای، مختص کسانی است که به جنگ خدا و رسولش بیایند و رعایت حرام بودن تعدی به مردم را، که دستور خداوند و رسولش است نکنند بلکه حدود الهی را زیر پاگذاشته و با فساد در زمین به مردم ظلم نمایند. راهزنی کرده و خون مردم را به زمین ریخته و آنها را به قتل رسانده و اموالشان را به غارت برند؛ جزای این گروه جنگ و قتل است. سپس؛ بعد از آنکه بر آنها تسلط یافتید باید ببینید چه کردهاند. اگر به ظلم و با دشمنی کسی را کشته باشند، حد خداوند در مورد آنها باید اجرا شود یعنی قتل نفس در برابر نفس. اگر راهزنی کرده و به آبروی مردم تعدی کرده باشند برای مثال به همسر یا یکی از محارمش تجاوز نموده باشند، حد زنای توافقی اجرا نمیشود، بلکه به دست و پاها باید از جهت مخالف تازیانه زده شود و اگر تنها با راهزنی أموال مردم را به غارت برده باشند، به اندازه جرمشان حد اجرا شده و سپس با زندانی کردن از زمین تبعید میشوند [يُنْفَوا من الأرض إلى السجون] و هر یک بر اساس جرم و فسادی که مرتکب شدهاند، مجازات میگردند. یا مگر تو نمیدانی آن مقتول بنی اسراییل که ذکرش در کتاب آمده است، توسط برادرش که بر سر راه او کمین کردهبود کشته شد. قاتل، او را با اینکه برادرش بود در نزدیکی منزل کسانی که با برادرش اختلاف تجاری داشتند، به قتل رساند! با مرگ برادرش میخواست تنها وارث برادر ثروتمندش باشد، لذا قبل از آنکه [برادرش] دارای فرزندی شود که از پدر ارث ببرد، او را به قتل رسانید. سپس گناه قتل را به گردن طائفهای انداخت که با برادرش اختلاف تجاری داشتند. آنها به دفاع از خود پرداخته و همگی قتل آن مرد را انکار کردند. پس به سراغ نبی الله موسی علیه الصلاة و السلام رفتند تا برایشان روشن کند، چه کسی مرتکب این ظلم و فساد شده و آن مرد را به قتل رساندهاست. آنگاه بود که خداوند به موسی علیه الصلاة و السلام امر نمود تا گاوی را ذبح نماید، هر گاوی که باشد. اما بنیاسرائیل از پیش خودشان در مورد اوصاف گاوی که باید ذبح شود سخت گرفتند که آیا گاوی باشد که مزرعه را شخم میزند، حامله باشد یا نباشد، چه رنگی داشته باشد! به هر حال به علت بهانهگیری آنها در مورد اوصاف گاو؛ خداوند مشخصات گاو یکی از بنیاسرائیل را به آنها داد که او حاضر نشد گاو را بفروشد مگر با قیمت بیشتر، بالاخره گاو را ذبح کردند و نزدیک بود این فرمان را اجرا نکنند. خداوند به نبی خود موسی امر نمود بعد از ذبح کردن گاو، تکه ای از گوشت آن را بردارد و با آن به مقتول بنیاسرائیل ضربهای بزند، آنگاه خدا او را زنده کرد. موسی از او پرسید قاتلش کیست؟ پاسخ داد که برادرم مرا کشت تا قبل از آنکه فرزندی به دنیا بیاید که وارث من باشد؛ مال مرا به ارث برد. پس نبی الله موسی علیه الصلاة و السلام، حد قتل را در حق وی جاری نمود یعنی قتل نفس در برابر نفس چراکه او مرتکب فساد در زمین شده و نفسی را بهناحق کشته بود. لذا خداوند تعالی میفرماید: {مِنْ أَجْلِ ذَٰلِكَ كَتَبْنَا عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا ۚ وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَٰلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ ﴿٣٢﴾ إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ يُنفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ۚ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا ۖ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿٣٣﴾ } صدق الله العظيم [المائدة].
ای مرد، کلام خداوند را از موضع مورد نظرش تحریف مکن. آن چه که برای ما آوردی، حد کسانی است که به فساد روی زمین بپردازند و با وجود آنکه خداوند و رسولش ظلم انسان به برادر انسانش را حرام نمودهاند، این حرمت را زیر پا بگذارند. اما در جنگ بین مؤمنان و یا جنگ بین مؤمنان و کافران، خداوند به شما اجازه نمیدهد اسرای جنگ را به قتل برسانید. اگر میخواهید مردم را به سوی راه خود بکشانید، با اسیران به نیکی رفتار کرده و آنها را تکریم و موعظه نمایید وبا آنها با لحنی بلیغ سخن بگویید. حال به سراغ بیان دومین حجتی که از سخنان خداوند آوردهای، میآییم. خداوند تعالی میفرماید: {سَتَجِدُونَ آخَرِينَ يُرِيدُونَ أَن يَأْمَنُوكُمْ وَ يَأْمَنُوا قَوْمَهُمْ كُلَّ مَا رُدُّوا إِلَى الْفِتْنَةِ أُرْكِسُوا فِيهَا ۚ فَإِن لَّمْ يَعْتَزِلُوكُمْ وَيُلْقُوا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ وَيَكُفُّوا أَيْدِيَهُمْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ ۚ وَأُولَـٰئِكُمْ جَعَلْنَا لَكُمْ عَلَيْهِمْ سُلْطَانًا مُّبِينًا ﴿٩١﴾}صدق الله العظيم [النساء]. امام مهدی ناصر محمد یمانی با بیان حق این آیه در مقابل تو حجت میآورد: آن خائنین، دوستان کافران هستند که میخواهند هم از شرّ کفار در امان باشند و هم از شرّ مسلمانان. خداوند تعالی میفرماید: {سَتَجِدُونَ آخَرِينَ يُرِيدُونَ أَن يَأْمَنُوكُمْ وَيَأْمَنُوا قَوْمَهُمْ كُلَّ مَا رُدُّوا إِلَى الْفِتْنَةِ أُرْكِسُوا فِيهَا} مسلمانان را گول زده و درحالیکه با آنها نیستند، خود را از آنان نشان میدهند ولی جاسوسی مسلمانان را کرده و اخبار جنگی آنان را به قوم خود میرسانند و جنگ آنان با مسلمانان از چشم همه پنهان است. پس اگر خیانتشان کشف شد، خداوند دست شما را باز گذاشته است تا هرجا که آنان را یافتید، بکشید چرا که دشمن مؤمنان هستند و با مکر و خیانت اقدام به جنگ و کشتن مؤمنان مینمایند. خداوند تعالی میفرماید: {فَإِن لَّمْ يَعْتَزِلُوكُمْ وَيُلْقُوا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ وَيَكُفُّوا أَيْدِيَهُمْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ ۚ وَأُولَـٰئِكُمْ جَعَلْنَا لَكُمْ عَلَيْهِمْ سُلْطَانًا مُّبِينًا ﴿٩١﴾} صدق الله العظيم [النساء].
این حد شامل اسرای کافر که کفرشان آشکار است نمیشود، بلکه حد قتل برای کسانی اعمال میشود که از پشت پرده به مؤمنان خیانت کرده باشند و یا عهدی که در برابر خداوند بستهاند را پاس نداشته و بشکنند و دست آزار به سوی مسلمانان دراز نمایند. اما خداوند به رسول خود امر مینماید با کافرانی که اسیر شدهاند به خوبی رفتار نماید و آنها را موعظه نموده و با زبانی خوش و گفتاری بلیغ با ایشان سخن بگوید. اگر کسی از آنان به خداوند و رسولش ایمان آورد، بین مؤمنان پذیرفته شود و اگر نپذیرفت؛ اجباری در دین نیست. بلکه فرمان خداوند به رسولش این است که اگر ثروتمند باشد او را در مقابل گرفتن فدیه رها سازند و یا اگر خانوادهاش ثروتمند هستند از خانوادهاش در برابر رها کردن او فدیه بگیرند. اما اگر خود یا خانواده اش فقیر باشند، فرمان داده شدهاست بهخاطر خداوند آنها را رها سازند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ ﴿١﴾ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ ۙ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ ﴿٢﴾ ذَٰلِكَ بِأَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ وَأَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِن رَّبِّهِمْ ۚ كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثَالَهُمْ ﴿٣﴾ فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّىٰ إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّىٰ تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ۚ ذَٰلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَٰكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ ۗ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ ﴿٤﴾} صدق الله العظيم [محمد]. ولی اگر یکی از اسرا به ظاهر ایمان بیاورد ولی از در مکر و حیله با رسول یا احدی از مؤمنان در آید خداوند مکر او را آشکار خواهد ساخت و اگر مکر او روشن شد، کشته خواهد شد؛چون خائن است. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَكُونَ لَهُ أَسْرَىٰ حَتَّىٰ يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ ۚ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللَّهُ يُرِيدُ الْآخِرَةَ ۗ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿٦٧﴾ لَّوْلَا كِتَابٌ مِّنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿٦٨﴾ فَكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلَالًا طَيِّبًا ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٦٩﴾يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّمَن فِي أَيْدِيكُم مِّنَ الْأَسْرَىٰ إِن يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِّمَّا أُخِذَ مِنكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٧٠﴾ وَإِن يُرِيدُوا خِيَانَتَكَ فَقَدْ خَانُوا اللَّهَ مِن قَبْلُ فَأَمْكَنَ مِنْهُمْ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿٧١﴾} صدق الله العظيم [الأنفال]. حال به سراغ بیان سومین دلیلی میآییم که تو از آیات خداوند آوردهای. دلیل آوردهای که خداوند تعالی میفرماید:
{أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ لَا يَسْتَوُونَ عِندَ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿١٩﴾ الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّـهِ ۚ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿٢٠﴾} صدق الله العظيم [التوبة]. در اینجا خداوند از جهاد در راه خود که بر اساس حق آغاز شده باشد سخن میگوید و این می تواند به صورت دفاع از مؤمنان و زمین و آبرو و دینشان باشد. این جهادی است که قبل از تمکین [قدرت گرفتن در زمین] و در صورت تعدی کافران به مؤمنان، واجب شدهاست. هم چنین جهاد میتواند به صورت جهاد فی سبیل الله برای برقراری حدود اجباری خداوند و برای رفع ظلم انسان به برادر انسانش باشد تا با اقامه حدود خداوند از فساد در زمین و ریختن بهناحق خون انسان جلوگیری کرده و ظلم انسان به برادر انسانش را مرتفع سازد. این نوع از جهاد بعد از قدرت گرفتن در زمین است. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ ۗ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ ﴿٤١﴾} صدق الله العظيم [الحج]. ای سرباز دولت اسلامی! میبینم ما را سرزنش میکنی چون امام ناصر محمد یمانی، قبل از آغاز گفتوگو بین تو و خود، نتیجه آن را اعلان نموده و فتوا دادهاست که با برهان محکم و قاطع علمی بر سرباز دولت اسلامی داعش چیره خواهد شد. میدانی چرا ناصر محمد یمانی پیش از انجام گفتوگو، نتیجه آن را اعلان کردهاست؟ چون میدانم، من امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی هستم و امکان ندارد کسی از آیات محکم ذکر، قرآن عظیم با من مجادله کند و من به حق بر اوغلبه نکنم. بین تو و امثال تو با امام مهدی ناصر محمد یمانی تفاوت بسیاری است. چون تو از کسانی هستی که از قرآن آنچه را که بر طبق امیالشان است میگیرند و هرچه که مخالف خواستههایشان باشد رها میسازند. تصدیق حدیثی از محمد رسول الله که درباره تو و امثال تو آمده است. او که سلام و صلوات بر ایشان باد میذفرمایند:
[مَا بَالُ أَقْوَامٍ يَعْمَلُونَ بِالْقُرْآنِ مَا وَافَقَ أَهْوَاءَهُمْ ، وَمَا خَالَفَ أَهْوَاءهُمْ تَرَكُوهُ ، فَعِنْدَ ذَلِكَ يُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَيَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ]
[این مردم را چه می شود که بر طبق امیالشان به قرآن عمل میکنند و هرچه مخالف میلشان باشد رها میسازند؛ به این ترتیب به بخشی از کتاب ایمان آورده و نسبت به بخشهای دیگر کافر میشوند] صدق محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم.
تو از کسانی هستی که آیاتی از قرآن را که هنوز تفصیل نشدهاند و ظاهرشان با امیالشان موافق است، میگیرند. میبینیم آیاتی که ناصر محمد یمانی از محکمات قرآن به عنوان حجت برایت آوردهاست رها میکنی و با آیاتی به سراغمان میآیی که از پیش خود و بر طبق هوا و میل خود تأویلشان کردهای. آنها را از پیش خود تفصیل کرده و تصور میکنی برامام ناصر محمد یمانی غلبه کردهای و هیچ شکی هم در این نداری! اما امام مهدی ناصر محمد یمانی مانند تو و یا علمای مسلمین عمل نمیکند. قسم به پروردگار آسمانها و زمین که هر کس با سلاح قرآن به سراغ ما بیاید و با قرآن با ما مجادله کند، نمیتواند حتی در یک مسئله بر امام مهدی ناصر محمد یمانی غلبه نماید، میدانی چرا؟ چون من مانند شما نیستم که به قسمتی از قرآن ایمان داشته و قسمتهای دیگر آن را رها کنم. لذا شاهد خواهید بود که سلاحتان را از دستتان خارج میکنم. نشانهاش همین آیاتی است که با آنها برایمان حجت آوردی و من با آیات محکم قرآن عظیم آنها را تشریح و تفصیل کرده و خلع سلاحتان کردم و من از راستگویانم. برای همین است که میبینی مدام نتیجه گفتوگو را قبل از آغاز آن اعلان مینمایم چون میدانم در مورد اینکه مهدی منتظر هستم، کسی که علم کتاب به او عنایت شدهاست، به خداوند دروغ نبستهام. برای همین شما را به چالش میکشم تا بدون هیچ قید و شرط از قرآن با من مجادله کنید و ما برای برهان شما، بیان حق و تفسیر بهتری خواهیم آورد و هر کس دروغ بگوید رسوا شود.
میدانیم که بعضی از جوابهای شما گاهی باعث تزلزل برخی از انصاری میشود که هنوز به حقیقت نعیم اعظم نائل نشدهاند. اما وقتی امام مهدی ناصر محمد یمانی چنان شیر جلو آمده و با دلایل محکم و قاطع علمی بر شما غلبه میکند؛ انصار ثابتقدمتر میشوند و این نیز از فضل بسیار بزرگ خداوند بر آنان است.
ای علمای مسلمین و ای راهبان نصاری [مسیحی] و احبار یهود؛ گوش کنید! به خداوند واحد قهار که مهدی منتظر حق را برانگیخته است قسم، شما قادر نخواهید بود حتی در یک مسئله از آیات محکم ذکر [قرآن] بر مهدی منتظر ناصر محمد یمانی؛ غلبه کنید. ما با آیات محکم قرآن همگی شما را ساکت کرده و همین حالا نتیجه گفتوگو با علمای مسلمین و یهود و نصاری را اعلان میکنیم. حقجویان شاهد خواهند بود که مهدی منتظر ناصر محمد یمانی با علم خود، به حق و قدرتمندانه همگی را وادار به سکوت خواهد کرد. داعشی، این مبارزهطلبی آنگونه که تو به من نسبت دادهای، از روی غرور یا کبر نیست. آن چه را که داری رو کن و از هر جای قرآن، از ابتدا تا انتها و از محکم و متشابه، هر چه میخواهی بیاور. والله، والله، والله، تمامی علمای مسلمین و نصاری [مسیحی] و یهود حتی در یک مسئله قادر نیستند بر ناصر محمد یمانی غلبه نمایند ولو به کمک و یاری یکدیگر بیایند؛ پس از شاهدان باش. اگر در تریلیون تریلیون مسئله بر شما چیره شدم و شما تنها در یک مسئله از قرآن عظیم، بر ناصر محمد یمانی غلبه کردید؛ بر من است که پاپس کشیده و از عقیده خود مبنی بر امام مهدی بودنم عقب بکشم و تمام انصار من در سراسر جهان نیز باید از پیروی از من دست بردارند. و ای علمای مسلمین اگر نتوانستید، که نمیتوانید؛ از خداوند واحد قهار بترسید و به دعوت برای گردن نهادن به حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم پاسخ دهید تا بر اساس آن در موارد اختلاف بینتان داوری نمایم.
هیچ میدانید چه چیزی باعث شد که اجداد شما در دین دچار تفرقه شده و دستهدسته شوند؟ علت این بود که نسبتهایی به خداوند میدادند که نمیدانستند به حق از جانب پروردگارشان نازل شده یا خیر. هر یک، قسمتی از قرآن را که با میلشان همخوانی داشت میگرفتند و هر قسمتی از قرآن که بر خلاف میلشان بود رها میکردند گویا که اصلاً این آیات مخالف [با امیالشان]، در قرآن وجود ندارند. اما امام مهدی ناصر محمد مانند کسانی نیست که به بخشهایی از قرآن ایمان دارند و نسبت به بخشهای دیگر کافر هستند؛ همانند کسانی که خداوند ایشان را در قرآن چنین وصف نمودهاست: {وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لَا تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَلَا تُخْرِجُونَ أَنفُسَكُم مِّن دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ ﴿٨٤﴾ ثُمَّ أَنتُمْ هَٰؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِّنكُم مِّن دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِم بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِن يَأْتُوكُمْ أُسَارَىٰ تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ ۚ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ فَمَا جَزَاءُ مَن يَفْعَلُ ذَٰلِكَ مِنكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿٨٥﴾ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ ۖ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ ﴿٨٦﴾} صدق الله العظيم [البقرة]. بر شما نیز بیرون راندن برادران مسلمانتان از خانههایشان و ریختن خون و غارت اموالشان حرام شده است. مردم زیادی به بهانه تشکیل دولت اسلامی به زور و با ظلم مجبور شدهاند شهرها و آبادیهایشان را ترک نمایند! ولی حکام دنیاپرست مسلمین ظلمی بر ظلم مردم اضافه کردهاند و خیری در حاکمان مسلمین نیست مگر کسی که به عدالت فرمان دهد و امر به معروف و نهی از منکر نماید و ظلم را بر خود حرام نماید و همانطور که خداوند ظلم را حرام نموده، ظلم در بین مردم را هم حرام نماید. اما حکام کشورهای عربی تنها امنیت خودشان و ماندن بر مسند قدرت برایشان مهم است و رحمی به مردمشان ندارند. آنان نه برای خودشان خیری دارند و نه برای امتشان مگر کسانی که خداوند به آنان رحم نماید.
و اما در مورد آمریکا که با تعدد احزاب به دنبال حمایت از دمکراسی در میان ملتهای مسلمان و تقسیم آنها به احزاب گوناگون است؛ هدف آنها این است که در میان مسلمانان تفرقه و اختلاف ایجاد کرده و آنان را به جنگ با یکدیگر بر سر قدرت بکشانند تا ضعیف شده و شوکتشان از بین برود؛ کما اینکه چنین نیز شده و حال و روزتان چنین است. و اما در مورد حکومتهای پادشاهی و امیرنشینها، آنها نیز ظالماند ولی از سایر نقاط امنتر هستند و خونریزی در حکومتهای پادشاهی و امیرنشینها کمتر است چون در آنها روند شکستخورده و نا کارآمد تعدد احزاب سیاسی وجود ندارد و ظلم و بی عدالتی در آنها کمتر از کشورهایی است که بر اساس دموکراسی اداره میشوند.
پس بیایید از کتاب خداوند به حق نظام حکومتی اسلامی را برایتان بیان کنم و شایسته نیست جز حق به خداوند نسبت دهم: اولاً خداوند به حاکم اسلامی فرمان داده است که مجلس شورای اسلامی را برپا نماید، فرقی ندارد حاکم، پادشاه باشد یا رییس جمهور یا نبیّ یا امام و حاکم اسلامی حق ندارد بدون مشورت با مجلس شورا درباره اموری که در رابطه با منافع عمومی مسلمانان است؛ تصمیمگیری کند. حاکم اگر نبیّ و رسول فرستاده شده از جانب پروردگار عالمیان هم باشد؛ حق ندارد قبل از مشورت با مجلس شورا در امور مربوط به منافع عمومی تصمیمی بگیرد. بعد از شنیدن آرای مجلس شورا، تصمیمی را که فکر میکند مناسب است و عقلش با آن قانع میشود اتخاذ میکند. این تصمیم براساس رأیگیری نیست و خداوند آن را در اختیار حاکم قرار داده است. اما تصمیمگیری پیش از مشورت با مجلس شورا بر وی حرام است. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ ﴿١٥٩﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
و اما بیان حق این فرمایش خداوند تعالی: {فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ ﴿١٥٩﴾} صدق الله العظيم؛ یعنی هنگامی که بعد از مشورت تصمیم مناسب را اتخاذ کردی به خداوند توکل کن و آن را اجرا نما، چراکه خداوند اتخاذ تصمیم را تنها در اختیار یک نفر یعنی حاکم قرار دادهاست.
اما حاکم چگونه مجلس شورای اسلامی را تشکیل دهد؟ بر او واجب است زمینه انتخابات آزاد را برای مردم فراهم کند تا اعضای مجلس شورا را انتخاب نمایند. اما این انتخابات بر اساس تعدد احزاب ملت نباید باشد. بلکه باید زمینهای را فراهم نماید تا افرادی که نامزدهای عضویت درمجلس هستند معرفی شوند و مردم اعضای مجلس مشورتی را برای حاکم تعیین نمایند. اما هر کسی اجازه نامزد شدن ندارد. هیهات، هیهات، بلکه تنها افرادی که دارای مدارج علمی هستند نامزد میشوند چون مجلس شورا باید دارای مجموعههای تخصصی باشد، یک گروه متخصصان اقتصادی، گروهی دیگر متخصص امور صنعتی، گروهی دیگر متخصص امور کشاورزی و آبرسانی و سدسازی و گروهی متخصص امور پزشکی و گروهی نیز متخصص عمران و شهرسازی و به همین ترتیب در ديگر امور......
حکمت آن هم در این است که وقتی حاکم قصد دارد تصمیمی بگیرد که برای مثال درباره امور اقتصادی و تجاری است، از اعضای مجلس شورا، تنها متخصصان اقتصاد و تجارت را برای مشورت فرا میخواند و درباره امور اقتصادی و تجاری و تقویت خزانه عمومی که بیت المال مسلمانان است با آنها مشورت مینماید و زمانی که قصد دارد درباره ساختن شهر و خیابان و جاده تصمیمگیری کند، گروهی از متخصصان مجلس شورا را که در امور شهرسازی و راه سازی و معماری تخصص دارند فرا میخواند.
این نظام درست شورای اسلامی است نه آن سوء تدابیری که در مجلس نواب [نمايندگان] یمن و یا مجالس مشابه در سایر کشورهای اسلامی در جریان است. بلكه مجلس شورای اسلامی منظمی تاسيس میشود و حاکم به هنگام مشورت، تنها با متخصصان مربوطه مشورت مینماید. خداوند را گواه میگیرم که این روش در کشورهای کافر نیز جواب میدهد. اگر این نظام بر پا گردد، به اوج موفقیت میرسد چنان که در یمن در زمان حکمرانی ملکه سبا موفق بود. او و مردمش با این روش در تمامی امور، خواه صنعت یا تجارت یا کشاورزی و غیره پیشرفت کردند. میدانید راز موفقیت او چه بود؟ چون با وجود اینکه کافر بود ولی برای اداره امور به درستی از شورا استفاده مینمود. او مجلس بسیار بزرگی با گروههای تخصصی در عرصههای مختلف داشت و ملکه در موارد عمومی، هرگز بدون مشورت با اعضای مجلس شورا تصمیمگیری نمیکرد. ببینید با مجلس شورا چگونه سخن میگفت. خداوند تعالی میفرماید: {قَالَتْ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي أَمْرِي مَا كُنتُ قَاطِعَةً أَمْرًا حَتَّىٰ تَشْهَدُونِ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [النمل] یعنی او در هیچ یک از امور عمومی کشور بدون مشورت با مجلس تصمیمی نمیذگرفت برای همین قادر به هرکاری بود، یعنی در هر عرصهای موفق عمل میکرد. اما متأسفانه مسلمانان به روش حکومت بر اساس شورای اسلامی آگاهی ندارند. ما هنوز در مورد نحوه انتقال حکومت بعد از مرگ حاکم و یا زمانی که حاکم ظالم باشد، سخنانی مفصل داریم. اما اگر حاکم عادلی پیدا شد که بین مردم با عدالت حکم و رفتار کرد و باعث پیشرفت همه جانبه کشور شد و از بیکاری و فقر جلوگیری کرد، امنیت برقرار نمود و مانع فساد شد و باعث پیشرفت اقتصادی شد؛ به چه حقی بايد عوض شود آيا تعقل نمیكنيد؟ آیا بعد از حق چیزی جز گمراهی وجود دارد؟ به هرحال، ای اهالی دولت اسلامی داعش! من امام مهدی منتظر، خلیفه خداوند در زمین هستم و پروردگار مرا به عنوان رحمتی برای عالمیان برانگیخته است و این فضل بسیار بزرگی برای مسلمانان است تا چیزهایی را که نمیدانند به آنها بیاموزیم. من به شما یاد دادم که باید مردم را با حکمت و موعظه پسندیده به سوی دین خداوند فرا خواند؛ هر کس می خواهد ایمان بیاورد و هرکس که میخواهد کافر شود. خداوند به شما فرمان نداده است تا مردم را به زور و اجبار وادار کنید که ایمان بیاورند. بلکه هرکس که میخواهد خداوند را عبادت نماید برحق است و به او یاد میدهیم چگونه و به حق خداوندش را عبادت نماید. و کسی که میخواهد جز خداوند، چیز دیگری را عبادت کند، با او نمیجنگیم تا به زور وادار شود خداوند را به یکتایی بپرستد. وظیفه ما ابلاغ است و حساب مردمان با خداوند است چرا که خداوند بهشت را برای شکرگزاران و آتش را برای کافران تدارک دیده است. و اما مهدی منتظر ناصر محمد یمانی، تمام بشریت را به عبادت خداوند یکتا و بی شریک فرا میخواند و آنها را مجبور به این امر نمیکند. بلکه ما مردم را در امر عبادت آزاد میگذاریم چون حساب آنها با من نیست؛ بلکه آنها به سوی پروردگارشان میروند و حسابشان نیز با اوست. هر کس میخواهد ایمان آورد و هرکس میخواهد کافر شود. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی: {وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ ۖ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ ۚ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا ۚ وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ ۚ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [الكهف].
و تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی: { وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَيْطَانٍ رَّجِيمٍ ﴿٢٥﴾ فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ ﴿٢٦﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٢٧﴾ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ﴿٢٨﴾ وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [التكوير]. وتصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی: {قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّينَ ﴿١١﴾ وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ ﴿١٢﴾ قُلْ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿١٣﴾ قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَّهُ دِينِي ﴿١٤﴾ فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِ ۗ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ أَلَا ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ ﴿١٥﴾ لَهُم مِّن فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِّنَ النَّارِ وَمِن تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ۚ ذَٰلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ ۚ يَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ ﴿١٦﴾ وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَىٰ ۚ فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾ أَفَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنتَ تُنقِذُ مَن فِي النَّارِ ﴿١٩﴾ لَٰكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِّن فَوْقِهَا غُرَفٌ مَّبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۖ وَعْدَ اللَّهِ ۖ لَا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعَادَ ﴿٢٠﴾} صدق الله العظيم [الزمر]. ای جماعت داعشیان! آیا میدانید چرا خداوند امر نفرمودهاند که مردم را به زور وادار کنیم ایمان بیاورند و با اکراه و ذلت و خواری او را عبادت نمایند؟ چون پروردگار عبادت را تا خالصانه نباشد، به هیچوجه از آنان نمیپذیرد.عبادت باید از ترس و خشیت خداوند باشد نه از ترس بندگانِ پروردگار. شرط این است که آنها در زمان عبادت جز از خداوند از کسی هراس نداشته باشند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی: { إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ ۖ فَعَسَىٰ أُولَٰئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿١٨﴾ صدق الله العظيم [التوبة]. اعضای تشکیلات القاعده در دولت اسلامی در عراق، بدانید نمیتوانید خلافت اسلامی را با خونریزی برای تسلط یافتن بر مردم و به زور به آنان تحمیل نمایید. اما امام مهدی منتظر حق که از جانب پروردگارتان آمده است با نور بیان حق قرآن عظیم، قلبهایم سلمانان را زنده میکند تا هیچ مسلمان عاقلی نباشد که در بیانات امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی تدبر و تفکر کند و قلبش راضی نشده و آرام نگیرد و مطمئن نشود که خداوند ناصر محمد یمانی را خلیفه خود در زمین قرار داده است چرا که بیاناتش بصیرت میدهد تا بتواند حق را دیده و بگوید: « این امام حق است که به عدل حکم میکند و حرف آخر را زده و بیهودهگویی نمیکند چون بعد از حق چیزی جز گمراهی نیست و او رحمت خداوند بر عالمیان است». جز این نیست که خداوند، امام مهدی را رحمت بر عالمیان قرار داده است وعلت این است که او از همان بصیرتی که محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم از آن پیروی مینمود، یعنی قرآن عظیم پیروی مینماید.
عزیزان من در راه خدا، سربازان دولت اسلامی، به دعوت خداوند و امام مهدی پاسخ مثبت دهید تا قلبهایتان را زنده کند، همانگونه که قلب کسانی که پیش از این به دعوت خداوند و رسولش پاسخ داده بودند، با آیات قرآن عظیم زنده شد. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ﴿٢٤﴾ وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَّا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنكُمْ خَاصَّةً ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [الأنفال]. و اگر حاضر نشوید در موارد اختلاف در برابر حکمیت بیان حق قرآن عظیم سر فرود آورید، بدانید که کیفر خداوند شدید است و عذاب را از زیر پاها یا از بالای سرتان فرو میفرستد و یا گروهی از شما را گرفتار گروهی قدرتمندتر میکند. از فتنهای بترسید که تنها گریبان گیر ظالمانتان نخواهد شد و بدانید کیفر خداوند بسیار شدید است.
عزیزان من در راه خدا، به خداوند بزرگ که استخوانهای پوسیده و پراکنده را زنده میکند و به پروردگار آسمانها و زمین و هر آنچه بین آنهاست قسم، من مهدی منتظر ناصر محمد هستم و بدانید حجت من بر شما نه در قسم من است و نه در نامم؛ بلکه خداوند احاطه علمی و بی بدیل من در استنباط احکام از قرآن عظیم را برایتان حجت قرار دادهاست. بدانید خداوند مرا امام مردمان قرار داده و بیش از تمامی علمای امت به من علم عنایت نموده تا قادر باشم در موارد اختلاف، میانشان حکم کنم و صفوفشان را متحد کرده و پراکندگی امت را به وحدت بر مسیر درست، صراط مستقیم، تبدیل کرده و آنها را به مسیر اولیه نبوت بازگردانم تا از کتاب خداوند و سنت حق رسول که با آیات محکم قرآن مغایرت نداشته باشد، پیروی کنند که کتاب خداوند و سنت حق رسول نور علی نور هستند.
خداوند را به شهادت میگیرم و شهادت خداوند کافی است که من مهدی منتظر ناصر محمد یمانی، اعلان میکنم نسبت به تعدد مذاهب در دین خداوند اسلام، کافر هستم. من کفر مطلق خود را نسبت به تعدد احزاب سیاسی در میان مردم اعلان کرده و ثابت میکنم طبق الگوی حق کتاب خداوند و سنت حق رسول؛ این امر حرام است. خداوند تعدد احزاب را بر شما حرام نمودهاست تا متفرق نشده و مانند وضعی که امروز دچار آن هستید، هیبت و شوکتتان از بین نرود. ما با نعمت قرآن عظیم، شما را با یکدیگر برادر مینماییم تا قلبهایتان در راه دوستی خداوند یکی شود. ای جماعت مسلمین! والله، والله که تا احکام خداوند را که درآیات محکم قرآن عظیم نازل شده برپا نکنید؛ برحق نیستید و چیزی در دستتان نیست. به ریسمان الهی چنگ زنید و پراکنده نشوید و با یکدیگر برادر باشید که این نعمت خداوند بر شماست. و اگر إبا کنید هر حیله و کیدی که دارید بر ضد ما بهکار گیرید و به من امان ندهید. بدانید من بدون نقاب در خیابانهای عمومی راه میروم و در راه خداوند از سرزنش احدی نمیهراسم. مگر آن کس که خدا با اوست، از احدی میترسد؟ نِعْمَ المولى ونعم النصير. عزيزان من در راه خدا، علما و امت مسلمان، دعوت جهاني مهدوی وارد ماههای اول سال يازدهم شده و من شب و روز شما را به قبول حكميت قرآن عظيم دعوت میكنم تا در همه موارد اختلافات دينی در بين شما حكم نمايم و صفوف شما را متحد سازم. چرا دعوت به پذيرش حكميت خداوند را اجابت نمیكنيد تا در بين شما حكم نمايد؟ چه چیزی از حكميت خداوند بهتر است؟ آيا چيزی جز استنباط احكام حق خداوند بر عهده مهدی منتظر ناصر محمد يمانی است ؟ ای علمای عزیز مسلمین، آیا منتظر هستید مهدی منتظری که از جانب خداوند برانگیخته شده، تابع امیال و خواستههای شما باشد؟ اما شما فرقهفرقه شدهاید، اگر گروهی را راضی کنم؛ گروهی دیگر را خشمگین کردهام..هیهات که امام مهدی ناصر محمد یمانی تا لحظهای که زنده است، از امیال شما پیروی نماید. بلکه من به حق سخن میگویم و هر کس میخواهد ایمان بیاورد و هر کس که میخواهد کافر شود و حکم با خداوند است که او بهترین جداکننده حق از باطل است. من بدون کوچکترین ظلم و به حق فتوا میدهم تمام مذاهب مسلمین و طائفههای آنان، آشکارا در گمراهیاند و گروه نجاتیافتگان، کسانی هستند که با قلبی سلیم و عاری از شرک به حضور پروردگارشان بروند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَلَا تُخْزِنِي يَوْمَ يُبْعَثُونَ ﴿٨٧﴾ يَوْمَ لَا يَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ ﴿٨٨﴾ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ ﴿٨٩﴾}صدق الله العظيم [الشعراء]. این گروه نجات یافتهاند «الطائفة الناجیة» و در میان تمامی امتها میتوان آنها را یافت. آنها مؤمنانی هستند که ایمان خود را به ظلم شرک به خداوند آلوده نکردهاند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی: {وَكَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَكْتُمْ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُم بِاللَّـهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿٨١﴾ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُولَـٰئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
ممکن است تمام علمای مسلمین یک صدا بگویند: «بر طبق فتوای تو ما و تمام امتمان در بهشت خواهیم بود چون برای خداوند شریک قائل نشدیم». امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخشان میگوید: اینطور نیست، شما به خداوند شرک آوردهاید. شما بندگان مقرب خداوند را با او شریک کرده و میگویید اینها در نزد خداوند شفاعت ما را خواهند کرد. اما خداوند بندهای را سراغ ندارد که جرأت کند در برابر او شفاعت بندگان را بنماید و شما دروغ میگویید. فرمایش خداوند تعالی را به خاطر داشته باشید :
{ وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَٰؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللَّهِ ۚ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿١٨﴾ وَمَا كَانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُوا ۚ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فِيمَا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿١٩﴾ وَيَقُولُونَ لَوْلَا أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ ۖ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ ﴿٢٠﴾} صدق الله العظيم [يونس].
شاید یکی از علمای امت بخواهد بگوید: «منظور خداوند، بتها هستند». امام مهدی ناصر محمد در جواب میگوید: آیا میدانی راز عبادت بتها چیست؟ بتها، مجسمه بندگان مقرب خداوند هستند که امتهای اولیه به آنها افترا زده و بعد از مرگ انبیا آنها را ساخته و عبادت کردهاند. کسانی هم که پیرو اجدادشان شدند، توسط شیطان فریب خوردند و با مبالغه در حق بندگان مقرب خداوند برای نزدیکی به پروردگار؛ آنهارا عبادت کردند . خداوند تعالی میفرماید:
{أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ ۚ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَىٰ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ ﴿٣﴾} صدق الله العظيم [الزمر]. ای علمای مسلمین، شما با عقیده به شفاعت بنده در پیشگاه پروردگار و معبود از راه راست-صراط مستقیم- خارج و گمراه شدهاید.آیا خداوند نفرموده است کسی جرأت ندارد در پیشگاه او برای بنده ای شفاعت کند؟ خداوند تعالی میفرماید:
{هَا أَنتُمْ هَٰؤُلَاءِ جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَمَن يُجَادِلُ اللَّهَ عَنْهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَم مَّن يَكُونُ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا ﴿١٠٩﴾} صدق الله العظيم [النساء]. خدا را به شهادت میگیرم که من امام مهدی درباره عقیده شفاعت بنده در پیشگاه پروردگار معبود به شما هشدار دادم. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ ۙ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]. آیا فکر میکنید این آیه نیاز به تفصیل و تشریح بیشتری دارد؟ این آیه از آیات محکم و بینه و از آیات بنیادین [ام الکتاب] است که عقیده شفاعت بندگان مقرب در پیشگاه خداوند را رد میکند: { يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لَّا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ ۗ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٢٥٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة]. و تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی: { وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا ۚ وَذَكِّرْ بِهِ أَن تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ وَإِن تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لَّا يُؤْخَذْ مِنْهَا ۗ...} صدق الله العظيم [الأنعام: ۷۰]. و تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی: { اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۖ مَا لَكُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ ۚ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ ﴿٤﴾ } صدق الله العظيم [السجدة] این آیات محکم و روشن و از آیات بنیادی کتاب هستند که شفاعت بنده در پیشگاه خداوند را نفی میکنند. شاید یکی از علمای امت که قلبش از حق تنگ است و از کسانی است که به دنبال متشابهات قرآن در زمینه شفاعت هستند و محکمات را پشت سر میاندازند، بخواهد بگوید: «صبرکن ناصر محمد یمانی، مگر خداوند تعالی نمیفرماید: {اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۗ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ... }صدق الله العظيم [البقرة:۲۵۵]؟» درپاسخ او به حق میگوییم: مقصود این است که خداوند به هر کسی از بندگانش که بخواهد اجازه میدهد برای تحقق شفاعت در نفس خداوند سخن بگوید و از خداوند درخواست کند تا رحمتش در برابرعذابش بندگان را شفاعت نماید. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{يَوْمَئِذٍ لَّا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَٰنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلًا ﴿١٠٩﴾} صدق الله العظيم [طه] یعنی از سخن صوابی که وی خطاب به پروردگارش و برای تحقق شفاعت درنفس خداوند بر زبان خواهد آورد راضی است. شفاعت از جانب خداوند است و بعد از آنکه بندگان گمراه طعم تلخ کار خود را چشیدند، بهخاطر سخن صوابی که گفته میشود،رحمت خداوند در برابرعذابش؛ بندگان را شفاعت می کند وکسی غیر از رحمت خدا در برابر عذابش شفیع شما نیست. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{قُل لِّلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا ۖ لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [الزمر]
اما شما معتقد هستید با وجود خداوند ارحم الراحمین، بنده در پیشگاه او شفاعت بندگان را میکند!
سپاهیان دولت اسلامی، علما و جناب شیخ البغدادی! به ندای کسی که شما را به سوی پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم دعوت میکند، پاسخ دهید تا روشن گردد آیا امام مهدی ناصر محمد یمانی راست میگوید یا دروغگوست؟ اگر با علم فراگیر و جامع خود از آیات محکم قرآن بر شما چیره شد، راست میگوید و اگر شما بر او چیره شدید، دروغگوست و حکم با خداوند است که بهترین جدا کننده حق از باطل است.
شهادت میدهم که شما مزدور نیستید، ولی روش جهادتان خطاست و به بیراهه رفتهاید و برای دولتهای کافر دستاویزی فراهم نمودهاید که به کشورهای مسلمان حمله نمایند. از خدا پروا کنید و هم شما و هم تمام علمای مسلمین و هم حوثیها، به حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم گردن نهید تا قلبتان را با بیان حق قرآن عظیم زنده کنیم. اگر با انابه از خداوند بخواهید تا حق را به شما نشان دهد، نسبت به آن بصیرت یافته و درمییابید دعوت امام ناصر محمد یمانی و بیان قرآن با قرآن او حق است. اگر به درگاه پروردگار انابه نکنید تا قلبتان را هدایت نموده و دریابید این بیانات حق قرآن عظیم است، بیانات از دیدتان پنهان و گوشهایتان از شنیدن آن ناتوان شده و آنها را نمیفهمید و بر قلبتان پرده کشیده م شود و قادر به دیدن آنها نخواهید بود.
راه حل انابه به درگاه پروردگار است و بگویید: «پروردگارا تو فرمودی و فرموده تو حق است: [و پروردگار شما فرمود: بخوانيد مرا تا اجابت كنم شما را] بندهات به تو انابت میكند و میگويد: اگر ناصر محمد يمانی به حق مهدی منتظر است، پروردگارا، برانگیخته شدن او را مایه حسرت بنده ات مکن. خدایا به من بصیرت دیدن حق و پیروی از آن را عنایت فرما و خدایا اگر ناصر محمد یمانی به دروغ ادعا میکند مهدی منتظر است، به من بصیرت عطا کن که دریابم او باطل است و دلیلی محکم وعلمی در برابر او به من عنایت فرما که تو آگاه و شنوایی. خداوندا اگر ناصر محمد یمانی مهدی منتظر حق است، حق پیروز است و پایمال نمی شود «فالحق يَعلو ولا يُعلى عليه» پس به او هر چه زودتر و بدون تأخیر در زمین قدرت و تمکین عنایت فرما و یک شبه او را بر تمام کسانی که مستکبرانه رو گردانده و میخواهند نور خداوند خاموش شود، چیره فرما، درحالی که همگی مقهور و خوار شدهاند. خداوند چیزی جز کامل شدن نورش را نمیخواهد ولو اینکه مجرمان از ظهور آن ناخشنود باشند.»
وسلامٌ على المرسلين والحمد لله ربّ العالمين..
خليفة الله وعبده الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
ــــــــــــــــــــــ
الإمام ناصر محمد اليماني
25 - 02 - 1436 هـ
17 - 12 - 2014 مـ
08:35 صباحاً
ــــــــــــــــــ
الردّ الملجم بسلطان العلم على جندي الدولة الإسلاميّة ضيف طاولة الحوار العالميّة وأهلاً وسهلاً ومرحباً ..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة أنبياء الله ورسله من أوّلهم إلى خاتمهم محمد رسول الله صلّى الله عليهم جميعاً وأسلم تسليماً وعلى جميع المؤمنين في كل زمانٍ ومكانٍ إلى يوم الدين، أمّا بعد..
سلامُ الله عليكم ورحمة الله وبركاته حبيبي في الله جندي الدولة، إنّ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني يكرِّر الترحيب بشخصكم الكريم؛ ونِعْمَ الرجل الذي جاء للدفاع عن معتقده ليدرأ الحجّة بالحجّة.
ويا حبيبي في الله، لا نزال نفتي بالحقّ أنّ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني حتماً سوف يقيم عليك الحجّة بالحقّ ولستُ مثلكم ومن كان على شاكلتكم تأخذون من آيات القرآن ما وافق أهواءكم وتُعْرِضُون عن الآيات التي تخالف لأهوائكم كونك أعرضت عن الآيات التي جادلك بها الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني في تحريم قتل أسرى الحرب حتى ولو كانوا كافرين.
. وأمّا الآيات التي جئت لتجادلنا بها فهي تخصّ الذين يحاربون الله ورسوله ولا يحرّمون ما حرّمه الله ورسوله من الاعتداء على الناس؛ بل يتعدّون على حدود الله فيفسدون في الأرض فيظلمون الناس ويقطعون سبيلهم فيسفكون دماءهم ويقتلونهم وينهبون أموالهم؛ أولئك جزاؤهم هو قتالهم. فإن تمّ إلقاء القبض عليهم فمن ثمّ ننظر إلى ما فعلوا فإن قتلوا أحداً ظلماً وعدواناً فمن ثمّ يُقام عليهم حدّ الله بقتل النفس بالنفس، وإن قطعوا السبيل واعتدوا على عِرض أحدٍ من الناس فاغتصبوا زوجته أو أحد أرحامه فهنا لا يقام عليهم حدّ الزنى التوافقي؛ بل تُقَطّع أيديهم وأرجلهم من خلافٍ، وإن فقط قطعوا السبيل ونهبوا أموال الناس فيقام عليهم الحدّ الذي يستحقونه على قدر جرمهم ثمّ يُنْفَوا من الأرض إلى السجون. غير أنّ كلّاً منهم على حسب جرمه وفساده في الأرض.
أم إنّك لا تعلم أنّ النفس التي قُتلت في بني إسرائيل بأنّه قد تقطّع له أخوه في السبيل على مقربة من منازل قومٍ بينهم وبين أخيه شيء من الخلاف التجاري، فقتله برغم أنّه أخوه! وإنّما أراد قتل أخيه كونه وريثه الوحيد ويريد أن يرث أخاه الغني، فعجّل بقتله من قبل أن يأتي له ولدٌ فيرث أباه. ولكنّ الرجل ألقى بتهمة القتل على طائفةٍ من تجار بني إسرائيل بأنهم هم من قتلوا أخاه بسبب خلافاتٍ تجاريّةٍ فيما بينهم، ولكنهم جادلوا عن أنفسهم وأنكر جميعهم أنّ يكون أحدٌ منهم قتل ذلك الرجل، ثم لجأوا إلى نبيّ الله موسى عليه الصلاة والسلام فطلبوا منه أن يبيّن لهم من قتل الرجل فساداً وظلماً، ثمّ أمرهم الله أن يذبحوا بقرةً؛ أيَّ بقرةٍ، ولكنّ بني إسرائيل شدّدوا في وصف البقرة من عند أنفسهم هل هي ذلولٌ تثير الحرث! أم بقرةٌ حاملٌ بعجلٍ! أم لا شية فيها! وما لونها؟ وعلى كل حالٍ فبسبب تعنّتهم في أوصافها أنزل الله أوصاف بقرةٍ هي لأحد بني إسرائيل فلم يبِعها لهم إلا بأضعافٍ مضاعفةٍ لثمنها، فذبحوها وما كادوا يفعلون.
وأمر الله نبيّه موسى أن يأخذ قطعةً من لحم البقرة من بعد أن جزروها فيضرب بقطعةٍ منها المقتولَ من بني إسرائيل؛ فأحياه الله، ثم سأله نبيّ الله موسى من قتله؟ قال قتلني أخي لكي يرث مالي من قبل أن يأتي لي ولدٌ فيرثني. ثمّ أقام نبيّ الله موسى عليه الصلاة والسلام حدّ القتل على القاتل أنّ النفس بالنفس كونه من المفسدين في الأرض وقتل نفساً بغير الحقّ. ولذلك قال الله تعالى: {مِنْ أَجْلِ ذَٰلِكَ كَتَبْنَا عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا ۚ وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَٰلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ (32) إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ يُنفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ۚ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا ۖ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ (33)} صدق الله العظيم [المائدة].
ويا رجل، لا تحرّف كلام الله عن مواضعه المقصودة! فما جئتنا به هو حدود الذين لم يحرّموا ما حرّمه الله ورسوله من الفساد في الأرض من ظلم الإنسان لأخيه الإنسان، وأما الحرب بين المؤمنين أو بين المؤمنين والكافرين فلم يأذن الله لكم بقتل أسرى الحرب، فإن كنتم تريدون أن تهدوا الناس إلى منهجكم فعاملوا الأسرى معاملةً طيبةً كريمةً وعظوهم وقولوا لهم في أنفسهم قولاً بليغاً.
. ونأتي الآن لبيان حجّتك الثانية بقول الله تعالى: {سَتَجِدُونَ آخَرِينَ يُرِيدُونَ أَن يَأْمَنُوكُمْ وَيَأْمَنُوا قَوْمَهُمْ كُلَّ مَا رُدُّوا إِلَى الْفِتْنَةِ أُرْكِسُوا فِيهَا ۚ فَإِن لَّمْ يَعْتَزِلُوكُمْ وَيُلْقُوا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ وَيَكُفُّوا أَيْدِيَهُمْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ ۚ وَأُولَـٰئِكُمْ جَعَلْنَا لَكُمْ عَلَيْهِمْ سُلْطَانًا مُّبِينًا ﴿٩١﴾} صدق الله العظيم [النساء].
فمن ثمّ يقيم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني عليك الحجّة بالحقّ ونأتيك بالبيان الحقّ لهذه الآية ونقول: وأولئك هم الخونة الموالون للكفار ويريدون أن يأمنوا من شرّ الكفار ويأمنوا من شرّ المسلمين. وقال الله تعالى: {سَتَجِدُونَ آخَرِينَ يُرِيدُونَ أَن يَأْمَنُوكُمْ وَيَأْمَنُوا قَوْمَهُمْ كُلَّ مَا رُدُّوا إِلَى الْفِتْنَةِ أُرْكِسُوا فِيهَا} صدق الله العظيم. ويخدعون المسلمين على أنّهم منهم وهم ليسوا منهم، بل هم جواسيسٌ على المسلمين ينبئون قومهم بخطط المسلمين الحربيّة ويقتلون المسلم في الطريق من حيث لا يراهم أحدٌ، فإن تمّ اكتشافهم فأولئك قد جعل الله لكم عليهم سلطاناً بقتلهم حيث ثقفتموهم لأنّهم أعداءٌ للمؤمنين يمدّون أيديهم لقتلهم غدراً ومكراً. وقال الله تعالى: {فَإِن لَّمْ يَعْتَزِلُوكُمْ وَيُلْقُوا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ وَيَكُفُّوا أَيْدِيَهُمْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ ۚ وَأُولَـٰئِكُمْ جَعَلْنَا لَكُمْ عَلَيْهِمْ سُلْطَانًا مُّبِينًا ﴿٩١﴾} صدق الله العظيم [النساء].
ولا يُقام ذلك الحدّ على أسرى الكفار الذين يجهرون بالكفر؛ بل يقُام حدّ القتل على الخونة من وراء الستار الذين يغدرون بالمؤمنين أو على الذين ينقضون عهد الله من بعد ميثاقه ويبسطون أيديهم بالشرّ على المؤمنين، وأمّا أسرى الكفار حين أمر الله رسوله أن يعظَهم ويقول لهم في أنفسهم قولاً بليغاً فمن آمن بالله ورسوله آواهُ بين المؤمنين، ومن أبَى فلا إكراه في الدين؛ بل أمرَ الله رسوله أن يطلق سراحه بفديةٍ إن كان من الأغنياء أو يأخذها من أوليائه الأغنياء، وأمّا إن كان فقيراً وأولياؤه فقراء فكذلك يتمّ إطلاق سراحه لوجه الله. تصديقاً لقول الله تعالى: {الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ (1) وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ ۙ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ (2) ذَٰلِكَ بِأَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ وَأَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الحقّ مِن رَّبِّهِمْ ۚ كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثَالَهُمْ (3) فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّىٰ إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّىٰ تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ۚ ذَٰلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَٰكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ ۗ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ(4)} صدق الله العظيم [محمد].
ولكن إذا أراد أحد الأسرى أن يتظاهر بالإيمان ليمكر بالرسول أو بأحد المؤمنين فهنا حسبهم الله سيكشف مكره، وإذا تبيّن لهم مكره فهنا يقام عليه حدّ القتل لكونه من الخائنين. تصديقاً لقول الله تعالى: {مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللَّهُ يُرِيدُ الْآخِرَةَ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (67) لَوْلَا كِتَابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ (68) فَكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلَالًا طَيِّبًا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (69) يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَى إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ (70) وَإِنْ يُرِيدُوا خِيَانَتَكَ فَقَدْ خَانُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ فَأَمْكَنَ مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (71)} صدق الله العظيم [الأنفال].
. فمن ثمّ نأتي لبيان برهانك الثالث في قول الله تعالى: {أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ لَا يَسْتَوُونَ عِندَ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿١٩﴾ الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّـهِ ۚ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿٢٠﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
فهنا يتكلم عن الجهاد في سبيل الله على الأسس الحقّ؛ فإمّا أن يكون دفاعاً عن المؤمنين وأرضهم وعرضهم ودينهم وهو جهادٌ مفروضٌ من قبل التّمكين إذا اعتدى الكفار على المؤمنين. أو أن يكون الجهاد في سبيل الله من أجل إقامة حدود الله الجبريّة لرفع ظلم الإنسان عن أخيه الإنسان بإقامة حدود الله التي تمنع ظلم الإنسان لأخيه الإنسان لمنع الفساد في الأرض وسفك دماء الإنسان بغير الحقّ فهذا النوع من الجهاد يكون من بعد التّمكين. تصديقاً لقول الله تعالى: {الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الأُمُورِ} صدق الله العظيم [الحج:41].
ويا جندي الدولة الإسلاميّة، إني أراك تلوم الإمام ناصر محمد اليماني بسبب أنّه أعلن نتيجة الحوار بينك وبينه من قبل الحوار بأنّ ناصر محمد اليماني سوف يُهيمن بسلطان العلم الملجم على جندي الدولة الإسلاميّة الداعشية، وهل تدري لماذا أعلن ناصر محمد اليماني نتيجة الحوار من قبل الحوار؟ وذلك كوني أعلم أنّني الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد ولا يجادلني أحدٌ من محكم الذِّكر القرآن العظيم إلا غلبته بالحقّ، وشتّان ما بينك ومن على شاكلتك وبين الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني كونك من الذين يأخذون من القرآن ما وافق أهواءهم وما خالفهم تركوه تصديقاً لحديث محمد رسول الله فيك وفيمن كانوا على شاكلتك، فقال عليه الصلاة والسلام: [مَا بَالُ أَقْوَامٍ يَعْمَلُونَ بِالْقُرْآنِ مَا وَافَقَ أَهْوَاءَهُمْ، وَمَا خَالَفَ أَهْوَاءهُمْ تَرَكُوهُ، فَعِنْدَ ذَلِكَ يُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَيَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ]
صدق محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم.
وبما أنّك من الذين يأخذون من القرآن ما وافق أهواءهم في ظاهره من قبل التفصيل ولذلك نجدك تركت الآيات التي حاجّك بها ناصر محمد اليماني من محكم القرآن وجئتنا لتجادلنا بآياتٍ تُؤوِّلَها على هواك فتفصّلها من عند نفسك ثمّ تزعم أنّك غلبت الإمام ناصر محمد اليماني لا شك ولا ريب! ولكنّ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني لم يفعل مثلكم يا معشر علماء المسلمين، بل من جاءنا متسلِّحاً بالقرآن ويجادلنا بالقرآن فهيهات هيهات وربّ الأرض والسماوات فلا تستطيعون أن تغلبوا الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني من القرآن العظيم ولو في مسألةٍ واحدةٍ، وهل تدرون لماذا؟ وذلك لأنّني لست مثلكم تؤمنون ببعض القرآن وتُعرضون عن بعضٍ بل تجدونّني آخذ سلاحكم منكم وهي الآيات التي جادلتموني بها فمن ثمّ أفصّلها من محكم القرآن تفصيلاً فأترككم من غير سلاحٍ، وإنا لصادقون. ولذلك تجدونّني دائماً أعلن نتيجة الحوار من قبل الحوار كوني أعلم أنّي لم أفترِ على الله الكذب بشخصيّة الإمام المهديّ الذي يؤتيه الله علم الكتاب، ولذلك أتحدّاكم بالتحدي المطلق من غير حدودٍ ولا قيودٍ أن تجادلوني من القرآن ولسوف نأتيكم بالبيان الحقّ لبرهانكم وأحسن تفسيراً، ومن كذب جرب.
وأعلم بأنكم أحياناً تزلزلون بعض الأنصار بردودكم وهم الذين لم يرتقوا لحقيقة النعيم الأعظم ولكن حين يحضر قسورة الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني فسيُهيمن عليكم بسلطان العلم الملجم فيثبِّت الأنصار تثبيتاً، ذلك فضلٌ من الله عليهم عظيماً.
فاسمعوا يا معشر علماء المسلمين ورهبان النصارى وأحبار اليهود، أقسم بالله الواحد القهار الذي بعث المهديّ المنتظَر بالحقّ لا تستطيعون جميعاً أن تُهيمنوا على المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني ولو في مسألةٍ واحدةٍ من محكم الذكر إلا وأخرستُ ألسنتكم من محكم القرآن، ولا أزال أعلن النتيجة لحوار علماء المسلمين والنصارى واليهود بأنّ المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني سيجده الباحثون عن الحقّ حقاً هو المهيمن بسلطان العلم الملجم، وليس تحدي الغرور والكِبر كما تصفني به أيها الداعشي. فادلُ بدلوك وقل وحاجِجني بما تشاء من القرآن العظيم من الغلاف إلى الغلاف سواء بمحكمه أو بمتشابهه، فوالله ثمّ والله ثمّ والله لا يستطيع أن يغلب ناصر محمد اليماني ولو في مسألةٍ واحدةٍ كافةُ علماء المسلمين والنصارى واليهود ولو كان بعضهم لبعضٍ نصيراً وظهيراً، فكونوا على ذلك من الشاهدين. ولئن غلبتكم في ترليون ترليون مسألةٍ وغلبتم ناصر محمد اليماني في مسألةٍ واحدةٍ فقط من القرآن العظيم فهنا عليّ إعلان الهزيمة والتراجع عن عقيدة أنّني الإمام المهديّ وعلى الأنصار في مختلف الأقطار التراجع عن اتّباع ناصر محمد اليماني، فإن لم تفعلوا ولن تفعلوا فاتّقوا الله الواحد القهار يا معشر علماء المسلمين واستجيبوا لدعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم لنحكم بينكم فيما كنتم فيه تختلفون.
فهل تدرون كيف تفرَّقَ آباؤكم من الأمم الذين من قبلكم في دينهم إلى شيعٍ وأحزابٍ؟ ذلك بسبب قولهم على الله ما لا يعلمون أنّه الحقّ من ربّهم وكلٌّ منهم يأخذ من القرآن ما وافق هواه وما خالف هواه من القرآن تركه ويُعرِض عنه وكأنّه لا وجود لتلك الآية في القرآن التي تخالف هواه. ولكنّ الإمام المهديّ ناصر محمد ليس كمثل الذين يؤمنون ببعض القرآن ويكفرون ببعض كالذين قال الله عنهم في محكم القرآن العظيم في قول الله تعالى: {وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لَا تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَلَا تُخْرِجُونَ أَنفُسَكُم مِّن دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ (84) ثُمَّ أَنتُمْ هَٰؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِّنكُم مِّن دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِم بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِن يَأْتُوكُمْ أُسَارَىٰ تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ ۚ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ فَمَا جَزَاءُ مَن يَفْعَلُ ذَٰلِكَ مِنكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (85) أُولَٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ ۖ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ (86)} صدق الله العظيم [البقرة].
وكذلك مُحرّم عليكم إخراج إخوانكم المسلمين من ديارهم وسفك دمائهم ونهب أموالهم، فلَكَم هجّرتم الناس من قُراهم ومدنهم ظلماً وعدواناً بغير الحقّ بحجّة إقامة دولةٍ إسلاميّةٍ! ولكنّكم زدتم المسلمين ظلماً إلى ظلم حكامهم عبيدَ الدنيا، فلا خيرَ في حكّام المسلمين إلا من حكم فعدَلَ وأمر بالمعروف ونهى عن المنكر وحرّم الظلم على نفسه ثمّ يجعله بين شعبه محرّماً كما حرّمه الله بين عباده، ولكنّ حكام الشعوب العربيّة لا يهمّهم إلا أمْنهم وبقاءهم على كراسي الحكم، وهم ليسوا رحماء بشعوبهم ولا خير فيهم لأنفسهم ولا لأمّتهم إلا من رحم ربي.
وأما بالنسبة لأمريكا التي تشدّ أزر الديمقراطية بإنشاء التعدديّة الحزبيّة السياسيّة بين شعوب المسلمين فإنّما ذلك حتى يقتتِل المسلمون فيما بينهم على السلطة بسبب تفرّقهم إلى أحزابٍ، ففشلوا وذهبت ريحهم كما هو حالهم اليوم.
وأما الممالك والأمارات فهم كذلك ظالمون ولكنّهم أكثر أمْناً وأقلّ سفكاً للدماء في المملكة والإمارة كونها لا يوجد لديهم تعدّد الأحزاب السياسيّة الفاشلة، ولكنّ الممالك والأمارات أخفّ ظلماً من شعوب الديمقراطيّة.
فتعالوا لنعلمكم عن نظام الحكم الإسلامي في الكتاب بالحقّ، وحقيق لا أقول على الله إلا الحقّ:
أولاً، قد أمر الله الحاكم أن يقوم بإعداد مجلس الشورى الإسلاميّ سواء كان ملِكاً أو رئيساً أو نبيّاً أو إماماً فلا يجوز للحاكم أن يتخذ القرار في الشؤون العامة للمسلمين حتى يعرضه على مجلس الشورى، فحتى ولو كان نبيّاً مرسلاً من ربّ العالمين فلا يجوز له أن يتخذ القرار من نفسه في الشؤون العامة حتى يعرضه على مجلس الشورى، ومن بعد الاستماع إلى آراء مجلس الشورى فمن ثمّ يتخذ الرأي الذي يراه مناسباً وهو الذي يقتنع به عقله كون اتّخاذ القرار ليس بالتصويت بل جعله الله بيد الحاكم، وإنما حرّم عليه أن يتخذ القرار من قبل أن يعرضه على مجلس الشورى. وذلك تصديقاً لقول الله تعالى: {وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ ﴿١٥٩﴾} صدق الله العظيم [آل عمران]. وأما البيان الحقّ لقول الله تعالى: {فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ ﴿١٥٩﴾} صدق الله العظيم، أي فإذا اتّخذت القرار المناسب من بعد الشورى فتوكل على الله في تنفيذه كون القرار جعله الله في الحكم الإسلاميّ بيد واحدٍ وحده وهو الحاكم.
وأمّا كيف يُكَوِّن الحاكم مجلس الشورى الإسلاميّ فعليه أن يُرسي مبدأ الانتخابات الحرّة لمجلس الشورى الإسلامي من قبل الشعب، ولكن من غير تعدديّة حزبيّة بين الشعوب؛ بل يُتنزّل المرشّحون للتصويت من قبل الشعب لانتخاب مجلس الشورى للحاكم، ولكن يمنع الترشيح لمن هبّ ودبّ، هيهات هيهات؛ بل يترشّح أصحاب الشهادات العلميّة كون مجلس الشورى لا بدّ أن يتكّون من مجموعاتٍ مجموعات، فلا بدّ أن تكون مجموعةٌٌ متخصصةٌ في مجال الاقتصاد، ومجموعةٌ أخرى من مجلس الشورى متخصصةٌ في مجال الصناعة، ومجموعة أخرى متخصصةٌ في مجال الزراعة والري والسدود، ومجموعةٌ أخرى متخصصةٌ في مجال الطبّ، ومجموعةٌ أخرى متخصصةٌ في مجال الهندسة والعمران للبنيّة التحتيّة، وهكذا....
والحكمة من ذلك حتى إذا أراد الحاكم الأخذ بآرائهم في مجال ما فعلى سبيل المثال الاقتصاد والتجارة فمن ثمّ يدعو مِنْ مجلس الشورى فقط الطائفة المُتخصِّصة في مجال الاقتصاد والتجارة للتشاور في أمرٍ يخصّ التجارة والاقتصاد لدعم الخزينة العامة التي هي بيت مال المسلمين. وعندما يريد الحاكم التخطيط في بناء المدن والشوارع والطرقات فيستدعي طائفة مجلس الشورى المتخصصة في الهندسة والطرقات والفنّ المعماري.. فهكذا نظام الشورى الإسلامي؛ فليس همجياً كمجلس النوّاب اليمني ومن كان على شاكلتهم في الدول الإسلاميّة بل يتمّ تأسيس مجلس شورى منظماً، ويعرض الحاكم الأمر الذي يريد التشاور فيه على أهل مجلس الاختصاص في ذلك الأمر.
وأُشهد لله أنّ هذا النظام ينجح حتى في الدول الكافرة فإذا طبّقت هذا النظام فهي سترقى إلى أوجِ العُلى كما نجحت ملِكة اليمن السبأيّة اليمانيّة في الحكم وأوتيت وشعبها من كلّ شيء سواء في مجال الصناعة والتجارة والزراعة وغير ذلك فقد نجحت في كافة المجالات التنمويّة. وهل تدرون ما سرّ نجاحها؟ وذلك كونها طبقت حكم الشورى الحقّ برغم أنّها كافرة ولكنّها كونت لها مجلس شورى عظيماً متخصّصين جماعاتٍ جماعات في مختلف المجالات، وكانت لا تقطع أمراً في الشؤون العامة حتى تعرضه على مجلس الشورى. فانظروا إلى قولها لمجلس الشورى؛ وقال الله تعالى: {قَالَتْ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي أَمْرِي مَا كُنتُ قَاطِعَةً أَمْرًا حَتَّىٰ تَشْهَدُونِ (32)} صدق الله العظيم [النمل]. بمعنى أنّها لا تتخذ أي قرارٍ في الشؤون العامة حتى تعرضه على مجلس الشورى، ولذلك أوتيت من كلّ شيءٍ أي نجحت في كل شيءٍ في مختلف المجالات. ولكن للأسف لم يَعِ المسلمون كيفية حكم الشورى الإسلاميّ!
ولا يزال لدينا التفصيل عن كيفية التبادل السلمي للسلطة في حالة موت الحاكم أو إذا كان الحاكم ظالماً، وأما إذا وُجِدَ الحاكم العادل الذي حكم فعدَل فرقّى شعبه إلى أوج العُلى وأنهى البطالة والفقر وأرسى الأمن وأنهى الفساد ورفع الاقتصاد فبأيّ حقٍّ يتمّ تبديله؟ أفلا تعقلون! فماذا بعد الحقّ إلا الضلال؟
وعلى كل حالٍ يا أصحاب الدولة الإسلاميّة الداعشية، إنّني الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني خليفة الله في الأرض ابتعثني الله رحمةً للعالمين وفضلاً من الله عظيماً على المسلمين لنعلّمهم بما لم يكونوا يعلمون. وأعلّمكم كيفية الدعوة إلى دين الله بالحكمة والموعظة الحسنة، ومن شاء فليؤمن ومن شاء فليكفر فلم يأمركم الله أن تُكرِهوا الناس حتى يكونوا مؤمنين؛ بل من شاء أن يعبد الله فهو الحقّ فنعلِّمه كيف يعبد الله ربّه الحقّ، ومن شاء أن يعبد ما شاء فلا نُحاربه حتى يعبد الله وحده. بل علينا البلاغ وعلى الله الحساب كون الله جعل الجنة لمن شكر والنار لمن كفر.
وأما المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني فيدعو البشر كافةً إلى عبادة الله وحده لا شريك له ولا أُكرههم على ذلك؛ بل نعطيهم مبدأ حريّة العبودية كون ليس عليّ حسابهم؛ بل إلى ربِّهم إيابهم ثم إنّ عليه حسابهم، فمن شاء فليؤمن ومن شاء فليكفر. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَقُلِ الحقّ مِن رَّبِّكُمْ ۖ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ ۚ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا ۚ وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ ۚ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا (29)} صدق الله العظيم [الكهف].
وهل تدرون يا معشر الداعشيين لماذا الله لم يأمرنا أن نُكره الناس على الإيمان ليعبدوا الله كرهاً وهم صاغرون؟ وذلك كون الله لا ولن يتقبل منهم عبادتهم شيئاً حتى يعبدوا الله مخلصين له الدين من خالص قلوبهم وليس خشيةً من العبيد يعبدون الربّ المعبود؛ بل شرط أنهم لا يخشون في عبادتهم لربهم إلا الله وحده. تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلاَةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلاَّ اللّهَ فَعَسَى أُوْلَئِكَ أَن يَكُونُواْ مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿18﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
ويا معشر تنظيم القاعدة بالدولة الإسلاميّة بالعراق، إنّكم لا تستطيعون بناء الخلافة الإسلاميّة بإكراه الشعوب وسفك دمائهم للتسلط عليهم بالقوة، ولكنّ الإمام المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّكم يحيي قلوب المسلمين بنورٍ من البيان الحقّ للقرآن العظيم حتى لا يكون كلّ مسلمٍ عاقلٍ قد تدَبّرَ وتفكّرَ في بيانات المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني إلا ووجد قلبه يرضى ويأمن ويطمئِن ويقبل أن يجعل الله ناصر محمد اليماني خليفته في الأرض كونه أبصر الحقّ وقال: "هذا هو الإمام الحقّ والحَكَمُ العدل وذو قولٍ فصلٍ وما هو بالهزل كونه ماذا بعد الحقّ إلا الضلال؟ فهذا هو فعلاً رحمةٌ للعالمين". ألا وإنّ الذي جعل الإمام المهديّ رحمةً للعالمين وذلك كونه اتّبع البصيرة التي اتّبعها محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم ذلكم القرآن العظيم.
ويا أحبتي في الله جنود الدولة الإسلاميّة، استجيبوا لله وللإمام المهديّ لما يُحييكم كما استجاب الذين من قبلكم إلى الله والرسول لما يُحيي قلوبهم من آيات القرآن العظيم. تصديقاً لقول الله تعالى: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ (24) وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ (25)} صدق الله العظيم [الأنفال].
وإن أبيتُم دعوة الاحتكام إلى البيان الحقّ للقرآن العظيم فيما كنتم فيه تختلفون فاعلموا أنّ الله لشديد العقاب فيُرسِل عليكم عذاباً من فوقكم أو من تحت أرجلكم أو يُلبسكم شِيعاً فيذيق بعضكم بأس بعضٍ، واتّقوا فتنةً لا تُصيبنّ الذين ظلموا منكم خاصةً، واعلموا أنّ الله شديد العقاب.
ويا أحبتي في الله، أقسم بالله العظيم من يحيي العظام وهي رميم ربّ السماوات والأرض وما بينهما وربّ العرش العظيم إنّني المهديّ المنتظَر ناصر محمد، واعلموا أنّ الله ما جعل حجّتي عليكم في القسم ولا في الاسم بل في سلطان العلم نستنبطه لكم من القرآن العظيم، واعلموا أنّ الله جعلني للناس إماماً وزادني بسطةً في العلم على كافة علماء الأمّة ليجعلني قادراً على أن أحكم بينهم فيما كانوا فيه يختلفون حتى نوحّد صفّهم ونجمع شمل أمّتهم على صراطٍ مستقيمٍ فنُعيدهم إلى منهاج النبوّة الأولى فيتّبعون كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ التي لا تُخالف لمحكم القرآن نور على نور كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ.
وأشهد الله وكفى بالله شهيداً أنّني المهديّ المنتظَر ناصر محمد أعلن الكفر المطلق بالتعدديّة المذهبيّة في دين الله الإسلام وأعلن الكفر المطلق بتعدد الأحزاب السياسيّة بين الشعوب وأثبت تحريم ذلك في منهاج النبوّة الحقّ كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ، وقد حرّم الله بينكم تعدد الأحزاب وذلك حتى لا تتفرّقوا فتفشلوا فتذهب ريحكم كما هو حالكم اليوم؛ بل نجعلكم بنعمة الله (القرآن العظيم) إخواناً متحابّين في الله على قلبٍ واحدٍ، فوالله ثمّ والله يا معشر المسلمين إنّكم لستُم على شيء حتى تُقيموا ما أُنزل إليكم في محكم القرآن العظيم. فاعتصموا بحبل الله جميعاً ولا تفرّقوا فتكونوا بنعمة الله إخواناً، وإن أبَيتُم وكان لكم كيدٌ فكيدوني ثم لا تنظروني. واعلموا أنّني أمشي في الشارع العام غير متلثمٍ ولا أخاف في الله لومة لائمٍ، فهل يخشى أحداً من كان الله معه؟ نِعْمَ المولى ونعم النصير.
ويا أحبتي في الله علماء المسلمين وأمّتهم، لقد دخلت الدعوة المهديّة العالميّة في الأشهر الأولى للعام الحادي عشر منذ بدْء الدعوة المهديّة وأنا أدعوكم ليلاً ونهاراً إلى الاحتكام إلى القرآن العظيم لنحكم بينكم في جميع ما كنتم فيه تختلفون في دينكم لنوحّد صفّكم، فلماذا لم تستجيبوا لدعوة الاحتكام إلى الله ليحكم بينكم؟ فمن أحسن من الله حكماً! فهل على الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني إلا أن يستنبط لكم أحكام الله الحقّ من محكم القرآن العظيم؟
ويا أحبتي في الله علماء المسلمين، فهل تنتظرون مهديّاً منتظراً يبعثه الله متّبعاً لأهوائكم؟ ولكنكم تفرّقتم إلى شيعٍ وأحزابٍ فإن أرضيتُ طائفةً منكم أغضبتُ الأخرى، وهيهات هيهات أن يتّبع الإمام المهديّ ناصر محمد أهواءكم ما دمت حياً؛ بل أنطق بالحقّ فمن شاء فليؤمن ومن شاء فليكفر والحكم لله وهو خير الفاصلين.
وأفتي بالحقّ من غير ظلمٍ أنّ جميع مذاهب المسلمين وطوائفهم على ضلالٍ مبينٍ، وإنّما الطائفة الناجية فهي كلّ من جاء ربّه بقلبٍ سليمٍ من الشرك. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَلَا تُخْزِنِي يَوْمَ يُبْعَثُونَ (87) يَوْمَ لَا يَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ (88) إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ (89)}
صدق الله العظيم [الشعراء].
أولئك هم الطائفة الناجية ويوجدون في كلّ أمّةٍ وهم الذين آمنوا ولم يلبسوا إيمانهم بظلم الشرك بالله. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَكَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَكْتُمْ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُم بِاللَّـهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿٨١﴾ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُولَـٰئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
وربما يودّ كافة علماء المسلمين أن يقولوا: "إذاً فنحن وأمّتنا في الجنة أجمعون حسب فتواك، فنحن لا نشرك بالله شيئاً". فمن ثمّ يردّ عليهم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: بل أشركتم بالله عباده المقرّبين فتقولون هؤلاء شفعاؤنا عند الله، ولا يعلم الله بعبدٍ يتجرأ للشفاعة بين يديه فيطلب من ربّه الشفاعة لعباده فإنكم لكاذبون، فتذكروا قول الله تعالى: {وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَـؤُلاء شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللّهَ بِمَا لاَ يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلاَ فِي الأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ (18) وَمَا كَانَ النَّاسُ إِلاَّ أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُواْ وَلَوْلاَ كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فِيمَا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ (19) وَيَقُولُونَ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلّهِ فَانْتَظِرُواْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ (20)} صدق الله العظيم [يونس].
وربما يودّ أحد علماء الأمّة أن يقول: "إنما يقصد الأصنام". فمن ثم يردّ عليه الإمام المهديّ ناصر محمد وأقول: وهل تدري ما سرّ عباده الأصنام؟ إنّها تماثيلٌ لعباد الله المقربين تفتريها الأمم الأولى من بعد موت الأنبياء والذين اتبعوهم فيضلّهم الشياطين بالمبالغة في عباد الله المقربين ثم يعبدونهم ليقربوهم إلى الله زلفى. وقال الله تعالى: {أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ ۚ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَىٰ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ (3)} صدق الله العظيم [الزمر].
ويا معشر علماء المسلمين، لقد أضللتم عن الصراط المستقيم بسبب عقيدة شفاعة العبيد بين يدي الربّ المعبود، ألم ينفِ الله أن يتجرأ عبدٌ بين يدي الله ليشفع لعباده؟ وقال الله تعالى: {هَا أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَمَنْ يُجَادِلُ اللَّهَ عَنْهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَمْ مَنْ يَكُونُ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا (109)} صدق الله العظيم [النساء].
وأشهد الله أنّني الإمام المهديّ ناصر محمد أنذركم عقيدة شفاعة العبيد بين يدي الربّ المعبود. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ ۙ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:51].
فهل هذه الآية ترونها لا تزال بحاجةٍ للتأويل أو التفصيل؟ بل هي آية محكمةٌ بيّنةٌ من آيات أمّ الكتاب تنفي عقيدة شفاعة عبيد الله المقربين: {يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَلا خُلَّةٌ وَلا شَفَاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:254].
وتصديقاً لقول الله تعالى: {وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلا شَفِيعٌ وَإِنْ تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لا يُؤْخَذْ مِنْهَا} صدق الله العظيم [الأنعام:70].
وتصديقاً لقول الله تعالى: {اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَكُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلا شَفِيعٍ أَفَلا تَتَذَكَّرُونَ} صدق الله العظيم [السجدة:4]. فتلكم آياتٌ محكماتٌ بيّناتٌ من آيات أمّ الكتاب تنفي شفاعة العبيد بين يدي الربّ المعبود.
وربما يودّ أحد علماء الأمّة الذين في قلوبهم زيغٌ عن الحقّ من الذين يتّبعون متشابه القرآن في ذكر الشفاعة ويذرون المحكم وراء ظهورهم أن يقول: "مهلاً مهلاً يا ناصر محمد اليماني ألم يقل الله تعالى: {اللَّهُ لا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ} صدق الله العظيم [البقرة:255]؟".
فمن ثم نردّ عليه بالحقّ: إنما يأذن الله لمن يشاء من عباده لتحقيق الشفاعة في نفس الربّ لتشفع لعباده رحمتُه من عذابه. تصديقاً لقول الله تعالى: {يَوْمَئِذٍ لَّا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلاً} صدق الله العظيم [طه:109]؛ أي رضي له بالقول الصواب في خطاب الربّ لتحقيق الشفاعة في نفس الله فتأتي الشفاعة من الله لعباده فتشفع رحمتُه للضالين منهم بعد أن ذاقوا وبال أمرهم، فتشفع لهم رحمته من عذابه بسبب خطاب الربّ بالقول الصواب، فلن يشفع لكم غير الله برحمته من عذابه. تصديقاً لقول الله تعالى: {قُل لِّلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ} صدق الله العظيم [الزمر:44]. ولكنّ عقيدتكم أنّ العبد يتقدّم بين يدي الله طالباً الشفاعة لعبيد الله بين يدي الله أرحم الراحمين!
ويا معشر جنود الدولة الإسلاميّة وعلماءهم وفضيلة الشيخ أبا بكر البغدادي، أجيبوا داعي الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم لتنظروا أصَدَقَ الإمامُ المهديّ ناصر محمد اليماني أم كان من الكاذبين؟ فإن هيمن عليكم بسلطان العلم من محكم القرآن العظيم فقد صدق وإن هيّمنتم عليه فقد كذب، والحكم لله وهو خير الفاصلين.
وأَشهد أنّكم لستم بعملاءٍ ولكنّكم ضالون في طريقة جهادكم، وصنعتم الحجّة لدول الكفر لغزو بلاد المسلمين. فاتّقوا الله واستجيبوا وكافة علماء المسلمين والحوثيين للاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم لنحيي قلوبكم بالبيان الحقّ للقرآن العظيم فلئن أنبتم إلى ربّكم ليبصّركم بالحقّ فتبصروا أنّه في دعوة الإمام ناصر محمد اليماني وفي بيانه الحقّ للقرآن بالقرآن، وإذا لم تنيبوا إلى ربّكم ليهدي قلوبكم فاعلموا أنّ البيان الحقّ للقرآن العظيم سوف يكون عليكم عمًى فيجعل في أذانكم وقراً فلا تفقهوه وعلى قلوبكم غشاوة فلا تبصروه، فالحلّ هو الإنابة إلى الربّ فيقول أحدكم:
"يا رب، إنك قلت وقولك الحقّ وقال ربّكم أدعوني أستجب لكم، فعبدك ينيب إليك وأقول: اللهم إن كان ناصر محمد اليماني هو حقاً المهديّ المنتظَر اللهم فلا تجعل بعثه حسرةً على عبدك، اللهم فبصّرني بالحقّ وارزقني اتّباعه، اللهم وإن كان ناصر محمد اليماني مفتريّاً شخصية المهديّ المنتظَر فبصّرني أنّه على باطلٍ واجعل لي حجّة سلطان العلم عليه إنّك أنت السميع العليم، اللهم وإن كان ناصر محمد اليماني هو المهديّ المنتظَر الحقّ فالحق يَعلو ولا يُعلى عليه اللهم فمكنّه في الأرض عاجلاً غير آجل وأظهره على كافة البشر في ليلةٍ وهم صاغرون من أبَى واستكبر وأراد أن يطفئ نور الله، ويأبى الله إلا أن يتمّ نوره ولو كره المجرمون ظهوره".
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
خليفة الله وعبده؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
___________
سومین پاسخ امام مهدی به سرباز محترم داعش «جندی الدولة».
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمرسلين محمد رسول الله وجميع المؤمنين في الأولين وفي الآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين، أمّا بعد.. عزیز من در راه خدا سرباز محترم داعش، مشکل شما و گذشتگان شما وعلمای معاصر در این است که به خود جرأت دادهاند، آیات قرآن عظیم را بر اساس ظن و گمان شخصی تفسیر نمایند. به بیان این فرمایش خداوند تعالی نظر کن: {إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ۚ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا ۖ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿٣٣﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ ۖ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٣٤﴾} صدق الله العظيم [المائدة]
در این آیات مجازات مفسدین فی الارض آمده است. کسانی که حدود خداوند را زیر پا میگذارند و با راهزنی، اموال مردم را به تاراج میبرند و یا آنها را کشته و اموالشان را غارت کرده و یا به ناموس آنها دستاندازی میکنند. در هر حال منظور یک دسته از مفسدان فی الارض است که همانا راهزنان هستند که بر سر راه مردم کمین کرده و به آنها یورش میبرند. خداوند به حاکم فرمان میدهد تا آنها را دستگیر کند و حد الهی را که مستحق آن هستند، بر اساس نوع جرمی که مرتکب شدهاند درموردشان اجرا نماید و اگر مقاومت کردند باید با آنها جنگید تا جایی که اگر جانتان به خطر بیفتد [در دفاع از خود] اجازه کشتن آنها را دارید و اگر زنده دستگیرشان کردید؛ باید حدی را که مستحق آن هستند، درموردشان اجرا شود. از این مجازاتها یکی نفی از زمین است، یعنی حاکم آنها را به مدت معینی به زندان بیندازد و مدت نیز بسته به نوع جرم و تصمیم قاضی محکمه دارد. برخی مفسدان باید کشته شوند یا گردن زده شوند [یصلبوا] یا به دست و پایشان برعکس هم تازیانه زده شود و عدهای هم هستند که بر اساس تصمیم قاضی محکمه که باید عادلانه و بهدور از ظلم حکم باشد؛ محکوم به زندان شوند. اما شما این احکام را برای اسرای جنگی در نظر گرفتهاید! از خدا بترسید. والله، والله که این تحریف کلام خداوند است. شما از پیش خود بیاناتی را عنوان مینمایید که جابهجا کردن کلام خداوند از مقصود مد نظر اوست.
و اما درباره «تزکیه»ای که حرام شده است، تزکیه حرام عبارت است از: شهادت بر این که فردی حق است بدون اینکه این شهادت بر پایه علم و هدایت و کتاب روشن خداوند باشد؛ یا زمانی که گروهی، برای گروه دیگر شهادت بدهند [آنان را تزکیه کنند]، مانند مشرکانی که یکدیگر را تزکیه میکردند و یا مانند مشرکان اهل کتاب که مشرکان ملحد [مشرکانی که خداوند را به یگانگی عبادت نمیکنند] را تزکیه میکردند یعنی برای مردم شهادت میدادند که آنان از کسانی که ایمان آوردهاند هدایتشدهتر هستند.این «تزکیه» حرام است. خداوند تعالی میفرماید: {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُزَكُّونَ أَنفُسَهُم ۚ بَلِ اللَّهُ يُزَكِّي مَن يَشَاءُ وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا ﴿٤٩﴾ انظُرْ كَيْفَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ ۖ وَكَفَىٰ بِهِ إِثْمًا مُّبِينًا ﴿٥٠﴾ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَٰؤُلَاءِ أَهْدَىٰ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [النساء]. وبیان حق این فرموده خداوند تعالی: { أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُزَكُّونَ أَنفُسَهُم }، مقصود مشرکان است که شهادت به بر حق بودن یکدیگر میدادند در حالی که این دروغی بود که به خداوند نسبت داده میشد و آنان از خودشان درآورده بودند و خداوند هیچ دلیلی برای درستی آن نازل نفرموده بود. برای همین خداوند تعالی میفرماید: {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَٰؤُلَاءِ أَهْدَىٰ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم. آیا تو می خواهی این آیه را به امام مهدی ناصر محمد یمانی نسبت دهی که خداوند با عطای دانش و برهانهای قاطع قرآنیبه برحق ذبودن او شهادت دادهاست؟ خداوند برای هر کس که بخواهد شهادت داده [ والله يزكي من يشاء بالحقّ] و با دانش و برهان قاطع علمی به او یاری میرساند و او مانند کسانی که به خداوند نسبت دروغ میدهند نیست. آیا حق و باطل یکسان هستند؟ شما را چه میشود، چگونه حکم میکنید؟ کلام خداوند را از موضع مورد نظر او جابهجا و تحریف مکن. «جندی الدولة» محترم، خداوند بهتر میداند چه کسی با تقواست؛ احکام و دستورات قرآن را با هم مخلوط نکنید و از موضع مورد نظر جابهجا ننمایید، عزیز من اگر چنین کنی؛ ظلم بسیار بزرگی مرتکب شدهای. و اما در مورد اسیران ارتش عراق، اگر شما آنها را بعد از دستگیری به زندانهایتان میانداختید و به آنها غذا و آب میدادید تا زمانی برسد که اگر بر حق بودید خداوند، فرمانروایی زمین را به شما بسپارد و سپس آنها را از زندان آزاد میکردید؛ آنها بعد از اینکه شما در زمین تمکین و قدرت یافتید؛ سربازان مخلص ارتش دولت اسلامی میشدند. اما شما آنها را مانند گوسفند ذبح میکنید؛ چه کسی شما را از عذاب خداوند پناه خواهد داد؟ ای مرد! ارتشیان برای جنگیدن با شما به استخدام ارتش دولت در نیامدهاند، آنها حقوق میخواهند تا فرزندانشان را بزرگ کنند و برای مادر و پدرشان خرج نمایند. آنها نه هوادار حکومت عراق هستند و نه هوادار آمریکا. ای مرد! خداوند زمانی به شما اجازه کشتن میدهد که فرد خائن بوده و از نظر عقیدتی و در جنگ با اسلام و مسلمین، با کافران همپیمان شده باشد. این مقصود خداوند از «ولاء» است که در فرموده خداوند تعالی آمده است: { يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَىٰ أَوْلِيَاءَ ۘ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿٥١﴾ فَتَرَى الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ يُسَارِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشَىٰ أَن تُصِيبَنَا دَائِرَةٌ ۚ فَعَسَى اللَّهُ أَن يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِّنْ عِندِهِ فَيُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا أَسَرُّوا فِي أَنفُسِهِمْ نَادِمِينَ ﴿٥٢﴾ وَيَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا أَهَٰؤُلَاءِ الَّذِينَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ ۙ إِنَّهُمْ لَمَعَكُمْ ۚ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَأَصْبَحُوا خَاسِرِينَ ﴿٥٣﴾} صدق الله العظيم [المائدة]، به خیانتشان بنگر؛ آنها با نهایت تأکید سوگند میخوردند که در صف مؤمنانند ولی خائن بودند. برای همین خداوند تعالی میفرماید:
{يَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا أَهَٰؤُلَاءِ الَّذِينَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ ۙ إِنَّهُمْ لَمَعَكُمْ ۚ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَأَصْبَحُوا خَاسِرِينَ ﴿٥٣﴾ } صدق الله العظيم. در هر صورت ما فتوا نمیدهیم حکومت عراق بر حق است، فتوای بر حق بودن دولت داعشی را نیز نمیدهیم. فتوای حق بودن هیچ دولت عربی و اسلامی را نیز نمیدهیم؛ بلکه هیچیک از شما تا زمانی که به حق، به این قرآن عظیم که خداوند آن را به حق نازل نموده است، اقتدا نکنید [و احکام آن را جاری نسازید] آیین درستی ندارید. ای مرد! ناصر محمد یمانی نام شما را خراب نکردهاست؛ بلکه خود شما هستید که با سر بریدن اسرای جنگی، باعث نفرت مسلمانان و کافران از دولت اسلامیتان شدهاید. شبح زمانه، جناب شیخ ابابکر بغدادی، حکیمانه این بود که اسرای خود را به زندان بیفکنید تا ببینیم خداوند قدرت و تمکن در زمین را به شما میدهد و یا با یاری دادن به دشمنانتان، آنها را از زندان رها میکند.
انصار عزیزم، به شما اجازه نمیدهیم داعشیان را عمال یهود بخوانید؛ آنها گروهی از مسلمانان هستند که تصور میکنند هدایت شدهاند، اما تلاششان در دنیا به هدر رفته است. ما انکار نمیکنیم که آنان شیر مردان میدان جنگ هستند ولی چقدر برایشان افسوس خورده و غمگین هستم. چون آنها به هدر خواهند رفت و چقدر امام مهدی در جنگ با سپاه مسیح کذاب به آنها نیاز داشت. امیدواریم خداوند شیخ ابوبکر بغدادی و تمام سربازان دولت اسلامی را به سوی تبعیت از امام مهدی حق هدایت نماید.
عزیز من در راه خدا «جندالدولة»! والله، والله، آنچه که شما و برادران مسلمانتان بر سر هم میآورید برای من بسیار دردناک است. آنچه که دشمنان اسلام و مسلمانان در پیمان آتلانتیک شمالی ناتو بر سر مسلمانان میآورند نیز برایم بسیار دردناک است. امام ناصر محمد یمانی برای تمام مسلمانان متحسر است و نجات و هدایت شدن آنها را میخواهد. به آقای خود شیخ ابوبکر بغدادی بگو که امام ناصر محمد یمانی او را به گفتوگو فرا میخواند. اگر من با آوردن دلایل قاطع از محکمات قرآن بر او غلبه کردم، بر او و سپاهش است که به حق از من پیروی نمایند و اگر او بر من غلبه کرد، من و انصارم باید تابع او شویم و این حق است که باید از آن پیروی نمود. خداوند، هریک از ما را که برگزیده باشد، دانش او را نسبت به محکمات قرآن عظیم بیشتر خواهد کرد. فزونی علم، دانش علمای تفسیر که از روی ظن و گمان قرآن را تفسیر میکنند نیست. آنان ندانسته به خداوند نسبت داده و تفسیرهای مختلف و متناقضی که از خود در میآورند و تنها باعث تحیر و سرگردانی حقجویانی میشوند که نمیدانند از کدام یک پیروی نمایند.
ای مسلمانان عزیزم که در شرق و غرب عالم هستید، چقدر برانگیخته شدن مهدی منتظر حق برایتان ضرورت دارد؛ آیا شکرگزاری نمیکنید؟ راه نجاتتان چیست؟ چگونه میشود شما را نسبت به بیان حق قرآن عظیم، بصیر کرد؟ بیان حق قرآن از چشمتان پوشیده مانده، چون خود را با دانشی که در نزدتان است از هر چیز دیگر مستغنی میدانید در حالی که همه آنها باطل و دروغ است. تصور میکنید، آیین حق در نزد شماست؛ اما همه شما برخطا هستید، مگر به قرآن عظیم عمل کنید و دست از تحریف آن برداشته و کلام خداوند را از موضع و مقصودش جابهجا نکنید. از خدا تقوا کنید و ندانسته به پروردگار نسبت ندهید تا خداوند به شما بصیرت داده و حق را به شما بیاموزد و بدانید که اگر خداوند برای کسی نور قرار ندهد؛ هیچ روشنایی و نوری برایش نخواهد بود و تا زمانی که نسبت به حق بصیرت پیدا نکنید خداوند نوری در اختیارتان نمیگذارد که بتوانید در پرتو آن حق و باطل را از هم تشخیص دهید و خداوند نور خود را به شما عطا نخواهد کرد مگر آنکه انابهکنان رو به او کنید تا راه درست را به شما نشان دهد. عزیز من در راه خدا «جندی الدولة» داعشی، آیا میدانی ناصر محمد یمانی، مهدی منتظر حق خداوند و خلیفه او در زمین است؟ آیا میدانی بشر وارد دورانی شدهاست که نشانههای بزرگ ساعت در حال وقوعاند، از جمله اینکه در بسیاری از ماهها، خورشید به ماه رسیده و ادراک رخ داده است؟ در همین ماه ربیع الاول امسال[۱۴۳۶] هلال ماه قبل از اقتران متولد شد و خورشید در حالی با ماه در یک راستا قرار گرفت که ماه از قبل به شکل هلال در آمده بود. برای همین خواهید دید در ربیع الاول امسال[۱۴۳۶] ماه در حالی بدر میشود که تنها دوازده روز از آغاز ربیع الاول گذشته است! آیا این باعث خواهد شد که پند بگیرید و بدانید که خورشید به ماه رسیده و پیش از آنکه شب از روز پیشی گیرد و خورشید از مغرب طلوع کند، پیرو حقی شوید که از جانب پروردگارتان آمده است؟ آیا نمیخواهید تقوا پیشه کنید؟ نزول عذاب یوم عقیم، روزی که از نظر شدت عذاب در تاریخبشر بینظیر است و موعد آن قبل از رسیدن قیامت است؛ نزدیک میشود. آن روزی است که عذاب دود آشکار یعنی «دخان المبین» در آسمان ظاهر خواهد شد. روزی که عذاب بسیار دردناکی بر سر بشر نازل میشود وشما خواهید گفت پروردگارا عذاب را از ما بگردان؛ ما ایمان میآوریم [اشاره به آیات کریمه: فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ﴿١٠﴾ يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَـٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١١﴾ رَّبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾ سوره دخان]. امیدوارم پروردگارم، پیش از آنکه عذاب «دخان المبین» بر سر مردم نازل شود؛ تمام مسلمانان را با بیان حق قرآن عظیم هدایت فرماید که این عذاب نشانهای از نشانههای بزرگ ساعت است... ممکن است «جندی الدولة» بخواهد بگوید: «ناصر محمد، سرباز دولت [داعش] را به علم فلک چکار؟ من نمیدانم منظور تو از اینکه خورشید به ماه رسیده چیست؟». مهدی منتظر در پاسخ تمام پرسشگران میگوید: مگر محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم به شما خبر نداده است که یکی از نشانههای بزرگ ساعت «انتفاخ الاهله» یعنی بزرگ بودن اندازه هلال ماه است؟ او که سلام و صلوات بر ایشان باد، فرمودهاند: [من اقتراب الساعة انتفاخ الأهلة، وأن يُرى الهلال لليلة فيقال هو ابن ليلتين]
[از نشانه های نزدیکی قیامت انتفاخ اهله است و وقتی هلال را در شب اول می بینید؛ می گویید این هلال شب دوم است]صدق عليه الصلاة والسلام. آیا میدانی چرا در ابتدای ماه، اندازهی اولین هلال مشاهده شده توسط بشر بزرگتر از اندازهای است که باید باشد؟ چون قبل از این که هلال رؤیت شود از منزل اول یا دوم خود عبور کرده و برای همین با اینکه اولین بار است که از آغاز ماه، هلال رؤیت میشود، اما اندازه آن بزرگتر از حدی است که باید باشد. به هر حال خداوند مثال آن را در همین ماه ربیع الاول نشان خواهد داد. بشر شاهد این خواهد بود که بدر ماه در شب یکشنبه و در حالی که تنها دوازده روز از آغاز ربیع الاول – بر حسب رؤیت هلال- گذشته است؛ کامل میشود. ای مسلمانان! شما را چه میشود؟ چرا نمیخواهید این سخن را بفهمید و به راه درست هدایت شوید! از خداوند تقوا کنید و از من پیروی نمایید. به فراخوانی که شما را به سوی پیروی از کتاب خداوند و سنت حق رسولش که مغایرتی با آیات محکم قرآن نداشته باشد، دعوت میکند؛ پاسخ دهید و بدانید که کتاب خداوند و سنت نبیِّ او نور علی نور هستند و سنت نبویِ حق نمیتواند با قرآن عظیم اختلاف داشته باشد. اللهم قد بلغت اللهم فاشهد،
وسلام على المرسلين والحمد لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
الإمام ناصر محمد اليماني
10 - 03 - 1436 هـ
01 - 01 - 2015 مـ
05:35 صباحاً
ــــــــــــــــــ
الردّ الثالث من الإمام المهديّ إلى جندي الدولة الداعشيّة المحترم ..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمُرسلين محمد رسول الله وجميع المؤمنين في الأولين وفي الآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين، أمّا بعد..
ويا حبيبي في الله جندي الدولة المحترم، إنّ مشكلتكم ومشكلة سلفكم وعلماء عصركم هو التجرّؤ على تفسير آياتٍ من القرآن العظيم ببيان الظنّ من عند أنفسكم، فانظر لبيان قول الله تعالى: {إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ۚ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا ۖ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿٣٣﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ ۖ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٣٤﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
وورد في هذه الآيات حدود المفسدين في الأرض الذين يقترفون حدود الله فيقطعون الطريق وينهبون أموال الناس أو يقتلونهم ثمّ ينهبون أموالهم أو يعتدوا على أعراض الناس، وعلى كلّ حالٍ إنّما يقصد نوعاً من المفسدين في الأرض وهم الذين يعتدون على الناس في الطريق فأمر الله الحاكم أن يُلقي القبض عليهم ليقيم فيهم حدّ الله الذي يستحقونه بحسب نوع الجريمة التي فعلوها، فإن قاوموا فقاتلوا فوجب قتالهم حتى لو اضطررتم لقتلهم دفاعاً عن أنفسكم، وإن تمّ القبض عليهم أحياءً فمن ثمّ يتمّ تطبيق حدّ الله الذي يستحقونه، لأنّ من الحدود النّفي من الأرض وهو أن يُلقي بهم الحاكم في السجن مدةً زمنيّة يقررها قاضي المحكمة بحسب نوع الجريمة، فإنّك تجد من المفسدين من يُقتل ومنهم من يُصلب ومنهم من تُقطّع أيديهم وأرجلهم من خلافٍ ومنهم من يُلقي به قاضي المحكمة في السجن لمدةٍ زمنيّةٍ من بعد صدور الحكم القضائي بالعدل من غير ظلمٍ، ولكنكم جعلتموها تخصّ أسارى الحرب! فاتقوا الله فوالله ثمّ والله إنّ هذا تحريفٌ لكلام الله عن مواضعه المقصودة بالبيان الباطل من عند أنفسكم.
وبالنسبة للتزكيّة المحرَّمة فهي: الشهادة للغير أنّه على الحقّ بغير علمٍ ولا هدًى ولا كتابٍ منيرٍ أو يزكّي بعضهم بعضاً كالمشركين الذين يزكّون بعضهم بعضاً، كمثل المشركين من أهل الكتاب يزكّون المشركين الذين لا يعبدون الله وحده لا شريك له ويفتون الناس أنّ هؤلاء هم أهدى من الذين آمنوا، فتلك هي التزكية المحرمة. وقال الله تعالى: {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُزَكُّونَ أَنفُسَهُم ۚ بَلِ اللَّهُ يُزَكِّي مَن يَشَاءُ وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا (49) انظُرْ كَيْفَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ ۖ وَكَفَىٰ بِهِ إِثْمًا مُّبِينًا (50) أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَٰؤُلَاءِ أَهْدَىٰ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا (51)} صدق الله العظيم [النساء].
والبيان الحقّ لقوله تعالى: {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُزَكُّونَ أَنفُسَهُم}؛ ويقصد المشركين يزكّي بعضهم بعضاً أنّهم على الحقّ افتراءً على الله وكذباً من عند أنفسهم بما لم ينزِّل الله به سلطاناً. ولذلك قال الله تعالى: {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَٰؤُلَاءِ أَهْدَىٰ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا (51)} صدق الله العظيم.
وهل تريد أن تطبق هذه الآية على الإمام المهدي ناصر محمد اليماني الذي زكّاه الله بسلطان العلم الملجم؟ والله يزكي من يشاء بالحقّ فيؤيّده بسلطان العلم الملجم. ولستُ كالذين يفترون على الله الكذب، فهل يستوي الحقّ والباطل، ما لكم كيف تحكمون؟ فلا تحرّفوا الكلم عن مواضعه المقصودة فهو أعلم بمن اتّقى يا جنديّ الدولة المحترم! فلا تخلطوا أحكام دستور القرآن وتغيّروا مواضعها الحقّ ففي ذلك ظلمٌ عظيمٌ لئن فعلتم أحبتي في الله.
وبالنسبة لأسرى الجيش العراقي فلو أنّكم ألقيتُم بهم في السجون لديكم فيأكلون ويشربون حتى يمكِّنكم الله في الأرض إن كنتم على الحقّ، فمن ثم تخرجونهم من السجون ثم يكونوا جنداً مخلصين للدولة الإسلاميّة من بعد التمكين. وأمّا إنكم تذبحونهم ذبح النعاج فمن يجركم من عذاب الله؟
ويا رجل، إنّ العسكري لم يتعسْكَر مع الدولة من أجل أن يحاربكم؛ بل لكي يتقاضى راتباً ليربّي به أولاده ويصرِف على أمّه وأبيه وليس ولاءً للحكومة العراقيّة وليس ولاءً لأمريكا.. ويا رجل، إنّما أذِن الله لكم بقتل وقتال الخونة الذين يوالون الكافرين بالولاء العقائدي لحرب الإسلام والمسلمين، فذلك هو الولاء المقصود في قول الله تعالى: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَىٰ أَوْلِيَاءَ ۘ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (51) فَتَرَى الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ يُسَارِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشَىٰ أَن تُصِيبَنَا دَائِرَةٌ ۚ فَعَسَى اللَّهُ أَن يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِّنْ عِندِهِ فَيُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا أَسَرُّوا فِي أَنفُسِهِمْ نَادِمِينَ (52) وَيَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا أَهَٰؤُلَاءِ الَّذِينَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ ۙ إِنَّهُمْ لَمَعَكُمْ ۚ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَأَصْبَحُوا خَاسِرِينَ (53)} صدق الله العظيم [المائدة]، فانظر لخيانتهم، إنّهم يُقْسِمون جهد أيمانهم أنهم في صفّ المؤمنين وهم خائنون ولذلك قال الله تعالى: {وَيَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا أَهَٰؤُلَاءِ الَّذِينَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ ۙ إِنَّهُمْ لَمَعَكُمْ ۚ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَأَصْبَحُوا خَاسِرِينَ (53)} صدق الله العظيم.
وعلى كلّ حالٍ نحن لا نفتي أنّ الحكومة العراقيّة على الحقّ، ولا نفتي أنّ الدولة الداعشيّة على الحقّ، ولا نفتي أنّ أيّاً من الدول العربيّة والإسلاميّة على الحقّ، بل جميعكم لستُم على شيء حتى تقيموا هذا القرآن العظيم بالحقّ كما أنزله الله بالحقّ. ويا رجل، ليس ناصر محمد اليماني من شوّه سمعتكم؛ بل أنتم من شوّهتم سمعة أنفسكم بذبح أسرى الحرب حتى كرّهتم المسلمين والكافرين في دولتكم الإسلاميّة؛ شبح العصر!
ويا فضيلة الشيخ المحترم أبا بكر البغدادي، كان القرار الحكيم أن تُلقوا بمن أسرتم في السجن حتى ننظر هل يمكّنكم الله في الأرض أم يحرِّرهم الله بنصر أعدائكم عليكم.
ويا أحبتي الأنصار، لا نسمح لكم أن تصفوا داعش بالعمالة اليهوديّة؛ بل من فِرَقِ المسلمين الذين ضلّ سعيهم في الحياة الدنيا ويحسبون أنّهم مهتدون، ولا ننكر أنّهم أسودُ الرجال ومصارعُ الحرب ولكن يا أسفي عليهم وحزني كونهم سوف يذهبون سُدًى، فكم الإمام المهديّ بحاجتهم لقتال جيوش المسيح الكذاب. ورجوتُ من الله أن يهدي فضيلة الشيخ أبا بكر البغدادي وكافة جنود الدولة الإسلاميّة إلى اتّباع الإمام المهديّ الحقّ من ربّهم.
ويا حبيبي في الله جندي الدولة، والله ثمّ والله إنّه ليؤلمني ما يحدث منكم في إخوانكم المسلمين وما يحدث عليكم من إخوانكم المسلمين، وكذلك يؤلمني ما يحدث فيكم من أعداء الإسلام والمسلمين من الحلف الأطلسي؛ بل الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني متحسرٌ على المسلمين بشكل عام وأريد لهم النجاة والهدى، فبلِّغ سيدكَ فضيلة الشيخ أبي بكر البغدادي أنّ الإمام ناصر محمد اليماني يدعوه للحوار، فإن غلبتُه بسلطان العلم من محكم القرآن العظيم فعليه أن يتّبعني وجيشُه بالحقّ، وإن غلبني فوجب عليّ أن أتّبعه وأنصاري بالحقّ، والحقّ أحقّ أن يتبع. فأيّنا اصطفاه الله فسوف يزيده الله بسطةً في العلم من محكم القرآن العظيم، وليست بسطة العلم ما آتيتنا به من أقوال علماء التفسير الظنّي من الذين يقولون على الله ما لا يعلمون بتفاسيرٍ متضاربةٍ ومختلفةٍ كونها من عند أنفسهم، وتفاسيرهم لا تزيد الباحث عن الحقّ إلا حيرةً أيّهم يتبع!
ويا أحبتي في الله معشر المسلمين في مشارق الأرض ومغاربها، فما أحوجكم لبعث الإمام المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّكم، أفلا تشكرون؟ فكيف السبيل لإنقاذكم وكيف السبيل لنجعلكم تبصرون البيان الحقّ للقرآن العظيم وهو عليكم عمًى بسبب أنّكم مستغنون بما عندكم من العلم وهو باطلٌ مفترى، وتحسبون أنكم على شيء وجميعكم لستم على شيء حتى تقيموا هذا القرآن العظيم من غير تحريف كلام الله عن مواضعه التي يقصدها الله، فاتّقوا الله ولا تقولوا على الله ما لا تعلمون فيعلّمكم الله ويبصّركم بالحقّ، واعلموا أنّ من لم يجعل الله له نوراً فما له من نورٍ، ولا لن تبصروا الحقّ من ربّكم حتى يجعل الله لكم نوراً تفرّقون به بين الحقّ والباطل، ولن يهب الله لكم نوراً إلى قلوبكم حتى تنيبوا إلى ربّكم ليهديكم إلى سواء السبيل.
ويا حبيبي في الله جندي الدولة الداعشيّة، ألا تعلم أنّ ناصر محمد اليماني هو المهديّ المنتظَر الحقّ خليفة الله في الأرض؟ ألا تعلم أنّ البشر دخلوا في عصر أشراط الساعة الكبرى وأنّ الشمس أدركت القمر في كثيرٍ من الشهور وفي شهر ربيع الأول هذا في عامكم هذا 1436 فولِد الهلال من قبل الاقتران واجتمعت به الشمس وقد هو هلالٌ؟ ولذلك سوف تجدون القمر لشهر ربيع الأول لعامكم 1436 سوف تكتمل دائرةُ وجهِ القمر ولم يمضِ من شهر ربيع الأول إلا اثنا عشر يوماً! أفلا يُحدث ذلك لكم ذكراً فتعلمون أنّ الشمس أدركت القمر فتتبعون الحقّ من ربّكم من قبل أن يسبق الليل النهار بسبب طلوع الشمس من مغربها؟ أفلا تتّقون وقد اقترب من البشر عذاب يومٍ عقيمٍ قبل يوم القيامة؛ ذلكم يوم عذاب الدخان المبين فيه عذابٌ أليمٌ فتقولون ربنا اكشف عنا العذاب إنّا مؤمنون، ورجوت من ربّي أن يهدي المسلمين أجمعين بالبيان الحقّ للقرآن العظيم قبل أن يأتيهم عذاب الدخان المبين شرطٌ من أشراط الساعة الكبرى.
وربما يودّ جندي الدولة أن يقول: "يا ناصر محمد، وما دخل جندي الدولة بعلم الفلك، وما يدريني ما الذي تقصده بأنّ الشمس أدركت القمر؟". ثم يردّ المهديّ المنتظَر على كافة السائلين ونقول: ألم يخبركم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم أنّ من أشراط الساعة الكبرى انتفاخ الأهلّة؟ وقال عليه الصلاة والسلام: [من اقتراب الساعة انتفاخ الأهلة، وأن يُرى الهلال لليلة فيقال هو ابن ليلتين] صدق عليه الصلاة والسلام.
وهل تدري ما سبب انتفاخ هلال الشهر في رؤيته الأولى؟ وذلك كون هناك منزلة إلى منزلتين مضت من قبل رؤية هلال الشهر، ولذلك هلال الشهر منتفخٌ برغم أنّها المشاهدة الأولى له. وعلى كلّ حالٍ لسوف يضرب الله لكم مثلاً على ذلك في شهركم هذا شهر ربيع الأول، فسوف يجد البشر أنّ قمر شهر ربيع الأول اكتمل ليلة الأحد برغم أنّه لم يمضِ من شهر ربيع الأول إلا اثنا عشر يوماً حسب رؤية الهلال، فما خطبكم يا معشر المسلمين لا تكادون أن تفقهوا قولاً ولا تهتدوا سبيلاً! فاتّقوا الله وأطيعوني واستجيبوا لداعي الله لاتّباع كتاب الله وسُنَّة رسوله الحقّ التي لا تخالف لمحكم القرآن العظيم، واعلموا أنّ كتاب الله وسُنَّة نبيّه نورٌ على نورٍ ولا ينبغي للسُنة النبويّة الحقّ أن تخالف القرآن العظيم. اللهم قد بلغت اللهم فاشهد.
وسلام ٌعلى المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
أخوكم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
___________